ای شَهروَندِ در بَند !
دانش پَژهِ در تَبعید !
عید در پِیِ عید !
با ما بِگو
تا چند عیدِ دیگر وَ تبعید دیگر
می توان رسید
به آن قُلِّۀ سِپید ؟
تبعیدیِ بی عید !
با آن مویِ سِفید !
با ما بِگو
تا چند عیدِ دیگر وَ تبعید دیگر
می توان رسید
به آن قُلِّۀ بُلَند
آن قُلِّۀ سِپیدِ دَماوَند ؟
ای سَربُلَند
شعری از سعید شهرتاش
نوشتن در مورد دکتر سعید مدنی، قلم متعهد و قوی ای می خواهد و نگارنده در همین ابتدا به ضعف قلم خویش اذعان میکند؛ ایشان در حالی به زندان دماوند تبعید شده اند که سومین سال از محکومیت 9 ساله خود را پشت سر میگذارند. سعید مدنی به عنوان استاد جامعه شناسی، تعهد خود نسبت به این علم را نه صرفا پشت میزهای دانشگاه، بلکه در میدان عمل و دقیقا شانه به شانه کنشگران اجتماعی پیش برده است. ما در جمعیت امام علی در طی این سال ها از مشورت ها و کمک های تخصصی بی دریغ و داوطلبانه ایشان در عرصه پژوهش های آسیب های اجتماعی به منظور برگزاری سمینارهای علمی در حوزه مسائل اجتماعی بهره برده ایم و حتی در روزهای پرتنش انحلال و دادگاه های جمعیت ایشان در کمال تواضع و فروتنی اعضای جمعیت را همراهی میکردند.
دکتر مدنی در عرصه مسائل اجتماعی کتاب های ارزشمند با تحلیل های دقیق ارائه داده اند که نشان از همبودگی دانش وسیع و مشاهدات دقیق ایشان است. کتاب های چون جامعه شناسی اعتیاد، علیه خشونت، درباره ی اعدام، جنبش های اجتماعی، جامعه شناسی و روسپیگری، جامعه مدنی و کرونا، ضرورت مبارزه با فقر و نابرابری در ایران، آتش خاموش؛ نگاهی به اعتراضات آبان 98، مظاهرات سلیمه، اعتراضات آب در خوزستان از جمله کتاب های کارنامه ایشان است.
تحلیل های اخیر سعید مدنی از زندان، از جمله سنجیده ترین تحلیل های وضعیت فعلی ایران است. فصل اول این تحلیل ها شامل "پس از مهسا"، "نه اصلاح، نه انقلاب، گذار"، "معجزه جنبش ها"، "خشونت نه، مقاومت آری"، "رفراندوم؛ ابتکار ملی".
در اینجا به بخشی از مصاحبه معجزه جنبش ها اشاره میکنیم. "عامل مهم و اولیه، پرهزینه بودن فعالیت جمعی است. جهتگیری قانون مجازات اسلامی کاملاً در برابر هرگونه اقدام یا حتی تلاش برای کار جمعی است! بحث دربارهی پذیرش ۱ تا ۱۰ سال زندان است. بنابر این ساختار به کلی مواضع سرسختانهای علیه هرگونه روابط انجمنی دارد. تا وقتی فقط بهطور فردی مثلا خیر مدرسهساز هستید، غالبا با شما کاری ندارند؛ اما وقتی جمعیت امام علی شدید باید منتظر هرگونه عواقب غیرمنتظره باشید. از این عامل بسیار مهم که بگذریم، واقعیت این است که به دلیل رشد تمایل به فردگرایی خودخواهانه در میان روشنفکران و نخبگان سیاسی، بسیاری از آنها بین انتخاب پروژهی فردی و پروژهی جمعی، اولی را ترجیح میدهند؛ زیرا خودخواهیهای فردی را بیشتر ارضا میکند. به علاوه فراموش نکنید که کار فردی بسیار آسانتر از کار جمعی است. در کار جمعی شما ناچارید دیگر همراهانتان را اقناع کنید، دایرهی اختیارات فردیتان را به نفع کار جمعی محدود کنید و تعهد جمعی را مقدم بر تصمیمات فردی بشمارید و همهی اینها نیازمند درک و فهم ارزش کار جمعی و آثار آن است. در کنار اینها توجه داشته باشید که امکانات حضور سیاسی/اجتماعی فردی در مقایسه با گذشته بسیار تسهیل شده است. هر کسی میتواند ظرف چند دقیقه کانالی در تلگرام راه اندازد یا در اینستاگرام و سایر پلتفرمها عضو بشود و به صفت شخصی نظر بدهد، بحث کند و موضع بگیرد. به علاوه، در تمامی این موارد چهره و نام خودش را هم در معرض شناخت جامعه قرار دهد. کافی است کمی جاهطلبی داشته باشد تا اصلاً دور کار جمعی را خط بکشد. بنابراین همه چیز علیه کار جمعی است؛ تایید ضرورت کار جمعی و روابط انجمنی ظاهرا کافی نیست و عبور از این تناقض به سود کار جمعی به سادگی ممکن نیست. با این حال من چندان ناامید نیستم و به نظرم هر چه جنبش دموکراتیک پیشتر میرود، فعالان سیاسی/اجتماعی بیشتر به ضرورت کار جمعی میرسند و در آینده انتظار دارم بیشتر شاهد شکلگیری فعالیتهای جمعی و انجمنی باشیم."
دکتر سعید مدنی، الگویی شایسته به عنوان یک شهروند است. که در چارچوب اخلاق و شرافت از روح انسانیت جامعه دفاع میکند. حاکمیتی که اندیشمند و جامعه شناسش را نه تنها در بند میکند، بلکه به واسطه تحلیل های او، او را تبعید میکند، این نشانه را به جامعه صادر میکند که نمیخواهد صدای حقیقت و واقعیت جامعه را بشنود و روزی که صدای حقیقتی به صدا درآید او را به بند در می آورد. به امید آزادی هر چه زودتر ایشان و همه آزادگان در بند.