مثل یک دختر باش
بارها و بارها در جوامع مختلف شاهد آن بوده ایم که تبعیضات بسیار زیادی در مورد زن ها و مرد ها ایجاد شده است.
گاهها قوانین مختلف برای محدود کردن دامنه ی فعالیت زنان طی سالهای مختلف وضع شده که این نابرابری جنسیتی را چندین برابر تشدید می کند .
فیلم مانند یک دختر بران نمونهی کوچکی از بیان تبعیضات و تفاوت های نگاه جامعه بر جنس زن است .
اگر هنوز این فیلم را ندیده اید بهتر است ادامه ی متن را دنبال نکنید چون قصد دارم داستان را لو بدهم.
این فیلم بر گرفته از یک داستان واقعی در مورد دختر اسب سواری در استرالیاست که در یک خانواده ی پرجمعیت به دنیا میآید و در کودکی مادرش را از دست میدهد. نشان دادن بخش هایی از زندگی روزمرهی یک خانواده که مجموعهی نگهداری و پرورش اسب دارند و فرزندانشان از کودکی با اسب ها خو گرفته اند، شروع داستان است. صبح میشود و هر کدام از بچه ها در سنین مختلف روزشان را با انجام بخشی از کارهای خانه یا کار نگهداری اسب ها شروع میکنند، دیدن این بخش از فیلم برای من تداعی کنندهی آموزش مسئولیت پذیری از کودکی به فرزندان است که میتواند در ساختن آینده ی آن ها بسیار تاثیر گذار باشد . همبستگی و حمایتگری اعضای خانواده از هم، نشان دهنده ی آن است که پدر با وجود از دست دادن همسرش توانسته هسته ی خانواده را به درستی حفظ کند. میشل شخصیت اصلی داستان، کوچکترین عضو خانواده است که از دیدن مهر مادری محروم مانده و در زمان نوزادی مادرش را از دست داده است ، خلاء های نبود مادر برای این دختر کوچک را در بخش های مختلف داستان میتوان دید. دختری احساسی که هیجانات زیادی دارد و دائم در حال تجربه و کشف است، علاقه ی بسیار زیاد و عجیبش به اسب ها باعث شده حتی آرامش خواب شبانه اش را هم با این موجودات شریک شود.
او هم مانند هر دختری رویاهای بزرگی در سر دارد و برای رسیدن به آن ها تلاش میکند. به دنیا آمدن در خانواده ای که تعداد زیادی از افراد آن قهرمانان و مدال آوران مسابقات مختلف اسب دوانی در استرالیا هستند، باعث پیدایش رویای قهرمانی در این دختر شده است.
میشل پین بزرگ میشود و در تمام این دوران برای کسب تجربه و مهارت، برای نزدیک شدن به قهرمانی تلاش میکند. او از تمام توان و زمانش استفاده میکند تا بیشتر یاد بگیرد، کمتر می خوابد بیشتر می آموزد و سخت تر می شود .
حتی راه رسیدن به خواسته هایش با مخالفت پدرش که مهمترین و تاثیر گذار ترین فرد و یک آموزگار برای اوست مواجه می شود. مقابل مخالفت پدرش می ایستد و باز هم تلاش میکند.
روزهای سختی را میگذراند و با شکست های مختلفی رو به رو می شود و اما این دختر خوب می داند که چه می خواد و برای همان یک چیز از تمام خودش مایه می گذارد .
در جریان یکی از مسابقات از اسب پرت می شود وآسیب می بیند و بعد از آن خانواده اش تلاش میکنند مانع او شوند تا ادامه ی این مسیر را بپیماید. اما این بار پدرش از خواسته اش حمایت میکند و میشل قوی تر و با انگیزه تر از قبل برای دستیابی به عنوان قهرمانی مسابقات اسب دوانی جام ملبورن که تا پیش از این هیچ زنی برنده ی آن نشده بود، میتازد .
با وجود آسیب دیدگی و تجربه ی شکست های بسیار و پر رنگ بودن تبعیضات جنسی در این مسابقات او میتواند با غلبه بر همه ی مردانی که گاهی او را به سخره می گرفتند و با تکیه بر تمام تلاش ها و مهارت هایش سر انجام به عنوان اولین زنی که موفق به قهرمانی در این مسابقات شده ، جام ملبورن را دریافت کند.
روایت میشل پین داستانی پر از انگیزه است برای تمام افرادی که در جایجای جهان با وجود تبعیضات مختلف جنسی و عدم داشتن شرایط مطلوب توانسته اند با هدف مندی و تلاش به خواسته هایشان برسند .
داستان دخترانی از جنس مقاومت که میتوانند با تمام ظرافت زنانگیشان مثل یک سنگ سخت باشند و اسمشان را در تاریخ ماندگار کنند .