"شاید من برای این کار ساخته نشده ام!"
"من از پس اینکار بر نمی آیم."
و ...
جملات بالا، جزو پرتکرارترین جملاتی هستند که طی هم صحبتی با یادگیرندگانی که به تازگی در مسیر یادگیری مهارت جدیدی قدم گذاشته اند، شنیده می شود.
آخرین باری که خود شما یادگیری مهارت جدیدی را شروع کرده اید چه زمانی بوده است؟
وقتی در مسیرتان با اشتباهی رو به رو می شدید، چه احساسی نسبت به خودتان پیدا می کردید؟
در چنین زمانی، چه حرف هایی را با خودتان مرور می کردید؟
آیا سرزنش کردن خودتان هم یکی از اتفاقاتی بود که در این فرآیند برایتان می افتاد؟
اگر این سوالات کمی شما را به فکر فرو برد، دعوتتان میکنم که خواننده ی ادامه ی این بخش باشید؛ زیرا قرار است این گره ذهنی شما برطرف شود.
مسیر یادگیری، همواره با چالش هایی همراه است که یادگیرندگان را به دام می اندازد و اگر راه درستی را برای مقابله با آن چالش ها انتخاب نکنیم ، نمی توانیم مسیر یادگیری را آن طور که باید طی کنیم.
📷جو بولر، در کتاب ذهن نامحدود به مفهوم گودال یادگیری می پردازد. گودال یادگیری اصطلاحی است که برای توصیف دوره ای از یادگیری و رشد استفاده می شود که در آن فرد با چالش ها و موانعی رو به رو می شود. این دوره شبیه به گودالی است که برای عبور از آن باید تلاش و انرژی زیادی صرف کرد و برخلاف تصور یادگیرندگان عبور از آن به رشد فردی و کسب مهارت های جدید فرد منجر می شود.
احساس ناکافی بودن یکی از دلایل بروز گودال یادگیری است. وقتی فردی در حال یادگیری مهارت جدیدی است؛ با مقایسه ی ناعادلانه ی خود با دیگران، ایجاد انتظارات غیرواقعی از خود در جریان یادگیری و تعیین استانداردهای ایده آل گونه ممکن است احساس کند پیشرفت کافی ندارد. این احساس میتواند منجر به ناامیدی و کاهش انگیزه ی او شود و در نهایت فرد را در گودال یادگیری گیر بیندازد.
به غیر از احساس ناکافی بودن، عوامل دیگری نیز باعث گیر افتادن فرد در این گودال می شود که در ادامه به آنها اشاره می شود:
* ترس از اشتباه کردن، یک مانع بزرگ در مسیر رشد و یادگیری است. این ترس، باعث می شود خیلی از مسیرها، پیش از شروع جدی به دست فراموشی سپرده شوند یا حتی در صورت شروع، به دلیل نبود انگیزه ی لازم در میانه ی راه متوقف شوند.
* افرادی که ذهنیت ثابتی دارند و باور دارند که توانایی هایشان ثابت و غیرقابل تغییر است، با کوچکترین چالش و مسئله ای که با آن رو به رو می شوند وضعیت موجود را به ناتوانی خودشان نسبت می دهند و معتقدند که اگر تا الان نتوانسته اند به سرعت پیشرفت کنند، به این معنی است آنان ضعفی غیرقابل تغییر دارند. پس هرگز نمی توانند از این چالش پیش آمده عبور کنند.
توجه به این نکته که هر شخصی با سرعتی متفاوت یاد میگیرد و نقاط قوت و ضعف منحصر به فرد خودش را دارد، در این مسیر اهمیت زیادی دارد. با مقایسهی خود با دیگرانی که ممکن است سرعت یادگیری متفاوتی نسبت به شما در آن حوزه ی خاص داشته باشند؛ احساس منفی بیشتری نسبت به خود پیدا می کنید.
داشتن انتظارات واقع بینانه و معقول از روند یادگیری، یکی از عوامل مهم و تاثیرگذاردر یادگیری می باشد. وقتی انتظاراتتان منطقی باشد، کمتر دلسرد می شوید و با انگیزه ی بیشتری به مسیر یادگیری ادامه می دهید.
در چنین موقعیتی چه کاری می توانیم انجام دهیم؟
اهداف SMART تعيين كنيد: اهدافی که در ابتدای یادگیری خود تعیین می کنید؛ باید مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمان بندی شده باشند. با این کار می توانید روند و پیشرفت خود در یادگیری را بهتر ارزیابی کو به تدریج به سمت آن ها حرکت کنید.
به خودتان مهلت لازم برای یادگیری را بدهید: یادگیری، فرآیندی زمان بر است. وقتی زمان کافی و منطقی را برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب درنظر بگیرید باعث می شود با کاهش سطح استرس،کیفیت یادگیری تان را بهبود دهید. در چنین شرایطی فرصت بیشتری برای درک عمیق مفاهیم در اختیار دارید.
بر پیشرفت های کوچک تمرکز کنید: به جای تمرکز بر نتیجه ی نهایی، بر پیشرفت های کوچکی که هر روز کسب می کنید، تمرکز کرده و به ازای پیشرفت هایی که تا الان داشته اید به خودتان پاداش دهید.
به خودتان استراحت دهید: توجه داشته باشید که خستگی ذهنی و جسمی بر توانایی یادگیری شما تاثیر منفی خواهد داشت و با ادامه دادن مسیرتان بدون توجه به این خستگی هایی که در طول مسیرتان تجربه می کنید، خیلی سخت می توانید به نتیجه ی موردنظر دست پیدا کنید. در چنین زمانی، کمی به خودتان استراحت بدهید تا بتوانید پس از بازیابی انرژی تان مسیر یادگیری را با تمام توان طی کنید.
به یاد داشته باشید که یادگیری یک سفر است، نه یک مقصد و مهم ترین چیز این است که از فرآیند یادگیری لذت ببرید.