سلاااام بچه ها
حالتون خوبه.
با این شدت از آلودگی هوا و ویووس و دود و گرونی کسی هم مونده که حالش خوب باشه.
ما (من و آریا) که بدک نیستیم، خوبیم ولی خوب شرایط زندگی اونقدر سخت شده که بعضی وقتا واقعا از آینده میترسیم.
این مدت که ما فقط دنبال کارای عقد و عروسی و خرید جهیزیه و طلا و خونه بودیم.
باورتون نمیشه به قدری همه ژیز گرووون شده. مثلا یه خونه یک خوابه طبقه سوم بدون آسانسور 40 میلیون پیش و ماهی 400.
یه شب تالار و شام و موزیک 20 میلیون تومان. حالا آرایشگاه و تزیین ماشین و لباس عروس و گل و .... بماند.
طلا که هر روز داره قیمتش بالا میره و خریدنش خیلی سخت شده. واااای از جهیزیه نگم براتون لوازم خونگی که به شدت قیمتاشون بالا رفته.
خلاصه هر بار که میریم خرید دست از پا درازتر برمیگردیم، آخه میدونید ما قرار نبود وام ازدواج بگیریم. قرار بود با پس اندازهای خودمون و کمک خانواده ها همه چیز رو جمع و جور کنیم اما اینجوری که بوش میاد ما هم باید بریم دنبال وام و ... .
البته از دردسرهای وام و پیدا کردن چند تا ضامن و گیر کردن بین بانک و کارمند هاشونم خبر، دااارم. حالا بماند که تا چند سال هم باید هر ماه رو ... تومن پول واسه وام کنار بزاریم.
خلاصه خواستم از وضعیت این روزهای خودمون براتون بگم نه این که بخوام شما رو ناراحت کنم یا کسایی که به تازگی قصد ازدواج کردن ته دلشون رو خالی کنم نه.
چون با ابن همه شرایط سخت ما دو تا هر روز داریم بیشتر به هم خو می کنیم و از زندگیمون راضی هستیم ولی خب برای تشکیل و مدیریت یه زندگی جدید باید واقعا بزرگ شده باشی.
ولی خب این حس زیبای صاحب خونه و زندگی شدن زندگی با کسی که دوستش داری ارزشش خیلی بیشتره.
ببخشید خیلی حرف زدم ولی امیدوارم همه چیز خیلی زود رو به راه بشه و وضعیت هم بهتر از الان بشه برای همه نه فقط من.
از همه وسایلی که میخرم براتون عکس میزارم برامون دعا کنید مهربونا.