ویرگول
ورودثبت نام
Samira Noroozi
Samira Norooziسمیرا نوروزی لایف کوچ کوچ ارتباط موثر براساس شخصیت شناسی یونگ
Samira Noroozi
Samira Noroozi
خواندن ۵ دقیقه·۲۱ روز پیش

قدرت از نگاهی دیگر: تحول درونی با کوچینگ کواکتیو

کوچینگ کواکتیو (Coactive Coaching) یک رویکرد پیشرو در کوچینگ است که بر این باور استوار است: “هر فردی به طور طبیعی خلاق، توانمند و کامل است.” کوچ در این روش، با همراهی و همکاری نزدیک با مراجع، او را به سمت کشف پاسخ‌های درونی و پتانسیل‌های نهفته‌اش هدایت می‌کند.

ویژگی‌های اصلی کوچینگ کواکتیو:

  • تمرکز بر مراجع: تمام جلسات بر اساس نیازها، ارزش‌ها و اهداف شخصی مراجع شکل می‌گیرد.

  • پرسش‌های قدرتمند: به جای ارائه راهکار، کوچ با سوالات عمیق، مراجع را به تفکر و کشف دیدگاه‌های جدید ترغیب می‌کند.

  • باور به منابع درونی: اعتقاد بر این است که مراجع خودش بهترین راه‌حل‌ها را دارد و کوچ به او کمک می‌کند تا آن‌ها را بیابد.

  • ترغیب به اقدام: مراجع مسئولیت‌پذیری برای تعریف و اجرای اقدامات عملی خود را بر عهده می‌گیرد.

در ادامه، یک نمونه عینی از گفت‌وگوی واقعی بر اساس همین اصول کواکتیو را در جلسه مریم مشاهده می‌کنید.((توجه: نمونه گفتگوی زیر، با اجازه و مشورت کامل مراجع (با حفظ محرمانگی اطلاعات هویتی)، جهت نمایش عمق رویکرد کواکتیو تهیه شده است))

*آن روز هم مثل همیشه، تنظیمات زنگ تلفن را روی اولین ساعات صبح تنظیم کرده بودم.ساعتی که پسر کوچکم، آریا، در عمیق‌ترین خواب شیرینش بود.

من کنار تختش نشستم، غرق در نور ملایم صبحگاهی که به موهای طلایی‌اش می‌تابید. نگاهم به چهره آرامش‌بخش او افتاد و ناخودآگاه به کار خودم فکر کردم؛ به جلساتی که در معمولا همین ساعات اول صبح  برگزار می‌شد، جلساتی که زنان بعد از آن، انگار متولد شده بودند و انرژی زنانه حقیقی‌شان آزاد می‌شد. لبخندی زدم.

همان لحظه، اعلان پیوستن به جلسه روی صفحه آمد. تصویر کوچکی بود؛ یک خانم با ظاهری بسیار مرتب. موهای مشکی و چشمانی کشیده که کنجکاوی عمیقی در آن‌ها موج می‌زد. هیچ چیز مشخص نبود، اما حس غریبی از جدیت و انتظار در آن وجود داشت.

با دیدنش لبخندی زدم و سر صحبت رو باز کردم :سلام عزیزم،خوش آمدی،به اسمش نگاهی انداختم و پرسیدم «اجازه دارم با اسم کوچیک صداتون بزنم»؟به شیرینی لبخندی زد و گفت بله البته.

بهش گفتم :«ممنونم که این فضا را برای خودت انتخاب کردی. اینجا جائیه که می‌توانی هر آنچه در دل داری، بدون نگرانی از قضاوت، بیان کنی. من همراه تو هستم تا مسیر را بهتر ببینی.و جلسه امون کاملا محرمانه برگزار میشه»

برای شروع، میخوام ازت اجازه بگیرم و ازت بپرسم: «دغدغه‌ی این روزهات چیه و چه کمکی میتونم بهت بکنم؟»

جواب داد:«ممنونم. دغدغه‌ام حول محور«قدرت»و «آزادی» می‌چرخد.دوست دارم تو زندگیم خودم تصمیم بگیرم،خودم مسیر را انتخاب کنم . اما احساس می‌کنم به جای اینکه آزاد باشم، دارم خودم را محدود می‌کنم.

پرسیدم :«بسیار خوب. بیا کمی عمیق‌تر شویم، میشه تعریف خودت رو از «قدرت» برام بگی؟قدرت از نظر تو چه شکلی دارد؟

کمی فکر کرد و گفت:«قدرت یعنی اینکه هیچ نقطه‌ی اتکایی نداشته باشم. یعنی هیچکس نتواند روی تصمیم من تأثیر بگذارد. قدرت یعنی «به هیچ‌کس نیاز نداشتن» برای تأیید مسیرم.»

پرسیدم:« پس به نظر می‌رسد «قدرت» برای تو، مترادف با «عدم نیاز» تعریف شده است. بیا این تعریف را کمی به چالش بکشیم. فکر کن اگر فردا صبح بیدار شوی و این قدرت مطلق را در تمام سلول‌هایت حس کنی، اولین نشانه بیرونی آن چه خواهد بود؟ در رفتارت، در نگاهت، در صدایت چه تغییری حس می‌کنی؟

چشمانش را بست و دیدم به سفر درونی عمیقی رفت تا جوابش رو پیدا کنه بعد از چند دقیقه گفت:«اگر اینطور بود… فکر کنم صدایم کمی محکم‌تر می‌شد، چون دیگر برای اثبات خودم، مجبور نبودم فریاد بزنم. احتمالاً کمتر درگیر جزئیات می‌شدم و روی تصویر بزرگ تمرکز می‌کردم. اما باز هم یک چیزی کم است…

انگار یک صدایی به من می‌گوید: «آیا این قله تنهایی هم ارزشش را دارد؟»

گفتم :میخواهم سوال دیگری بپرسم. اگر «خودِ قدرتمند و آینده‌نگرِ» تو، همین حالا در کنارمان بود، به توِ امروز چه پیامی می‌داد؟

(در آن لحظه دیدم که لحظه‌ای سکوت کرد، گویی در حال شنیدن ندایی دوردست است. چشمانش برق زد و در نهایت گفت:اوه… او می‌گفت: «تو آماد‌ه‌ای، فقط باید شروع کنی.»

(لحظه “آها” - Aha Moment لحظه ایه که آگاهی اتفاق میوفته)

من با صدایی آرام گفتم:آن صدای درونی که شنیدی، مریم، همان تأییدی است که همیشه منتظرش بودی. آن صدا، صدای خودِ برتر توست. این لحظه، لحظه‌ی تأیید بیرونیِ نیاز تو به اقدام است، اما این بار اقدام از سمت اعتماد درونی هدایت می‌شود. فهمیدی چرا این همه تلاش برای «تنها بودن» تو را خسته می‌کرد؟ چون ذاتاً انسان به ارتباط نیاز دارد تا رشد کند. قدرت واقعی، در این است که بدانی کی و با چه کسی «نیازت» را با افتخار به اشتراک بگذاری.

با لبخند جواب داد:بله، کاملاً متوجه شدم. من همیشه فکر می‌کردم باید خودم را از نیازها جدا کنم تا قوی باشم. اما قدرت واقعی، توانایی انتخاب برای همراهی کردنِ هوشمندانه است.

گفتم: دقیقاً. پس، برای هفته آینده، آن اقدام کوچک را که در مورد به اشتراک گذاشتن گزینه‌هایت با همکارت صحبت کردی، با این حس جدید تعریف کن. این بار نه برای اثبات استقلال، بلکه برای تمرین «اعتماد آگاهانه».

بعد از جلسه، مریم با چهره‌ای مصمم خداحافظی کرد. انگار باری از دوشش برداشته شده بود.

مریم در هفته بعد:

مریم با همکارش تماس گرفت و سه گزینه پیشنهادی‌اش را برای پروژه جدید با او به اشتراک گذاشت. برخلاف تصورش، همکارش با روی باز از او استقبال کرد و ایده‌های خوبی برای بهبود پیشنهادها مطرح کرد. مریم فهمید که مشورت کردن نه تنها قدرت او را کم نمی‌کند، بلکه باعث می‌شود تصمیمات بهتری بگیرد و از تجربه‌های دیگران نیز بهره‌مند شود.

در روزهای بعد، مریم احساس کرد که اعتماد به نفسش بیشتر شده و دیگر نیازی به اثبات خود به دیگران ندارد. او یاد گرفته بود که قدرت واقعی در این است که خودت باشی و از ارتباط با دیگران نترسی.

بعد از جلسه، احساس خوبی داشتم؛ این حسِ کمک کردن به شکوفاییِ حقیقیِ زنان، نیروی محرکه من است. از پشت میز بلند شدم، دستم را نرم روی موهای طلایی پسرم کشیدم.آریا لحظه‌ای پلک زد، چشمانش را باز کرد و با همان آرامش همیشگی، لبخندی به من زد. دنیا به نظرم پر از امکانات جدید می‌آمد.

حالا، اگر تو هم احساس می‌کنی باری سنگین روی دوشت هست، یا در دوراهی زندگی‌ات گیر افتاده‌ای و آن رضایت درونی که لایقش هستی را نداری، نوبت توست که به خودت فرصت دهی. برای کشف پتانسیل‌ها و استعدادهای واقعی‌ات و برداشتن اولین قدم‌ها در مسیر رشد شخصی، کافی است اولین جلسه کوچینگ خود را از طریق سایت کوچ رایگان هدیه بگیری.منتظرت هستم تا با هم این سفر جذاب را آغاز کنیم.

قدرتقدرت زنانکوچینگکوچ
۰
۰
Samira Noroozi
Samira Noroozi
سمیرا نوروزی لایف کوچ کوچ ارتباط موثر براساس شخصیت شناسی یونگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید