سارا رضائی
سارا رضائی
خواندن ۴ دقیقه·۸ ماه پیش

سفرنامه در دل شهرهای کویری - قسمت دوم (طبس، اصفهک، نایبند)

در مسیر برگشت از چشمه مرتضی علی، به شهر طبس رفتیم. به طور کلی برنامه سفر ما به این صورت بود که بعد از صبحانه یک وعده غذایی میخوردیم و چون ماه رمضان هم بود وعده دوم حدود ساعت 6، 7 بود. در گوگل تعریف باغ گلشن طبس را دیده بودم، تا اینکه آن شب خودش را دیدم. واقعا از آن نوع باغ هایی است که در نگاه اول آدم عاشقش می شود. بوی شکوفه های بهار نارنج در طول مسیر مشام آدمی را نوازش میداد.

باغ گلشن طبس در شب
باغ گلشن طبس در شب
همجواری نخل، بهار نارنج، شب بو و گلیسین در باغ طبس در فصل بهار
همجواری نخل، بهار نارنج، شب بو و گلیسین در باغ طبس در فصل بهار

رستوران های اطراف باغ گلشن را جستجو کردم و ناردون را پیدا کردم. با صحبت با برخی دوستان متوجه شدیم که سبزی های طبس بسیار معطر و خوش بو هستند. به ما پیشنهاد شد که قورمه سبزی طبس را امتحان کنیم. غذای محلی طبس گندم پلو است که البته بیشتر به صورت خانگی تهیه می شود. ما کشک بادمجان و قورمه سبزی سفارش دادیم و بسیار به ما چسبید. سبزی به کار برده شده در کشک بادمجان هم بسیار خوش عطر بود.

قورمه سبزی و کشک بادمجان در طبس
قورمه سبزی و کشک بادمجان در طبس

بعد خوردن نهار یا در واقع شام به سمت اصفهک که محل اقامت شب دوم بود حرکت کردیم. حدود 35 دقیقه راه داشتیم. با توجه به اینکه از صبح در مسیر بودیم و جاهای مختلفی دیده بودیم، جانی در بدن مان نمانده بودیم ولی با دیدن این روستای زیبا که به همت دوستان بومی منطقه آقای باقری و مهدی زاده و دوستان شان تبدیل به یک سایت بوم گردی بسیار زیبا شده بود خستگی سفر از تن مان به در شد. آقای باقری به همراه تیم شان خانه های قدیمی این روستا را که بعد از زلزله سال 57 طبس تخریب شده بودند را بازسازی و با توجه به المان های بومی و فرهنگی تبدیل به اقامتگاه بوم گردی کرده بودند. برای روشنایی معابر عبوری سایت اقامتگاه ها از فانوس استفاده شده بود. اقامتگاه ها با نور ملایمی دکور شده بوده ند و به گردشگران اجازه میدادند تا از دیدن آسمان شب کویر لذت ببرند. البته شبی که ما رسیدیم آسمان ابری بود ولی چیزی از زیبایی منطقه کم نمیکرد. من پیشنهادم این است که حداقل 2 شب اقامت را در اصفهک امتحان کنید. در برنامه های آتی خودم قصد دارم به جای سفرهای فشرده، در مناطقی که ارزش توقف دارد، حداقل چند روزی بمانم و به جای سفرهای فوری، سفرهای "تأملی" را تجربه کنم.

روستای اصفهک، سایت اقامتگاه گردشگری
روستای اصفهک، سایت اقامتگاه گردشگری

بالاخره خوشحال از اینکه در یک اقامتگاه که پر از حس آرامش و زیبایی و اصالت است سر بر بالشت میگذاریم به خواب رفتیم. صبح با بوی عطر درختان نارنج از خواب بیدار شدیم. یکی از اقامتگاه ها به نام ساباط تبدیل به رستوران شده بود و سرو صبحانه و نهار و شام آنجا انجام می شد. صبحانه را با چای با عطر بهار نارنج و مربای نارنج و نان محلی و پنیر و نیمرو و ارده و شیره خرمای محلی که به غایت خوشمزه بود آغاز کردیم. سپس شروع کردیم به قدم زدن در جاهای مختلف روستا.

اصفهک، حیاط اقامتگاه
اصفهک، حیاط اقامتگاه
روستای اصفهک
روستای اصفهک

بعد از دیدن روستا، تصمیم گرفتیم به شهر طبس برگردیم و دوباره باغ گلشن و ارگ قدیمی طبس (کهن دژ) را ببینیم. دیدن باغ گلشن در روز هم مانند شبش بسیار ارزش داشت و زیبا بود.

طبس، باغ گلشن
طبس، باغ گلشن
طبس، باغ گلشن، درخت گلیسین
طبس، باغ گلشن، درخت گلیسین

بعد از دیدن باغ گلشن به دیدن کهن دژ رفتیم؛ ارگ طبس به احتمال بسیار بالا برای زمان پیش از اسلام است و بخشی از آن هم در زمان زلزله طبس تخریب شده بود و متاسفانه مراقب و مرمت خاصی برای این ارگ صورت نگرفته بود. بعد از دیدن ارگ به بازار طبس رفتیم. با توجه به اینکه تعریف سبزیجات خوش عطر طبس را شنیده بودم از یکی از مغازه های بازار، قورمه سبزی خشک شده و شوید خشک خریدم و یک شیشه مربای غنچه بهار نارنج. بعد از آن حرکت کردیم به سوی روستای نایبند معروف به روستای ماسوله ی کویر ایران. از طبس تا نایبند حدود 2.5 ساعت مسیر بود.


وقتی به روستای نایبند رسیدیم پسر کوچکی به نام مهدی که از ساکنین روستا بود راهنمای ما شد برای نشان دادن قلعه های قدیمی روستا. مهدی 10 سال سن داشت. قبلا ساکن روستا بودند ولی الان بیرجند زندگی میکردند و تعطیلات برای دیدن مادربزرگشان که در روستا زندگی میکرد و کشاورز بود به نای بند می آمدند. قلعه ها قدمت شان دقیقا مشخص نبود ولی بسیار زیبا بودند. قدمت خود روستا حدود 1000 سال تخمین زده میشد.

قلعه ای در روستای نای بند
قلعه ای در روستای نای بند
منظره روستا از داخل قلعه
منظره روستا از داخل قلعه

مهدی ما را به باغ کشاورزی مادربزرگش هم برد که در آنجا نخل های خرما و درختان پرتقال بود. ما از مادربزرگ مهدی یک کیلو پرتقال خریدیم و مادربزرگ برای رهتوشه سفر به ما یکی از نان های محلی که خودش پخته بود را داد و ما آماده شدیم برای حرکت به سمت شهر کرمان. در مسیر تا به کرمان برسیم من پنیری که مانده بود به همراه چایی با نان محلی نایبند را خوردیم و به جرئت میگم خوشمزه ترین نان محلی بود که من تا به حال خورده بودم. پرتقال ها هم عطر خوبی داشت، به شیرینی پرتقال های جنوب نبود، هسته زیادی داشت ولی من طعمش را دوست داشتم.(ادامه سفر در بخش بعدی)

طبسقورمه سبزینایبنداصفهکباغ گلشن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید