فلسفه مفهومی کهن ولی همچنان پویا هست که مطابق با زمان خودش را تطبیق داده و براساس زمان مطابق خودش مسیر خود را تغییر میدهد پس نیاز هست بیشتر در این باره صحبت کنیم لزوما فلسفه را به عنوان یک مفهوم کامل مستقل از سایر امور علمی و دانشی بررسی کنیم فلسفه از دیرباز به عنوان مادر علوم و زاینده تمامی دانش ها یاد میشود از ابتدا تاریخ بشریت فلسفه مسیر تکامل خودش را شکل داده و به نوعی فلسفه تکامل گر جهان انسانی و حتی طبیعی تا به امروزه بوده است ، لازم به توضیح به این دلیل فلسفه را مادر علوم یاد میکنند که فلسفه راجع به مجهولات صحبت میکند، برای درک بهتر موضوع مثالی را بررسی میکنیم یک سالن بزرگ دو حالت تاریکی و روشنایی را در نظر بگیرید تصور کنید ما اشیا در قسمت تاریک نمیبینیم درست هست؟ حالا تصور کنید ما اشیا را از قسمت تاریک به قسمت روشن انتقال میدهیم ما متوجه میشویم یک شی که نمی دیدیم مبل یا میز بزرگی چوبی بود کلا برای ما معلوم و روشن میشود حالا با بررسی این مثال متوجه میشویم قسمت تاریک مجهولات تاریخ بشریت بوده و قسمت روشن معلومات آن را تشکیل میدهد.
حال کمی به بررسی جهان پساکرونایی میپردازیم تا لزوم نیاز این جهان به نظام فلسفی جدید و نوین را بیش از پیش درک نماییم .
نکته حائز اهمیت این جهان با توجه به اعمال محدودیت های قهری و جبری در زمینه فاصله گذاری اجتماعی تمامی افراد را به سمت زندگی با سبک جدید و البته قابل پیش بینی سوق داد ما در جهان پساکرونایی شاهد پی بندی روابط براساس روابط آنلاین در اکثریت ابعاد آن هستیم و رنگ جامعه دیجیتالیزه بیش از پیش پر رنگ تر هست این نکته خود باعث بوجود آمدن یک هویت اجتماعی جدید و شکل گیری جامعه جدیدی در سطح جهانی شد جامعه ای که همگام با تمامی اعضا به تبعیت از فلسفه فکری ضرورت بقای انسانی برای کند کردن رشد و توسعه ویروس کرونا را در پی داشت و این یعنی یک هدف مشترک برای کل جامعه جهانی، البته نظریات ضدونقیض زیادی در این مورد از جمله اشاره سرسختانه جهت اشاره و تشدید توجه روی گلوبالیست ها را در پی داشت
حال با توجه به توصیف مختصر از وضعیت کنونی جهان پساکرونایی و توجه به بستر اولویت نیازهای آن به این سوال مهم و حیاتی می رسیم ؛ آیا این جهان با ظرفیت های نظام های سابق فکری و فلسفی قابلیت اداره و نظام پذیری اجتماعی را خواهد داشت یا نیاز به نظام فکری فلسفی جدیدی بیش از پیش در تمامی ابعاد احساس میشود؟
ادامه دارد...
سامان صحرائی