Sara Akrami
Sara Akrami
خواندن ۱۰ دقیقه·۲ سال پیش

به مناسب روز جهانی دورن گرایی

برای مدت خیلی طولانی فکر می کردم که ازبیماری روانی رنج میبرم.رفتار اطرافیانم طوری بود که احساس می کردم افسردگی دارم.اینکه دلم میخواست تنها باشم طبیعی نبود.اینکه ماندن در اتاق و خواندن کتاب را به مهمانی های شلوغ و پرجمعیت ترجیح میدادم باعث شده بود فکر کنم مشکلی جدی دارم.وقتی از بودن در کنار نود درصد آدم ها لذت نمی بردم این فکر را در من ایجاد شد که آدم بی احساسی هستم.از اینکه در میان جمع دوستانم، زیاد صحبت نمی کردم ناراحت بودم و فکر می کردم که مهارت های اجتماعی ضعیفی دارم که اگر آنها را درست نکنم در آینده به مشکلات جدی بر خواهم خورد.

تا اینکه کم کم در تست های شخصیت سنجی و غیره فهمیدم که یکی از جنبه های شخصیت افراد با لغاتی به اسم درون گرا یا برون گرا سنجیده می شوند.توضیحات نا کامل و غیر دقیق زیادی راجب به تفاوت این آدم ها خواندم و شنیدم.تا اینکه در میان هزاران مطلب و کتاب موجود راجب درون گرایی با یک کتاب خیلی حال کردم.

سوزان کین نویسنده آمریکایی، در کتاب قدرت سکوت شما را به جهان درونگرایی نزدیک می کند و باعث می شود حقیقت را بیابید.این پست بر اساس مطالب همین کتاب نوشته شده است.ممکن است شما خودتان یک درونگرا باشید.اگر هم نیستید قطعا در بین اعضای خانواده، دوستان،همکاران و .... با دونگرا ها روبه رو هستید.

این فقط کارفرماها نیستند که از بررسی دقیق تر کارکنانشان سود می برند. ما هم نیاز داریم نگاه موشکافانه تری به خودمان بیندازیم. درک اینکه در کجای طیف حساس به پاداش قرار میگیریم، قدرت زندگی بهتر را به ما

می دهد. پیشنهاد میکنم برای شناخت بهتر خود و آدم های اطرافتان این پست را کامل بخوانید.


دو نکته مهم و جالب:

1- چیزی به عنوان برون گرای محض یا درونگرای محض وجود ندارد. چنین فردی باید در تیمارستان بستری شود!

2-نتایج تحقیقات به طور پیوسته تایید می‌کنند که درونگرایی و برونگرایی مثل سایر صفات شخصیتی اصلی همچون خوب بودن و با وجدان بودن حدود ۴۰ تا ۵۰ % ارثی هستند.


برون گرایی ایده آل

تبعیض قائل شدن نسبت به افراد آرام می تواند آنها را دچار رنج روانی عمیقی سازد. شاید در مدرسه ترغیب شده باشید که از "لاک تا ن بیرون بیاید". نگرش گمراه کننده ای وجود دارد که نمی تواند بپذیرد برخی از حیوانات به طور طبیعی به هرکجا که می روند، پیوسته محافظ شان را نیز با خود می‌برند و بعضی از انسان ها هم دقیقا همین طور هستند.

معمولا افراد، انسان های پرحرف تر را شایسته تر و دوست داشتنی تر از کسانی می پندارند که کند صحبت میکنند. از سال 1920 گرایش به سمت برون گرایی ایده ال رواج پیدا کرد. کتاب های معروف خود یاری تمرکز خود را از فضیلت درونی به جذابیت بیرونی تغییر دادند. آگهی ها به زنان یادآور می شدند که موفقیت آن ها در بازی دوستیابی نه تنها به ظاهر بلکه به شخصیت آنها بستگی دارد.امروزه ما پذیرای طیف بسیار محدودی از سبک های شخصیتی هستیم. به ما گفته اند برای عالی بودن باید جسور باشیم و برای خوشحال بودن باید اجتماعی باشیم


درونگرایی چه چیزی نیست؟؟

به نظر من قبل از اینکه به سراغ اینکه درونگرایی چیست و درونگراها چه ویژگی هایی دارند برویم، باید یک بار مرور کنیم که درونگرایی چه چیزی نیست و نسبت دادن چه ویژگی هایی به یک فرد تودار نادرست است.

احتمالاً مشترک‌ترین و مخرب‌ترین سوء‌تفاهم در خصوص تیپ شخصیتی این است که درون‌گراها ضداجتماعی و برون‌گراها اجتماعی هستند.اما هیچ یک از این فرمول ها درست نیست؛ درونگرا ها و برونگرا ها به شکل های متفاوتی اجتماعی هستند. آنچه روانشناسی" نیاز به روابط صمیمی" می نامند در درونگرا و برونگرا به یک شکل ابراز می شود.دیوید باس میگوید:«در حقیقت کسانی که خیلی برای روابط صمیمانه ارزش قائلند، معمولاً تمایلی ندارند که مثل برونگراها پر سر و صدا، خیلی معاشرتی یا دائم در مهمانی باشد. آنها به احتمال بیشتر شبیه کسی هستند که گروه برگزیده‌ای از دوستان صمیمی دارند و گفت و گوهای صمیمانه و معنادار را به مهمانی های شلوغ ترجیح می دهند.


و اما با دنیای ما درونگراها بیشتر آشنا شوید:


  • سریع تر از سایرین از خشونت و پلیدی رنج می بریم و احتمالا انسان بسیار با وجدانی هستیم.
  • از گفت و گوهای کوتاه می هراسیم اما از بحث های عمیق لذت میبریم.
  • بیش از آن که حرف بزنیم شنونده هستیم.
  • ترجیح می دهیم انرژی های خود را صرف دوستان صمیمی همکاران و خانواده خویش نماییم.
  • اغلب آهسته تر و آگاهانه تر عمل می کنیم.
  • دوست داریم در هر زمان، روی یک کار تمرکز کنیم و از قدرت تمرکز بالایی برخوردار هستیم.
  • به ندرت شیفته جذابیت هایی همچون ثروت و شهرت می شویم.
  • انرژی خود را در تنهایی بازیابی می کنیم.


  • وقتی گفت و گو ها را به روش خودمان تجربه کنیم، ارتباط عمیق و جالبی با سایرین شکل می دهیم.
  • ما درونگراها اغلب یک یا دو علاقمندی عمیق داریم که الزاماً با علائق همتایان مان یکی نیست.
  • می توانیم به خاطر کاری که درست می پنداریم، کسانی که دوست داریم، هر چیزی که ارزش بالایی برایش قائل باشیم، همچون برونگراها عمل کنیم.
  • در سیستم پاداش مغزی خود واکنش کمتری داریم و به همین دلیل برای به دست آوردن پاداش ها کمتر از مسیر خود خارج می شویم.
  • در تعویق انداختن لذت ها بهتر از برونگراها عمل می کنیم.
  • اساساً به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده ایم که به پاداش اهمیت نمی‌دهیم و بهتر بگویم؛ همهه ذهنی خود را از بین می بریم و مشکلات را در نظر میگیریم.
  • معمولا اطلاعات جدید را با توقعات مان مقایسه میکنیم.
  • به محض این که هیجان زده می شویم ترمز میگیریم و به مسایل پیرامون که ممکن است از مهم‌ترین ها باشند فکر می کنیم.
  • به نظر می رسد به طور خاصی برنامه ریزی شده ایم یا تعلیم دیده ایم که وقتی هیجان زده می شویم و روی هدف تمرکز می کنیم دقت و احتیاط مان افزایش می یابد.
  • معمولاً به آرامی سخن می گوییم زیر را خودمان ترجیح میدهیم دیگران با ما این چنین ارتباط داشته باشند.


نتایجی از تحقیق ها و مطالعات درون گرا ها و برون گرا ها؛شگفتی های درون گرایی:

  • بسیاری از مردم به ویژه کسانی که نقش های رهبری را به عهده دارند، میزان معینی از تظاهر به برون گرایی را نشان میدهند.
  • درونگراها به رفتن در عرصه های نظری و علمی گرایش دارند.
  • دانشجویان درونگرا که به مطالعه در تنهایی گرایش دارند به مرور زمان نسبت به کسانی که به صورت گروهی کار می کند یادگیری بیشتری دارند.
  • در یک آزمایش،ریچارد دپو، به گروهی از درونگراها و برونگراها آمفتامینی داد که سیستم دوپامین را فعال کند و دریافت برونگراها واکنش قویتری نشان دادند.
  • درونگراها در آزمون ارزشیابی تفکر انتقادی واتسون گلسر بهتر از برونگرا ها عمل می کنند.
  • افراد خلاق به لحاظ اجتماعی درونگرا تر هستند.


توصیه هایی برا برخورد با درون گرایان:

در مدرسه:

  • میزانی از کارهای همیارانه برای درونگرا ها مناسب و حتی مفید است. اما باید در گروه های کوچک دو تا سه نفره و چنان با دقت طراحی شده باشند که هر بچه به نقش خودش واقف باشد.
  • جیمز مک کروسکی ، استاد ارتباطات می گوید بچه ها ساکت را در بخش‌های پر فعل و انفعال کلاس نشانید.

توصیه هایی به دورنگرایان:

  • به نیاز عزیزان تان به روابط اجتماعی و نیاز خودتان به تنهایی احترام بگذارید.
  • اوقات فراغت خود را آنگونه که دوست دارید سپری کنید، نه آنطور که فکر می‌کنید باید باشد. اگر دل تان می خواهد، تعطیلات نوروز در خانه بمانید.
  • اگر معلم هستید، از وجود دانش آموزان معاشرتی و فعالیت های آنان لذت ببرید.
  • اگر مدیر هستید به خاطر بسپارید یک سوم تا نیمی از فضای کار شما احتمالاً به درونگراها تعلق دارد، چه شخصیت خود را ابراز کنند یا نه.
  • با خودتان قرار بگذارید در تعدادی از رخدادهای اجتماعی شرکت کنید تا زمانی که حضور در چنین مواردی را رد می کنید احساس گناه نکنید.
  • درونگرا هایی که در سر و صدای بلند و تحریک کننده ترافیک رانندگی می کنند، باید متمرکز بماند زیرا سر و صدا می تواند تفکر آنها را مختل کند.



با چند نمونه از انسان های بزرگ و درون گرا آشنا شوید:

1- اوباما

وی در کتاب جسارت امید، میگوید در اوایل ازدواج با میشل، روی نخستین کتابش کار می کرد.« اغلب اوقات را در دفترم پشت آپارتمان مان واقع در راه آهن می ماندم؛ و فکر میکردم اینکه بعد از ظهر میشل را در خانه تنها بگذارم عادی است.

2- مادلین لینگل


وی نویسنده رمان کلاسیک جوانان تحت عنوان شیاری در زمان و بیش از ۶۰ کتاب دیگر می‌گوید: اگر زمان بسیاری از دوران کودکی اش را در تنهایی با کتاب ها یش سپری نکرده بود هرگز تبدیل به متفکری برجسته نمی شد.

3- انشتین

انشتین یک درونگرای تمام عیار بود.او میگفت: «موضوع این نیست که من خیلی باهوش هستم، موضوع این است که من مدت بیشتری را به اندیشیدن به مسائل اختصاص می دهنم»

4- نیوتن


نیوتون یکی از برجسته ترین درونگرا های جهان بود. ویلیام وردزورث توصیفی از او داشت« خردی جاویدان/کسی که به تنهایی در میان دریا های عجیب افکار سفر می کرد.»


محسوس ترین تفاوت های درونگرا ها با برون گراها:


  • مطالعات نشان می دهد که درون گراها از تضاد و کشمکش اجتناب می ورزند، در حالی که برونگراها خواستار مواجه رو در رو هستند و مخالفات خود را آشکار و حتی با بحث کردن به صراحت اعلام می کنند.
  • درونگراها کسانی را دوست دارند که در شرایط دوستانه ملاقات می کنند؛ برونگراها کسانی را ترجیح می‌دهند که با آنها رقابت دارند.
  • برونگراها در مقایسه با درونگراها، جاه طلبی های اقتصادی، سیاسی و کام جویانه ی عظیم تری دارند.
  • برونگراها نسبت به درونگراها تمایل به تجربه و لذت و هیجان بیشتری دارند
  • تحقیق دیگری نشان داد برونگرا هایی که در بازی های شرط بندی برنده می شوند در مقایسه با درون گراهایی که برنده می شوند ،بخش هایی از مغزشان که به پاداش حساسیت دارند،فعالیت بیشتری را نشان می دهند.
  • درونگراها " آماده بررسی" و برونگرا ها " آماده واکنش" هستند.
  • برونگراها در بررسی اطلاعات زیاد بهتر از درونگراها هستند.
  • برونگراها بخش اعظم و توان شناختی خود را به هدف مورد نظر میدهند، در حالیکه درونگراها بخشی از توان خود را به نظارت بر نحوه انجام آن کار تخصیص می دهند.
  • درونگراها در مقایسه با برونگراها با دقت بیشتری فکر میکنند.
  • برونگراها اغلب روش سریع پیش‌پا افتاده برای حل مشکل دارند و در واقع دقت را فدای سرعت می کنند و در حین انجام کار ،اشتباهات فزاینده‌ای صورت می دهند و زمانی که مسئله خیلی دشوار یا ناامید کننده به نظر می رسد به طور کلی آن را رها می کنند. درونگراها قبل از اقدام به هر کاری به آن می اندیشند اطلاعات را به دقت بررسی می کنند، مدت بیشتری را صرف کار مورد نظر می کنند به راحتی تسلیم نمی شوند و با دقت بیشتری کار می کنند.
  • درونگرا ها معمولاً یک جا می نشینند به مسائل فکر می‌کند. موضوعات جذاب وقایع گذشته خود را در ذهنشان مرور می‌کنند و برای آینده برنامه‌ریزی می‌کنند. برونگرا ها معولا به آنچه پیرامونشان رخ میدهد تمرکز می کنند.
  • برون گرا نسبت به درونگراها برانگیختگی بیشتری را ترجیح می دهند و همین علت بسیاری از تفاوت های آنهاست.


به عنوان حسن ختام می خواهم شما را با این پاراگراف از کتاب تکه هایی ازیک کل منسجم تنها بگذارم.:

اگر میخواهید به درون تان نزدیک شوید، سکوت کنید. حتی اگر می خواهید به درون تان بیشتر نزدیک شوید، سکوت کنید. سکوت که می کنید فروتنی شروع میشود. فروتنی در مقابل تمام اتفاق ها، هرج و مرج های اطرافمان و فروتنی در مقابل تمام تلاطم های جهان درونی مان. این فروتنی ما را به درون می برد به جهان بی انتها. سکوت کمک می‌کند نسبت به ضعف های خودمان صبور تر باشیم و در نتیجه این صبر، پذیرش و درک بیشتر تعارض ها در آدم های اطرافمان است. سکوت ما را آماده می کند بیشتر حس کنیم. سکوت کنیم فهمیم چقدر از درون همه شبیه به هم هستیم و شبیه هم رنج میکشیم فقط راه های فرار از درد و رنج مان متفاوت است.
درونگراییدرونگراقدرت سکوت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید