ویرگول
ورودثبت نام
صنماااا
صنماااا
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

پیک نوروزی- روز پنجم٫ مرتبط شدن با جسمم

وقتی به دنیا میایم٫ جسم ما اولین هویت ماست و تمام هویت ماست. اما کم کم که بزرگتر میشیم سهم جسم توی هویتمون کمرنگ تر میشه. اما گاهی یادمون میره با این بخش از هویتمون مرتبط بشیم. منظورم رسیدن به خود و زیبایی نیست٫ منظورم در ارتبطا دایمی بودن با بدن و تغییراتش هست. هر کدوم از ما چقدر از تغییرات بدنمون آگاهیم؟ تصویری که از خودمون تو ذهنمون داریم چقدر آپدیت شده هست؟ چقدر چهره مون رو و بدنمون رو میشناسیم؟ چقدر باهاش مرتبطیم و در پذیرشش هستیم؟

امروز چشمهام رو بستم و خودم رو تصور کردم. موهام رو٫ چشمهام رو٫ ابروهام رو٫ پوست صورتم و چروکهای بالای پلک هام رو٫ باد زیر چونه ام رو٫ پاهام رو٫ پهلوهام رو٫ انگشتهای پام رو٫ شکل بازوهام رو٫ شکمم رو و خودم رو تصور کردم. بعد یه آینه برداشتم و با دقت نگاه خودم کردم تا ببینم چقدر تصویرم از خودم آپیدت شده است؟ من جوشای جدید روی صورتم رو ندیده بودم٫ جوش جدیدی که توی ابروم زده٫ یا جوش قرمز نوک دماغم که کمرنگه. موهای ریزی که روی خط سرم دراومده بودن٫ من اینارو ندیده بودم. به دستهام نگاه کردم و از زیبایی استخون شستم لذت بردم. به ناخن انگشت کوچیکم که طریف بود نگاه کردم٫ به پهلوهام که پر شده و شکمم که جلو اومده. به چشمهام که نگاه کردم که چقدر برق میزنن و به ابروهام نگاه کردم و ازشون لذت بردم.

امروز که رفتم جلوی آینه انگار خودم رو میشناختم. این غریبه آشنا رو میشناختم و باهاش مرتبط بودم. من این غریبه آشنا رو دوست دارم. خیلی دوستش دارم.

هویتهویت جسمیپیک نوروزیارتباط با خود
من یک پژوهشگر نوروساینس هستم. الان در یک شرکت مشغول کارم و همیشه در زندگی در حال آموختنم و اینجا چالشها و آموخته هام رو به اشتراک میگذارم. لینک کانال تلگرام: https://t.me/BeingaLifelonglearner
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید