By Rainer Strack, Miguel Carrasco, Philipp Kolo, Nicholas Nouri, Michael Priddis, and Richard George
کشورها باید برای جلو افتادن از مشکلات فعلی و آینده ی عدم تعادل در بازارها یاشتغال فعالیت های زیر را انجام دهند.
برنامه ریزی برای نیروی کار آینده. حکومت ها برای درک روند های فعلی موجودی و تقاضای نیروی کار باید از یک استراتژی و سیاست واحد استفاده کنند؛ شناسایی شکاف های موجود در مشاغل، بخش ها و مهارت های مشخص و پیشبینی معیار هایی که برای پرشدن این شکاف ها لازم هستند. منابع مشخص شامل مدل های پیشرفته تجزیه و تحلیل که تغییرات در طول زمان را پیش بینی می کنند و منابع داده های کوچک که می توانند بینش هایی در بخش ها، مناطق و آمارهای متفاوت ایجاد کنند، می شوند.
به علاوه، یافته ها باید به مسیر های استراتژیکی تبدیل شوند که در سیاست های مشخص و برنامه های حوزه های مختف حکومت از جمله آموزش و پرورش، رفاه اجتماعی، نیروی کار و اقتصاد قابل اجرا باشند.
بازنگری آموزش، ارتقا مهارت و بازیابی مهارت ها . به همراه برنامه استراتژیک نیروی کار، حکومت های باید برنامه هایی برای ارتقا و بازیابی مهارت های بزگسالان ایجاد کنند. موفقیت ملزم به همکاری نزدیک بخش خصوصی با دانشگاه ها برای ایجاد راه حل هایی خلاقانه تر که با واقعیت های درحال تغییر بازار اشتغال سازگار باشند، می باشد. دولت ها همچنین بایدبرای توسعه به اصلاح ابرمهارت ها ( metaskills) از قبیل؛ تفکر منطقی، استدلال، کنجکاوی، روشن فکری، همکاری، رهبری، خلاقیت و تفکر سیستمی، سیستم آموزشی کشور را دوباره متمرکز کنند
به علاوه، سیستم آموزشی باید انعطاف پذیری بیشتری داشته باشد. این انعطاف پذیری به این معنی است که پا فراتر از مدارک تحصیلی که برای گرفتن آنها چندین سال لازم است گذاشته شود و به جای آن ها دسترسی به دوره های متناوب آموزشی آسان تر شود. دولت ها باید به افراد کمک کنند تا اعتبار کسب کنند و گواهی های متناسب با نیاز های صنعت به دست بیاورند (به طور ایده آل با مشارکت بخش خصوصی ایجاد شود) و مهارت های آنها را به طور منظم و با قاعده ارتقاع دهند.
راه حل درست نیازمند مجموعه ای بسیار گسترده تر از قالب های آموزشی برای انقال این مهارت ها به روشی منطقی و حساب شده می باشد. مدل های مالی فعلی آموزش ،باید از بودجه های کلان و یک باره تغییر کرده و به هزینه های کوچک تر و افزایشی تبدیل شوند و در طول زندگی یک فرد به طور قطره قطره خرج شوند. مثالی از این اقدام، ساختن حساب های آموزشی مادام العمر است که توسط دولت سنگاپور به مردم پیشنهاد می شود .
این اقدام به این صورت هست که دولت برای آموزش هر فرد حساب مالی فراهم می کند که در طول زندگی افراد، هر زمان که فردی بخواهد مهارتی را ارتقا دهد یا مهارت جدیدی یاد بگیرد می تواند از آن حساب پول برداشت کند.
سیستم آموزشی سنتی، باید داشن آموزان آینده نگر را از حوزه های آموزشی و مدارکی که بیشترین سازگاری با نیاز های نیروی کار دارند را مطلع کند، تا آنها بتوانند در باره ی مسیری که می خواهند در آن قدم بگذارند تصمیمات آگاهانه بگیرند. این موضوع بیشتر راجب به دانش آموزانی که در حال انتقال به مدارج بالاتر هستند صدق می کند. اگر این اقدام صورت گیرد، می تواند از هرگونه نیاز به بازیابی مهارت در آینده جلوگیری کند چرا که شهروندان از ابتدا، مهارت های لازم بر اساس بازار اشتغال آن زمان را به دست آورده اند.
ساختن بستر های شغلی. بعضی از دولتها برای اطمینان از اینکه بازار های اشتغال تا حد ممکن درست و کارآمد عملکند، در حال ایجا داده های مشروط و بستر های شغلی دیجیتال هستند که کارکنان بتوانند سریع تر و آسان تر به سمت مشاغل و فرصت های آموزشی حرکت کنند.
یک بستر در سطح جهانی به شهروندان کمک می کند تا مهارت های شان را ارزیابی کنند، مسیر احتمالی شغلی را شناسایی کنند و با استفاده از فرصت های بازیابی و ارتقا مهارت، شکاف های توانایی را پر کنند. نیاز هست که این بستر ها به طور پیوسته به روز رسانی شوند تا مرتبط و مفید باقی بمانند.
به علاوه، دولت ها باید برند های شغلی خود را ایجاد کنند تا مهاجرت را تحت تاثیر قرار دهند و کارکنان با مهارت های مرتبط را از سایر کشور ها جذب کنند.
به روز رسانی شبکه های تامین اجتماعی. با توجه به خطر و ریسکی که آتوماسیون در بسیاری از شغل ها ایجاد می کند، ساسیت گذاران باید بر روی فرصت هایی برای ارتقا و بازیابی مهارت برای کارکنانی که در حال انتقال هستند، به طور پارت تایم مشغول به کار هستند یا توانایی و یا میل به مشاغل دیجیتال اقتصادی ندارند، تمرکز کنند. سیاست های رفاه باید سازگار باشند تا سیستم به تواند به افرادی که دائما در حال ورود و خروج از جمعیت نیروی کارهستند کمک کند.برای ساخت نیروی کار سازگار و منعطف تر، حمایت از آن افرادی که به طور مستقیم سودی از آینده تکنولوژی نمی برندحیاتی است.
تأمین مالی همه این موارد، دولتها را ملزم میکند تا با شجاعت هر چه بیشتر از آتوماسیون دربخش های مختلف خود استفاده کنند.
هدایت نوآوری و حمایت از سرمایه گذاری های کوچک و متوسط (small and midsize enterprises یا SMEs) احتمالا SME ها برای افزایش آتوماسیون های خود با کمبود منابع مالی روبه رو خواهند شد. بدین ترتیب آنها درحینی که برای توسعه نیروی کار دیجیتال کار می کنند، به حمایت هایی در قالب وام های یارانه ای یا مالیات های سرمایه گذاری شده نیاز دارند . برای جلوگیری از ایجاد هر گونه مانع برای نو آوری های این شرکت ها ،آئین نامه های استفاده از تکنولوژی های پیشرفته نباید برای این SME ها سنگینی ایجاد کنند. حمایت از SME ها همچنین به ساخت توانمندی های لازم برای هدایت نوآوری به سمت اقتصاد کمک می کند.
این هم یک قسمت دیگه از این مقاله
پیشنهاد می شود قسمت های قبلی این مقاله را نیز مطالعه کنید:
https://vrgl.ir/mbgRo
مترجم:
سارا اکرمی
منبع:
مقاله The future of jobs in era of AI
منتشر شده توسط BCG