همه مون این رو تجربه کردیم که یه مواقعی توی لوپ معیوب اهمال کاری گیر میافتیم. یعنی یکی دو بار از کار فرار میکنیم و میریم سراغ چیزی که بهمون آرامش لحظه ای میده. بعدش از دست خودمون عصبانی و ناراحت میشیم و این دوباره باعث میشه بریم سراغ چیز یکه بهمون آرامش لحظه ای میده. و این کار هم باز حالمون رو بدتر میکنه٫ حجم کارهای انجام نشده٫ ناراحتی از کیفیتی که وقتمون رو گذروندیم و احساس دیسیپلین نداشتن٫ ما رو دوباره میندازه توی یه احساس بی کفایتی و دوباره فرار میکنیم به سمت کاری که به ما آرامش لحظه ای میده و این کار اونقدر تکرار میشه که کاملا بهمون ثابت میشه ما ناتوانیم. حتی یک روز در این لوپ معیوب گذروندن کافیه که ما قبول کنیم بی کفایتیم!
حالا اگر شما یه آدم کامل گرا هم باشیم که احتمال تجربه این لوپ برامون سنگین تر و با شدت بیشتری خواهد بود.
من اومدم اینجا بگم که شما تنها نیستید!
شما تنها نیستید و اگر توی این لوپ افتادید٫ آدم عجیب غریب و ناتوانی نیستید که بصورت بالقوه توانایی کار با دیسیپلین رو نداشته باشید. دونستن این که خیلی از ماها هستند که توی این لوپ گیر میافتن٫ خودش نصف مساله رو حل میکنه چون گاهی فکر میکنیم مایی که اینطوری میشیم تنهاییم و این یعنی ما به صورت ذانی ناتوانیم.
اما حالا٫ چکار میتونیم بکنیم؟!؟!؟
قبل اینکه برم سراغ اینکه چه کار کنیم٫ بذارید یه مثال از کسایی که بخاطر افسردگی شدید افکار خودکشی به سرشون میزنه بیارم.برای افرادی که افسردگی شدید دارند و افکار خودکشی با تمام قوا بهشون حمله میکنه٫ معمولا داروهایی مثل فلوکستین نمیدن. داروهایی مثل فلوکستین٫ با وجود اثر مثبتی که روی افسردگی دارند٫ عملکرد آهسته ای دارند و شاید چند هفته تا چندماه طول بکشه تا اثر بگذارند. برای افرادی که شرایط حادی دارند٫ باید چیزی تجویز بشه که اثربخشی سریعی داره و اون دارو عموما کتامین هست. کتامین با اینکه عوارض داره اما در عرض چند ساعت میتونه فرد رو از افکار خودکشی دور کنه.
حالا برگردیم سر موضوع اصلی. من خیلی راه ها توی زندگیم زمانی که توی لوپ معیوب میافتم امتحان کردم. مثل برنامه نوشتن. مثل لیست کارها نوشتن٫ مثل لیست اهداف هفتگی و ماهانه نوشتن و همگی کمابیش اثراتی دارند اما بخاطر اینکه مثل فلوکستین زمانبر هستند٫ تا بخواد من رو از لوپ معیوب نجات بده٫ ممکنه دوباره من رو بندازه توی لوپ معیوب. برای همین بهتره از یه کاری که ممکنه اثر بخشی طولانی نداشته باشه ولی بتونه مارو سریعتر از لوپ معیوب خارج کنه که بعدش بتونیم با سلامت ذهن برنامه ریزی کنیم٫ راه بهتری باشه.
این راه چیه؟
قدم اول) زیاد فکر نکن. تو همین الان میدونی که چکاری هست که انجام ندادنش بیشترین اضطراب رو داره بهت میده. لازم نیست دو روز فکر کنی که بفهمیش. سی ثانیه فکر هم جواب رو بهت میده. شاید ورزش نکردنه٫ شاید نشستن ظرفاست٫ شاید اون مقاله سخته که باید تمومش کنی٫ شاید جواب دادن به اون ایمیله هست٫ شاید درس نخوندنه. هرچی که هست٫ تویِ یه لحظه بقاپش و بلند برای خودت بگو.
قدم دوم) برای شروع کار تلاش نکن! کار رو شروع کن. میتونی از قانون پنج ثانیه مل رابینز هم استفاده کنی. بگو یک دو سه و شروع کن. فکر نکن کی٫ چجوری٫ چند دقیقه٫ فقط شروع کن! برای شروع تلاش نکن! شروع کن. سخته! به نظر ناممکن میاد اما ممکنه. به کیفیتش فکر نکن و فط شروع کن و اون کار رو یک ساعت ادامه بده! با هر کیفیتی! این کار اون لوپ رو تو مغز ما میشکنه و چرخهای ما رو به حرکت میندازه.
حالا من خودم دوباره توی یه لوپ معیوبی بودم چند روز گذشته و چندتا کار مهمم رو دائم به تعویق مینداختم!!! امیدوارم این نوشته به دردت بخوره.