مدير عزيزي داشتم كه ميگفت، ذهن ما مثل سي پي يو كامپيوتر است، اگر در لحظه مشغول چندين موضوع باز باشد حتما عملكردش پايين مي آيد و كند ميشود.
ايشان به ظرافتهاي زيادي در حوزه مديريت سرمايهانساني توجه ميكرد، اگر افراد تيمش را كم انرژي ميديد حتما دليلش را سوال ميكرد، اوايل كار كردن با ايشان چند باري سرحال نبودم پرسيدند چرا خوب نيستي و من بحثي كه سر يك موضوع كاري با ايشان داشتم و خوب پيش نرفته بود را عنوان كردم، قراري با من گذاشت، اينكه هر روز دقايقي را به منظور همذهن شدن و رفع عدم دركها اختصاص بدهيم و اگر نكتهاي باعث مشغول شدن ذهنم شد، آن نكته را يادداشت كنم و در انتهاي روز در همان چند دقيقه دربارهاش صحبت كنيم به جاي اينكه ساعتها و روزها و گاهي تا پايان سه ماهه ارزيابي باعث بار اضافي روي ذهنم بشود.
بیشتر نكاتي كه از ايشان آموختم در همين صحبتيهاي پايان روز كاري بود كه من بدون دغدغه و ساده و شفاف موضوعاتم را با ايشان مطرح ميكردم و پاسخهايي آموزنده ميشنيدم.
به عنوان مدير به افرادتان كمك كنيد، بار اضافي با خودشان حمل نكنند، به آنها جسارت برونریزی بدهيد و به حرفهايشان گوش بدهيد. فرقي نميكند حق با كدام طرف باشد، نفس اين تعامل ارزشمند است و براي دو طرف سرشار از يادگيري.
#به-قلم-ساناز