وقتی به عنوان دقت می کنی شاید در وهله اول فکر کنی موضوع درباره علم هوافضا و موشکی هست اما نه!! به احتمال بالا خیلی ها میدونن که اسم یک کتاب دوست داشتنی از انتشارات میلکان هست که تا الان شاید خیلیاتون خونده باشین اگر هم نه حتما این کار رو انجام بدین. کتابی که به شما نشون میده چطور یک فرد از زمینهای کاملاً علمی و تخصصی میتونه به سمت حوزهای متفاوت بره و تأثیرات شگرفی در آن حوزه بزاره.
جدیدا مطالعه و کار کردن در رشته های متفاوت از رشته ی تحصیلی افراد خیلی باب شده و جالبی این داستان اینه که این مساله باعث به وجود آمدن دیدگاه های خلاق متفاوت هم شده ، اینکه اوزان یک دانشمند در حوزه هوافضا از کار کردن تو بزرگترین و بهترین کمپانی دنیا همون ناسا دست کشیده و به سمت کار و حوزه ی متفاوتی رفته، تحلیل و نکات جالبی رو به وجود آورده. حس کنجکاوی ای که همه ی ما درونمون وجود داره و فکر میکنیم باید یک مسیری رو تا آخر عمرمون طی کنیم چون در 18 سالگی تصمیمی گرفتیم که باید بر اساس افکار قدیمی روی اون پایبند باشیم. اوزان به شخصه به من نشون داد برای خارج شدن از یک نواختی و دانستن علم در حوزه های متفاوت هیچ وقت دیر نیست.
بنظر من این کتاب شعار اینکه این همه درس فیزیک و ریاضی رو خوندیم کجای زندگیمون استفاده می کنیم رو نشون داد، ارتباطی که علم فیزیک و علم حاکم بر موشک در یک کسب و کار هم میشه ازش استفاده کرد. راستش علم، فرقی نمی کنه در چه حوزه ای به نحوه فکر کردن افراد کمک می کنه و باعث میشه بیشتر خلاق بود.پس " تفکر موشکی" صرفاً محدود به محاسبات فیزیکی نیست، بلکه یک فرآیند ذهنی انفجاریاست که میتواند مرزهای بین رشتهها را درنورده.
بزار یک مثال بزنم، خلا چیه؟ فضایی که در آن تقریباً هیچ مادهای وجود ندارد. یعنی چگالی ذرات (مانند اتمها و مولکولها) در آن بسیار کمه. تو فیزیک یک اصل معروفی هست که میگه طبیعت از خلا گریزانه که یعنی در طبیعت، خلا نمیتونه پایدار بمونه. حالا بیا تو علوم انسانی یک انسان که هیچ دانشی ندارد، خب این خلا چطوری پر میشه؟ آفرین!!!! افسانه ها
📌 ذهن انسان هم از خلا دانشیفراریه. وقتی فردی هیچ دانشی از یک موضوع نداره، این خلا رو با چیزی پر میکنه که دسترسپذیرتر، جذابتر و گاهی راحتتر از حقیقت باشه که به اون افسانهها، خرافات و باورهای نادرست میگن که باعث پر شدن این فضای تهی در مغز میشه.
دیدین!!؟؟🔥🔥🔥 چطور از علم فیزیک به علم نویسندگی و انسانی رسیدیم؟🔥🔥🔥
مغز انسان می تونه به جای ذخیره اطلاعات پراکنده، الگوها را استخراج کنه وقتی متوجه میشید «خلا» در فیزیک و روانشناسی رفتار مشابهی دارد، در واقع یک الگوی شناختی کشف کردهاید.
👓مثال: آنتروپی (بینظمی) در ترمودینامیک ↔ افزایش آشفتگی در مدیریت پروژه
این دقیقاً همون پلیه که بین علوم مختلف میشه ساخت. یه مفهوم از فیزیک (خلا) رو برداشتیم و با یه مفهوم از علوم انسانی و نویسندگی (خلا دانشی و افسانهها) پیوند زدیم. اینجاست که میبینیم علم فقط یه دستهبندی خشک و جدا از هم نیست، بلکه یه شبکهی بهمپیوستهست که میتونه از یه شاخه به شاخهی دیگه سرایت کنه.
در فیزیک، طبیعت از خلا گریزان است.
در ذهن انسان، ناآگاهی نمیتونه پایدار بمونه و با افسانهها پر میشه.
در نویسندگی، خلق داستان و افسانهها دقیقاً همون فرایند پر کردن خلاهای دانشی و احساسی ماست.
📌زیستشناسی → اقتصاد
در زیستشناسی، سیستمهای زنده از کمبود منابع فرار میکنند.وقتی یه گونه غذایی کمیاب بشه، موجودات زنده یا سازگار میشن، یا به محیط جدید مهاجرت میکنن، یا رقابت شدیدی بینشون شکل میگیره. حالا در اقتصاد، بازارها از کمبود عرضه فرار میکنند.وقتی یه کالا کمیاب بشه، قیمتش بالا میره، شرکتها سعی میکنن تولیدش رو افزایش بدن یا مصرفکنندهها به دنبال جایگزین میگردن، یعنی همون واکنشهای زیستی ولی در دنیای پول و تجارت!
📌زیستشناسی → روانشناسی → تبلیغات و بازاریابی
در زیستشناسی، مغز ما از خطر فرار میکند. سیستم عصبی ما طوری طراحی شده که به تهدیدها سریعتر از چیزهای عادی واکنش نشون بده (مثلاً صدای ناگهانی باعث ترس میشه، حتی اگه خطر واقعی نباشه). در روانشناسی، انسانها بیشتر به اطلاعات منفی واکنش نشان میدهند. ما اخبار منفی رو خیلی سریعتر از اخبار مثبت باور میکنیم و بیشتر در ذهنمون میمونه (به این میگن سوگیری منفی). در تبلیغات و بازاریابی، یکی از مهمترین اصولی که برندهای موفق به آن توجه میکنند، استفاده از ترس از دست دادن یا FOMO (Fear of Missing Out) هست. برندها اغلب محصولشون رو بهعنوان راهحل "جلوگیری از خطر" معرفی میکنن، مثلاً:
مثلا: Booking.com بهطور مداوم از پیامهای «تنها چند اتاق باقی مانده است» و «در حال حاضر 5 نفر این هتل را مشاهده میکنند» استفاده میکند. این تکنیک باعث ایجاد احساس اضطرار در کاربران میشود و آنها را ترغیب میکند که فوراً رزرو کنند.
پس برای افزایش نرخ تبدیل، میتوانید از پیامهای مشابه FOMO در وبسایت خود استفاده کنید. به عنوان مثال، هنگام تبلیغ تخفیفهای محدود، از عباراتی مانند «فقط امروز» یا «تا پایان هفته» برای ایجاد حس فوریت استفاده کنید.
📌نوروساینس (علوم اعصاب) → دیجیتال مارکتینگ → رنگها و طراحی سایت
در نوروساینس، رنگها تأثیر مستقیمی بر احساسات انسان دارند. نتخاب رنگ مناسب برای طراحی وبسایت یا کمپینهای تبلیغاتی میتواند به افزایش تعاملات و نرخ تبدیل کمک کند.مثلاً رنگ قرمز احساس اضطرار و هیجان ایجاد میکنه، درحالیکه رنگ آبی حس اعتماد و آرامش رو القا میکنه. در دیجیتال مارکتینگ، برندها از روانشناسی رنگ استفاده میکنند.
به طور نمونه:
آمازون از رنگ نارنجی در دکمههای «افزودن به سبد خرید» استفاده میکند. این رنگ به دلیل تحریک احساس اضطرار و فوریت، مصرفکنندگان را ترغیب به اقدام فوری میکند.
Airbnb از رنگ قرمز در دکمههای Call-to-Action (CTA) خود مانند «رزرو» استفاده میکند. رنگ قرمز، که نماد انرژی و تحریک عمل است، به کاربران احساس فوریت و انگیزه میدهد تا بدون تأخیر تصمیم به رزرو بگیرند.
🔥برای کمپینهای تخفیف یا پیشنهادات ویژه، رنگهای قرمز یا نارنجی توجه کاربر را جلب و احساس اضطرار ایجاد میکنه.
🌊 در مواقعی که هدف شما ایجاد حس اعتماد و امنیت است، به ویژه در سایتهای مالی و بهداشتی، استفاده از رنگهای آبیمناسب خواهد بود.
📌نجوم → دیجیتال مارکتینگ → الگوریتمهای گوگل و سئو
در نجوم، سیارات به دور یک ستاره مرکزی میچرخند. هر منظومهی ستارهای یه خورشید مرکزی داره که بقیه اجرام به دورش میچرخن. در دیجیتال مارکتینگ، محتوای سئو شده مثل یک "ستاره مرکزی" عمل میکند. یک محتوای ارزشمند و بهینه شده باعث میشه دهها صفحهی دیگه بهش لینک بدن (Backlinks)، مثل سیارههایی که دور یک ستاره میچرخن! سایتهایی که محتوای باکیفیت و لینکهای معتبر دارن، توسط الگوریتم گوگل اولویت داده میشن.
در دنیای سئو، استفاده از ساختار صحیح برای ارائه محتوا اهمیت زیادی دارد. استراتژی خوشهای (Content Cluster) یکی از بهترین روشها برای بهبود رتبهبندی در نتایج جستجو است. یک مقالهی جامع (Pillar Content) مثل خورشید عمل میکنه، و مقالات کوچیکتر که بهش لینک میدن مثل سیارههایی که دورش میچرخن. این مدل به گوگل نشون میده که سایت شما یک مرجع معتبره، و باعث بهبود رتبهبندی میشه.
مثلا: HubSpot یکی از بهترین نمونهها برای استفاده از استراتژی خوشهای است. این شرکت یک مقاله جامع در مورد «راهنمای نهایی بازاریابی محتوا (Pillar Content) نوشت و سپس مقالات تخصصی و کوچکتر را به صورت «خوشه» ایجاد کرده که بهطور مستقیم به مقاله اصلی پیوند داده میشود. این ساختار به گوگل کمک میکند تا درک کند که شما منبع معتبر و جامعتری در این زمینه هستید و در نتیجه، احتمال اینکه صفحه شما در رتبههای بالای نتایج جستجو قرار گیرد، بیشتر میشود.
پس: اگر سایت شما در زمینه دیجیتال مارکتینگ است، میتوانید از استراتژی خوشهای استفاده کنید. برای مثال، یک مقاله جامع درباره «راهنمای جامع سئو» بنویسید و مقالات کوچکتری مانند «چگونه کلمات کلیدی پیدا کنیم» یا «استراتژی لینکسازی» ایجاد کنید که به صفحه اصلی پیوند داده شوند.
🔥پس در نهایت، علم فقط مختص به یک حوزه خاص نیست و میتوان آن را در تمام جنبههای زندگی به کار برد. با استفاده از این علم و پیوند دادن مفاهیم مختلف، میتوانیم در دنیای دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی، و حتی سئو به موفقیتهای بزرگتری دست یابیم. 🚀😃
💡🔥 علم، قدرته! اون رو تو هر چیزی که کار میکنی به کار ببر. 🚀😎