وقتی معلم فیزیک بودم روزی چند بار دانش آموزانی کلافه سر میزم می اومدن و با لحنی شاکی میپرسیدن اینو باید چی کارش کنم؟! خوب در اغلب اوقات با یک نیم نگاه میتونستم بگم فلان کار!
یک روز یکی از بچه ها که انگار راه حل من عصبانی ترش کرده بود گفت خوب از کجا باید میفهمیدم؟!
برای جواب سؤالش باید اول میدیدم که خودم از کجا فهمیدم؟!
من از فیزیک خوشم میومد، هر وقت و هر چقدر که میتونستم تست فیزیک میزدم! به عنوان تفریح تست فیزیک میزدم، وقتی اشتباه میزدم برام مثل یه معمای هیجان انگیز بود که وقتی جواب درست رو میخوندم به وجد میومدم! و وقتی جواب درست رو پیدا نمیکردم همش فکرم درگیرش بود...
من شکست میخوردم و هر بار تلاش میکردم ولی متوجه نبودم دارم شکست میخورم!
جواب معروف ادیسون رو به اشتباه در اختراع 999 لامپ و تلاش برای اختراع 1000امین لامپ رو یادتونه؟ که گفت من 999 بار شکست نخوردم بلکه 999 تا راهی که منجر به اختراع لامپ نمیشه رو امتحان کردم. بنده خدا اصلا متوجه نبوده داره شکست میخوره :))
در واقع وقتی ما به بن بست میرسیم ممکنه در دو تا چرخه بیوفتیم:
همونطور که تو چرخه کیمیاگری هم گفتیم مسیر موفقیت مثل یک ماز حل نشده است؛ وقتی به بن بست میرسیم که همه هم میرسیم؛ باید یکی از این دو چرخه رو انتخاب کنیم:
من تا به حال فقط از سر خوش شانسی در چرخه پیروزی بودم!
اما برای اینکه خودم و بقیه رو راهنمایی کنم که کاملا خودآگاه وارد این چرخه بشن لازمه این چرخه رو کامل معرفی کنم.
راستی محمد حسین جدیدی نژاد (همسر بنده) در اپلیکیشن خویشاوره با دو محتوای هنر شکست خوردن و رمز موفقیت از دیدگاه کرول دوک این چرخه رو کامل توضیح داده. مهمه که هنر شکست خوردن رو یاد بگیرید برای همین دیدگاه های مختلف رو در موردش بخونین، ببینین و بشنوین؛ اینقدر که دیدگاه خودتون رو پیدا کنین و بتونین به کار بگیرینش.
درسته که یک بار نتونستین و گفتن من نمیتونم الان خیلی منطقی تر به نظر میرسه! ولی شما دیگه اون آدمی که نتونسته نیستین، آدمی هستین که یکبار بیشتر از دفعه قبل تمرین کرده، نسبت به دفعه پیش که نتونستین خیلی چیز ها عوض شده و اصلا دلیلی بر این نیست که این بار هم نتونین.
بیاین یه مثال ملموس تر بزنیم؛ چی باعث میشه بعد از پیغام level fail در بازی های کامپیوتری یک بار دیگه تلاش کنیم؟ و چی باعث میشه بعد 10 بار level fail بالاخره به مرحله بعد بریم؟؟
تجربه شعار نیست! تجربه باعث میشه بالاخره یه مساله رو حل کنیم، راه رفتن و دوچرخه سواری یاد بگیریم و شاید این بار دیگه به مرحله بعد بریم!
آدمی که تا به حال 10 بار خواسته به اورست صعود کنه ولی شکست خورده برای بار یازدهم میخواد شرکت کنه از اون طرف کسی که تا به حال تلاشی برای اورست نکرده با کلی تو جیح و داستان میاد برای صعود؛ واقعا گفتن اینکه کدوم موفق میشه سخته! ولی من رو اولی شرط میبندم...
عاملی که باعث میشه حس شکست خوردن داشته باشین رو پیدا کنین، چی باعث شده از گیمی که بخواین یه دور دیگه بازی کنین این امر مهمتر باشه؟
راه موفقیت مثل ماز ایه که تا به حال بازی نشده؛ وقتی به یک بن بست میرسین تصمیم با شماست که دور بزنین و راه بعدی رو امتحان کنین یا اینکه بشینی ته بن بست خودتون و بقیه رو سرزنش کنین که چرا نفهمیدین و کسی بهتون نگفت این راه بن بسته؟؟
خوب خیلی وقت ها هم نادانسته در چرخه دوم گیر افتادم!
پس برای نجات خودم باید چرخه تسلیم رو هم بشناسم.
مثلا در همون دوره کنکور و فیزیک وقتی باور میکردم من از ازل استعداد یادگرفتن عربی نداشتم:
با اولین بن بست باورم به بی استعدادی تقویت میشد؛
در نتیجه از تلاشی که احساس میکردم بیهوده ست دست میکشیدم
و در نهایت تسلیم میشدم!
به این صورت:
1. باور میکردم این دیگه آخر دنیاست
2. امیدم رو از دست میدادم
3. تسلیم میشدم