سارا رشادی
سارا رشادی
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

چگونه یک رودمپ خوب بنویسیم؟

نوشتن یک نقشه راه (رودمپ) در عین سادگی، بسیار چالش‌ برانگیزه. باید مواظب باشید که مسیر رو درست طراحی کنید، اما چطوری؟

roadmap
roadmap

راستش رو بخواید، خیلی وقت بود که می‌خواستم بنویسیم، اما فرصت نمی‌شد. تصمیم گرفتم از تعطیلات نوروزی استفاده کنم و اولین مطلب سال رو واستون بنویسم.

در همین راستا، از چیزی که این روزها دغدغه خودم شده، یعنی رودمپ شروع می‌کنم و امیدوارم واستون مفید باشه.

داشتن یه رودمپ یا همون نقشه راه، به آدم کمک می‌کنه با جدیت بیشتری در مسیر مورد نظرش قدم برداره. فرض کنید که شما می‌خواهید به بهترین فرد توی رشته کاری خودتون تبدیل بشید، این عالیه اما چطور قراره به این هدف برسید؟

برای اینکه وسط راه دلسرد نشید، به بیراهه نرید و توی مسیر بمونید، به رودمپ احتیاج دارید.

حالا جدای از اهداف شخصی، توی کار هم به رودمپ نیاز داریم.

پروداکت منیجرها و پروداکت اونرها بیشتر با این کلمه مواجه هستن و در دنیای اسکرام شاید هر روز یا هر هفته یا هر کوارتر این کلمه رو بشنوید.

در مسیر دلیوری یه فیچر، همیشه به یه رودمپ نیاز داریم تا ببینیم کجای مسیر هستیم و چطور باید ادامه بدیم.

پس اگر به دنبال رسیدن به اهداف شخصی هستید، یا کاری، این پست برای شماست. من در این پست بیشتر درباره نوشتن رودمپ محصول صحبت می‌کنم اما اگر قصد نوشتن رودمپ شخصی با اهداف مشخصی رو دارید، باز هم می‌تونه واستون کاربردی باشه. با من باشید:

شاید نوشتن رودمپ محصول یا حتی رودمپ شخصی، کاری زمانبر باشه، اما به شما و ذینفعان تیم‌های مختلف چشم اندازی از هدف می‌ده و مهم‌تر از همه اعتماد به نفستون رو تقویت می‌کنه.

وقتی شروع به نوشتن رودمپ می‌کنید، پیش‌بینی درست مراحل، توجه به جزییات و ایجاد ارتباط بین مراحل کار سختیه. بیشتر اوقات افراد یا شرکت‌ها در نوشتن رودمپ دچار اشتباه می‌شن. چرا؟ چون به جای تمرکز بر تهیه یک نقشه راه محصول یا فردی خوب، روی تاریخ دلیوری تمرکز می‌کنن و خودشون و تیم رو دچار اضطراب می‌کنن.

Product Roadmap
Product Roadmap

شخصی‌سازی کنید

نقشه راه محصول باید استراتژی محصول رو طوری بیان کنه که همه مخاطبان با نیازهای منحصر به فردشون بتونن اون رو درک کنن. بر همین اساس می‌شه با تقریب خوبی گفت که رودمپ هر محصول براساس مشخصات و ویژگی‌های افراد اون سازمان و مشتریانش نوشته شده و یه جورایی شخصی‌سازی می‌شه. پس یادتون نره، قدم اول اینه که مخاطبان و ویژگی‌هاشون رو مشخص کنید.

ریچارد میرونوو، مشاور محصول درباره رودمپ می‌گه: «به‌نظر من، رودمپ به جای ابزار تصمیم‌گیری، ابزاری برای ارتباطه. بیشتر مردم هدفشون نوشتن رودمپه اما من می‌گم هدف ما داشتن یه استراتژی محصول خوبه که براساس اون بتونیم در شرایط سخت تصمیم‌گیری کنیم و موارد رو به درستی اولویت‌بندی کنیم.»

براساس تایم‌لاین برنامه‌ریزی کنید:

قبل از هرچیزی بگم که نیازی نیست حتما یه لیست از تاریخ‌های دقیق برای رودمپ پروداکت مشخص کنید اما به هر حال باید برای فیچرهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت یه برنامه‌ریزی کنید و زمانی رو برای بررسی و تحویلشون در نظر بگیرید.

مثلا:

کوارتر: بازه‌های زمانی سه‌ماهه (کوارتر) رو در نظر بگیرید و ببینید تا انتهای هر کوارتر باید به چه خروجی‌هایی برسید. البته ممکنه همیشه همه چیز طبق برنامه پیش نره اما برنامه و چشم انداز سه‌ماهه داشتن، بهتر از نداشتنشه.

ماه: پیش‌بینی کنید در هر ماه کوارتر قراره چه کاری رو انجام بدید. پیش‌نیاز و پس‌نیازش چیه. مثلا اینکه تا آخر فروردین قراره چی ریلیز کنید؟ برنامه اردیبهشت چیه و ...

حالا، آینده، بعدا: مشخص کنید در هر مرحله قراره چیکار کنید و بعدش چی.

Quarter
Quarter

براساس فیچرها دسته‌بندی کنید:

خودتون بپرسید: «چه فیچرهایی رو براساس تایم‌لاینی که حرفشو زدیم قراره در چه زمان‌هایی ریلیز کنید؟» برای دسته‌بندی درست‌تر، به نیازهای تیم‌های مرتبط، مخاطبان و ذی نفعان و اطلاعاتی که از طریق ابزارهای مدیریت پروژه به دست میاد هم توجه کنید. سعی کنید در مسیر نوشتن فیچرها، مشکلات و راه حل‌های پیشنهادیش از سمت افراد مختلف رو هم در نظر بگیرید. استفاده از خرد جمعی بیشتر به شما کمک می‌کنه.

فیچرها می‌تونن مواردی مثل نمونه‌های زیر باشن:

- فیچر ویدئو مسیج

- ساختن فلو ساین‌آپ کاربر، ضبط ویدئو کال

- به اشتراک گذاشتن فایل‌های ویدیویی سیو شده

هدف‌هاتون رو مشخص کنید:

به دنبال چه هدفی هستید؟ محصول مورد نظر شما قراره چه فیچری داشته باشه؟ مشخص کردن هدف یا اهداف، باعث می‌شه سازمان بدونه محصول (پروداکت) قراره به کدوم سمت هدایت بشه و چه دستاوردی قراره داشته باشه. برای این مرحله بهتره از ابزارهای گرافیکی استفاده کنید و نشون بدید محصول نهایی که توی ذهنتونه قراره چه شکلی بشه.

مثلا:

- بهبود بستر ارتباطی تیم

- لانچ کردن داشبورد آنالیز

- افزایش ماهانه یوزرهای فعال تا ۵ درصد

وقت تصمیم‌گیریه:

بعد از اینکه فیچرها، هدف و چشم اندازش مشخص شد، وقت اینه که کم‌کم رود مپ رو بکشید.

برای این کار لازمه مدیر محصول (پروداکت منیجر) با تیم فنی مشورت کنه، فیچرهای پیشنهادی و هدفشون رو به تیم توضیح و تصاویر مرتبطش رو نشون بده و ازشون پیش‌بینی زمانی دلیوری (استیمیت) بگیره.

بعد از مشخص شدن استیمیت‌های هر فیچر و با توجه به ظرفیت آدم‌های موجود می‌شه برنامه‌ریزی رو براساس تایم‌لاینی که بالاتر گفتیم انجام بدیم. یعنی پروداکت منیجر میاد و یه بازه زمانی حدودی رو برای دلیوری هر فیچر توی یه جدول وارد می‌کنه و با توجه به فاکتورهایی مثل اولویت بیزینس، نیاز مشتری، سایز فیچر و ... یه رودمپ رسم می‌کنه و نشون می‌ده در بازه‌های زمانی مختلف چه اتفاقاتی باید بیفته.

البته می‌دونیم که همیشه همه چیز قابل پیش‌بینی نیست و ممکنه این تایم‌لاین جابجا بشه، به همین دلیل بهتره ۲۰ درصد رو به عنوان ضریب خطا در نظر بگیرید تا کمتر دچار تغییر بشید.


پ.ن ۱: سعی کردم براساس چیزهایی که می‌دونم و البته خیلی خلاصه طوری که خسته نشید درباره رودمپ بگم، اگر جایی گنگ یا کلی بود، حتما بهم بگید که با هم بهترش کنیم.

پ.ن ۲:یک چهارم از این متن ترجمه آزاد از این سایت بود: https://www.productboard.com/


رودمپپروداکتمحصولاسکراممدیر محصول
روزانه‌های یک اسکرام‌مستر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید