Ahmad Nourmohammadi (‫احمد نورمحمدی‬‎)
Ahmad Nourmohammadi (‫احمد نورمحمدی‬‎)
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

معرفی سریال با الگوهای مدیریتی حاکمیتی منطبق

سریال نورث مِن norsemen دارای الگوهای رفتاری است که بسیار قابل انطباق و مشابه الگوهای مدیریتی حاکمیتی رایج در بخش خصوصی , دولتی و حاکمیتی فعلی است :

یکی از الگوهای نمایش داده شده در این سریال الگوی غصب مالکیت و خلع ید افراد از مالکیت شان می باشد که به گونه ای در کشورهایی مانند کشور ما رایج بوده و می باشد , داستان از این قرار است که وایکینگ ها که عمده توانایی شان در دیگرکشی و غارت سرزمین های همجوار و نیز حذف یکدیگر به منظور تصاحب دارایی و مایملک همدیگر می باشد , قاعده ای دارند مبنی بر این که در یک مبارزه تن به تن ( دوئل ) فردی که غالب می باشد حق تصرف زن و فرزند و دارایی فرد مغلوب را دارد . در یکی از قسمت ها یکی از وایکینگ ها که در مبارزه تن به تن از دیگران توانمندتر می باشد , وایکینگ دیگری را که پیشه اش کشاورزی و مزرعه داری است و با زحمت مزرعه ای را آباد کرده است به دوئل دعوت کرده و طبق عرف و سنت (که در متون دینی و مذهبی نیز همین قاعده پذیرفته شده است و حتی امروزه تحت عنوان این که کافر و مشرک خون اش مباح و مالش هدر است هنوز رواج دارد ) , وایکینگ دیگر ناگزیر از پذیرش این دوئل شده و در همان ابتدای دوئل وایکینگ زورگیر او را با شمشیر به دو نیم کرده و مزرعه و زن و کلیه دارایی وی را تصاحب می کند .  اما وایکینگ زورگیر که حرفه ای بجز حذف دیگران ندارد در امر اداره مزرعه ناتوان می ماند ( تقریبا , مشابه کارخانه هایی که در ابتدای انقلاب مصادره شدند و همگی امروزه زیان ده می باشند )بنابراین در مورد مشابه بعدی صاحب مزرعه را به دوئل دعوت نمی کند بلکه به مزرعه دار یادآوری می کند که بخاطر اشتغال به پیشه صلح جویانه مزرعه داری در استفاده از اسلحه و دفاع از خود ناتوان می باشد و بنابراین تحت عنوان حفظ امنیت و محافظت بایستی به وی باج بپردازد  , و وایکینگ های مزرعه دار ( قشر مولد جامعه ) نیز در ابتدا ناچار برای امنیت خویش و در واقع بخاطر این که وایکینگ های زورگیر امنیت آن ها را سلب نکنند به آن ها باج  می پردازند .  دقیقا مانند امروز که "امنیت"  و هشدار نسبت به "امکان سلب آن" وِرد رایج  حاکمیت و شاه بیت غزل قشر و فرقه مسلط و غالب می باشد .  اما داستان در این جا تمام نمی شود و قشر مولد بخاطر تحمل فشار مضاعف ناگزیر از اعتراض شده که به دست زورگیران سرکوب و کشته می شوند , اما به تدریج دیگر کسی از قشر مولد باقی نمی ماند تا غذایی برای جامعه وایکینگ ها تولید کند , ( مانند شرایط حاضر که قشر مولد جامعه تحلیل رفته و کشور در کلیه موارد به واردات وابستگی پیدا کرده است و آمار آن حتی به طور رسمی نیز منتشر شده است ) بنابراین این بار وایکینگ های زورگیر و آدمکش راهکار دیگری در پیش می گیرند که در کامنت بعدی خواهد آمد .

  • مورد دیگری که بین مدیریت وایکینگی و مدیریت حاضر عمدتا رایج در کشور چه در بخش خصوصی و چه بخش دولتی , مشترک می باشد , مسئله امتناع تفکر فرهنگی است در جای جای سریال نشان داده است که وایکینگ ها ( زورگیرها ) صرفا به روش حذفی مسائل را حل می کنند و قادر به حل حتی مسائل ساده نیز نیستند و در واقع بیشتر مسائل جامعه شان توسط بردگان یا اسرا حل می شود . اشتراک در اعتقاد به قضا و قدر و این که نیرویی ماورایی همه رخداد ها را کنترل می کند و از دست انسان ها کار چندانی بر نمی آید , اعتقاد به شانس , اعتقاد به بخت و اقبال و جادو جنبل و ستاره ها و فالگیری , تقدیس اشیاء و غیره .
  • ... ادامه دارد .
زورگیری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید