چه چیزی باعث میشود که یک کاراکتر منفی یا مثبت درنظر گرفته شود؟احتمالا طراحی کارکتر نقشی در این زمینه دارد.
روانشناسی رنگ شخصیت های دیزنی
کمی راجب به رنگ به کار رفته در یک کاراکتر فکر کنید: اگر کسی بد باشد،کلاه سیاه دارد.اگر شخصیتی حسود باشد رنگ آن سبز است.
معمولا مبحث ارتباط رنگ ها در بازار یابی و طراحی برند داغ است. هزاران مقاله راجب تاثیر رنگ بر حالت ما و تصمیم ما برای خرید یک محصول نوشته است و احتمالا باید همه ی این مقاله ها را دور بریزیم.
همانطور که HelpScout در مقاله خود در مورد روانشناسی رنگ اشاره کرد، درک ما از رنگ تا حد زیادی تحت تأثیر عواملی مانند تجربیات شخصی، تربیت فرهنگی و علایق شخصی ما است.
اما چیز هایی راجب به تاثیر رنگ ها در درک کارکتر ها و شخصیت ها وجود دارند که باید گفته شوند. به هر حال، وقتی تصویر یک شرور را در ذهن خود تداعی می‌کنید، احتمالاً لباس صورتی تنش نیست، درسته؟
ما می خواستیم که ارتباط میان رنگ و کاراکترها را بررسی کنیم. برای همین تصمیم گرفتیم که یک گروه از شخصیت های محبوب همه را تجزیه و تحلیل کنیم:شخصیت های دیزنی.
بسیاری از ما با کاراکتر های دیزنی بزرگ شدیم. این کاراکتر ها درک ما از تصویر یک "قهرمان" و تصویر یک "آدم بد" را مشخص می کنند. بعد از محاسبه چند عدد، ما به طور قطعی توانستیم به ارتباطی میان رنگ ها و شخصیت کاراکتر ها برسیم.
ما عاشق گشت و گذار و ایجاد تجسم داده های جالب هستیم.
به خاطر همین ما تصمیم گرفتیم که همبستگی ای بین رنگ ها در شخصیت های دیزنی و چگونگی "خوب" یا "شر" بودن آنها پیدا کنیم.
وقتی که وارد بحث شدیم، می‌دانستیم که بسیاری از شرورهای دیزنی غالبا رنگ‌های تیره‌تری مانند مشکی و بنفش دارند.
اما خیلی کنجکاو بودیم که بدانیم رنگ ها ی غالب قهرمانان چگونه شخصیت و نقش آنها را منعکس می کند و چه چیزی می توانیم از معنی رنگ ها بیاموزیم.
ما همچنین کنجکاو بودیم که ببینیم چگونه شخصیت های منفی دیزنی می‌توانند نقش شخصیتی دوست‌داشتنی داشته باشند.
برای فهمیدن،ما 40 قهرمان و 40 شخصیت منفی از دیزنی انتخاب کردیم و غالب ترین رنگ های آنها را برداشتیم.
برای اینفوگرافیک، 44 شخصیت دیزنی را به طور تصادفی انتخاب کردیم (22 قهرمان و 22 شرور). توزیع رنگ برای نمونه کوچکتر بسیار شبیه به نمونه کامل بود.
ما همچنین هر شخصیت را در مقیاس خوب (+10) تا بد (-10) با شخصیت‌های خنثی اخلاقی در محدوده نقطه میانی (0) رتبه‌بندی کردیم.
ما همچنین آنها را بر اساس مقدار صفت های قهرمانی آنها(مثل مهربانی،شجاعت و همدلی) و مقدار شرورت آنها (مثل ظلم، طمع و انتقام جویی) دسته بندی کردیم.
این بدان معناست که شخصیت‌های خاصی که در نهایت قهرمان به حساب می‌آیند، هنوز دارای برخی از ویژگی‌های شرورانه مانند طمع یا انتقام‌جویی هستند. در این کیس ها رتبه آنها پایین تر از کسانی که صفات قهرمانی بیشتری دارند می باشد.
سلب مسئولیت: با اینکه ما هر رتبه را به عنوان یک گروه بررسی کردیم، این طبقه بندی بر اساس تفسیر شخصی ما بود. همچنین ممکن است در بحث هایمان درباره برخی از شخصیت ها کمی افراط کرده باشیم. اما با حاله، نه؟
می توانید رتبه بندی را اینجا ببینید.
بعضی از نتایج ما را غافلگیر نکرد. هانطور که انتظار می رفت اکثر شخصیت های منفی رنگ های تیره ای مثل بنفش و سیاه داشتند؛درحالی که رنگ های روشن تر مثل زرد و نارنجی بیشتر در قهرمان ها به کار گرفته شده بودند.
اما چیزی که برای ما جالب‌تر بود این بود که چگونه برخی از افراد شرور که جنبه مثبت بیشتری دارند، رنگ‌هایی دارند که عمدتاً به قهرمانان نسبت داده می‌شوند.در همین حال، قهرمانان خاصی که علی رغم اینکه در نهایت خوب بودند، از نظر اخلاقی کمی مبهم‌تر بودند؛ یا رنگ غالب «شرور» داشتند یا سایه‌ای تیره‌تر از رنگ «قهرمانی» خود داشتند.
بنفش
همانطور که پیش بینی میکردیم،بنفش یکی از منفی ترین رنگ ها بود. وقتی که بنفش را با قدرت،اشرافیت و لاکچری و احساسی بودن در ارتباط ببینید بیشتر متوجه آن می شوید. این مشخصات به طور مشخصی با کاراکتر هایی مثل مالیفیسنت در زیبای خفته، دکتر فسیلیر در شاهزاده و قورباغه و ملکه در سفید برفی و هفت کوتوله. همه ی آنها به نحوی صاحب قدرت بودند.
اما جالب بود که بدانیم چگونه این ویژگی ها در شخصیت های قهرمان نشان داده می شوند. برای مثال بنفش رنگ برجسته در طراحی علاءالدین است.
آنا در یخ زده نیز دارای رنگ بنفش بود. با اینکه او هیچ یک از ویژگی های شرارت شخصیت های بنفش را ندارد و از یک پیشینه نجیب می آید. شایان ذکر است که رنگ آبی ، که ما متوجه شدیم یک رنگ کاملا قهرمانانه است، در طراحی شخصیت او نیز برجسته است.این یک مغایرت جالب در شخصیت او به وجود می آورد.اینطور نیست؟
آبی
آبی به طور اعجاب آوری رنگ قهرمان ها بود. این رنگ کاملا با شخصیت هایی مثل اعتماد،وفاداریی،اعتماد به نفس و ثبات سازگار است.
در طبقه بندی رنگ آبی شخصیت هایی هستند که خوب بودن آنها را هیچ طوری نمی توان انکار کرد. شخصیت هایی مثل جودی هاپس در زوتوپیا، جیمز پی سالی سالوین از دانشگاه هیولاها و سیندرلا. اما همچنین کاراکتر های نسبتا منفی که به مثبت تبدیل می شوند، مثل السا در یخ زده یا استیچ در لیو و استیچ.
ما فهمیدیم که شخصیت منفی هایی که در آنها رنگ آبی وجود دارد همه محبوب هستند .برای مثال هیدس در هرکول به طور قطعی شرور است(او خدای عالم اموات است به هر حال) اما همچنین منبع آرامش طنز است. یا دارلا شرمن در جستوجوی نمو که یک بچه کوچک است.
قرمز
اگرچه قهرمانان قرار است شنل قرمز بپوشند، رنگ قرمز بیشتر در طراحی شخصیت های منفی به کار گرفته شده است و این ما را غافلگیر کرد.
اما وقتی در نظر داشته باشید که قرمز با شور و اشتیاق نسبت دارد و متوجه می شوید که می تواند هم کمیتی مثبت و هم منفی باشد. نمی توان انکار کرد که شخصیتی مانند کاپیتان هوک از پیتر پن یا جعفر از علاءالدین مصمم هستند. اما قرمز با خشم در تناسب هست، از همین طریق می توانید متوجه شوید که این موضوع چه طور می تواند بر طراحی کاراکتر اثر بگذارد.
در آخر طیف قهرمان ها، کاراکتر هایی که رنگ قرمز در آنها زیاد به کار رفته است مثل آقای شگفت انگیز در شگفت انگیزان و هیرو هامادا در شش ابر قهرمان که میزان بیشتری از درک سنتی ما از اینکه یک قهرمان کیست را در بر می گیرد.
سبز
رنگ سبز اغلب با مفاهیمی مثل رشد، التیام و امنیت همبسته است. پس منطقی است که رنگ سبز بیشتر در طرح های قهرمان یافت می شود.
قهرمان هایی که رنگ سبز در آنها به کارفته نیز ،شخصیت هایی هستند که در فیلم های خود رشد زیادی را تجربه می کنند. مثلا مریدا در دلیر به عنوان یک زن جوان و سرسخت که روابط تیره ای با مادرش دارد، شروع می کند.اما در پایان فیلم، او یادمی گیرد که همه چیز را از دید مادرش ببیند و آن دو توانستند اختلافات خود را کنار بگذارند.
یا مولان را در نظر بگیرید؛ او از دختری که قرار است ازدواج کند به یک جنگجوی نترس تبدیل می شود و رشد چشمگیری می کند. یا آریل که یاد می گیر روی دو پای خود راه رود و اقیانوس را برای رسیدن به رویایی که همیشه آرزوی داشتنش را داشت ترک کند.
زرد
در نمونه های ما کاراکتر هایی که رنگ زرد دارند جز شخصیت های خوب و نمونه ی ما هستند. درطراحی کاراکتر های پوکاهونتاس، راسل در بالا، سفید برفی و بل در دیو دلبر رنگ زرد بسیار به کار گرفته شده است.
تنها استثنا پینوکیو است، که برخلاف ساده و معصموم بودنش عادت به دروغگویی دارد. همچنین در طراحی او رنگ قرمز به کار رفته شده است. شاید به خاطر اینکه یک رگه های از شرارت دارد.
نارنجی
درست مثل زرد نارنجی هم رنگ روشن و "آفتابی" است. همانطور که احتمالا توقع دارید، این رنگ در قهرمانان دیزنی محسوس تر بود.
تنها شخصیت شرور دیزنی که کاملا نارنجی است شیرخان در کتاب جنگل است. اما اون یک ببر است، بنابراین نسبت دادن معنی به رنگ او شاید کار معقولانه نباشد. همانطور که گفته شد، روانشناسی رنگ، نارنجی را به خودخواهی و فرصت طلبی نسبت می دهد، بنابراین آن را هرجور که دوست دارید در نظر بگیرید.
سیاه
همانطور که انتظار می رفت، تمام کاراکتر های نمونه های ما که رنگ سیاه در طراحی آنها خیلی محسوس بود، کاراکتر های منفی بودند. حتی بعضی از کارکتر ها ی داخل این طبقه بندی در رده شرورترین ها بودند؛ مثل اسکار در شیرشاه، اورسولا در پری دریایی کوچک و یوکای در شش ابرقهرمان.
اما در حینی که اسکار و اورسولا هیچ وجه خوب و قابل قبولی ندارند، یوکای شخصیت پیچیده تری دارد.و بخش قابل توجه لباس یوکای ماسک سفید او است.شاید تعارضی در طراحی شخصیت او وجود داشته باشد؟
سفید
بر خلاف آنچه ما انتظار داشتیم، رنگ سفید خیلی بیشتر از آنچه در قهرمان ها به کار گرفته شده است در شخصیت های منفی وجود دارد.مطمئنا کاراکتر هایی هستند که نمی توان خوبی آنها را انکار کرد که طراحی آنها بیشتر شبیه به دوشس در گربه‌های اشرافی و پونگو در صد و یک سگ خالدار می باشد. صفت ها ی رایجی که به بی گناهی و خوبی نسبت داده می شوند ، به آنها می خورد.
اما جذاب تر از آن شخصیت های منفی بودند که رنگ سفید در آنها کاملا محسوس بود.
بلودر در زوتوپیا را در نظر بگیرید. ما به سمتی هدایت می شویم که قبول کنیم او یک شخصیت با مزه و پرحرف است در حال ی که در حقیقت یک گرگ در لباس گوسفند است.یا مثلا آتو در وال- ای؛ بر اخلاف اینکه شرور در نظر گرفته می شود اما در اصل او اصلا خلق ندارد.
وقتی که ما از رسانه های محبوب استفاده می کنیم، ایده های جدیدی راجب به رنگ های خاص تولید می کنیم. برند ها از این موضوع آگاهند و این در انتخاب های بازاریابی و طراحی آنها بازتاب دارد. روانشناسی رنگ ها، مثل روانشناسی فونت، در تاثیر گذاشتن بر احساس مردم در مورد یک برند نقشی نامحسوس اما مهم دارد.
خب، پس بیایید نگاهی به روانشناسی رنگ ها در بازاریابی و برندینگ بیاندازیم. با در نظر گرفتن معانی رنگ ها، توجه کردن به رنگی که هر شرکت انتخاب کرده است جالب است. در بسیاری از موارد، شخصیتی که برند ها
می خواهند القا کنند با رنگی که استفاده می کنند ،در تناسب است.
مثالا آبی در لوگو ی شرکت های مالی یافت می شود. احتمالا به این دلیل است که برند ها می خواهند ارزش هایی مثل اعتماد و وفاداری به کاربران خود انتقال دهند.
علاوه بر آن، طی تحقیقی بین صدتا از بهترین برند های دنیا فهمیدیم که اکثر برندها (33%) از آبی استفاده
می کنند. وقتی در نظر بگیرید که صنایع دیگر می خواهند اعتماد مخاطبان خود را تضمین کنند، این امر منطقی است.
به عنوان مثال، رنگ آبی در لوگوهای شرکت های فنی نیز بسیار دیده می شود: ای ام بی، بل، جی.ای، اچ پی، و اینتل. همه ی آنها در فضای تکنولوژی قهرمان هستند. بسیاری از طرح های لوگوی وب سایت ها نیز از رنگ آبی تشکیل شده اند.
دومین رنگ محبوب قرمز بود، درحالی که این کاملا مخالف شرورانه بودن قرمز است. اما احتمالاً منطقی است که بسیاری از برندها رنگ قرمز را انتخاب کنند، زیرا قرمز با قدرت، انرژی و اشتیاق متناسب است.
اینها همه ی ویژگی هایی هستند که وقتی در لوگوی شرکت ها رنگ قرمز زیاد استفاده می شود ، اعمال
می شوند، مثل برند های فست فود. مک دونالدز، کی اف سی و دایری کویین قصد بر انگیختن هیجان و انرژی دارند.
اما همینطور که این مقاله اشاره می کند، تمایل ما به انتخاب برندهای فست فود با علائم قرمز، احتمالاً پایه علمی زیادی ندارد. احتمالاً بیشتر مربوط به ارتباط مثبتی است که ما با تبلیغات از بازدید از مکان های آن در کودکی داریم.
اما سومین رنگ محبوب برای برند ها سیاه یا خاکستری است. چه احتمالی برای این وجود دارد؟ این شرکت ها قطعا برای برای بد شناخته شدن برنامه ریزی نکردند.
باتوجه به یک مقاله روانشناسی رنگ دیگر، مشکی هم معنای، ظرافت،قدرت و توازن دارد.
کمپانی های ماشین در رنگ لوگو هایشان از رنگ خاکستری استفاده می کنند که به آنها جلا و شخصیت درجه یک می دهد.
همچنین مشکی در دسته ی لوگو های لباس های ورزشی مثل پاما،نایک و آدیداس به کار گرفته شده است. آنها از مشکی به نحوی استفاده می کنند که حس قدرت و سرعت تداعی شود.همچنین شایان ذکر است که رنگ سفید در هر دو لوگوی آنها نقش مهمی ایفا می کند - تضاد شدیدی بین سیاه و سفید وجود دارد که باعث می شود طرح های آنها تأثیرگذارتر شود.
بنابراین همانطور که بسیاری از افراد قبلا نقد کردند، متود ما برای روان شنانسی رنگ ها به درد سطل آشغال می خورد.
در بسیاری از موارد، چگونگی ارتباط مخاطبین با لوگو یک برند، به نحوه استفاده از رنگ ها در طراحی برای ساخت یک شخصیت مشخص ارتباط دارد. قطعا به علاوه شخصیت برند، سایر عوامل بازاریابی به پیش فرض ما از بک برند مثل حضور آنها در فضای مجازی، محتوا و طراحی فروشگاه بستگی دارد.
اگر می خواهید که سریع یک رنگ برای لوگوی خود استفاده کنید، 99 طراحی در یک محاسبه گر سریع رنگ کنار هم جمع شده اند.
وقتی که آثار خود را طراحی می کنید، باید چرخه رنگ خود را به دقت انتخاب کنید. به داستانی که می خواهید نقل کنید فکر کنید. چه رنگی می تواند حالت و پیام شما را انتفال دهد؟
می خواهید چه شخصیتی به طراحی خود بدهید؟
مترجم: سارا اکرمی
منبع:
