سارا عباسی
سارا عباسی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

از یک پروژه دانشجویی تا ثبت اختراع

ترم شیش بود که درس ریزپردازنده رو همراه دوست‌هام برداشتم. استاد درس از ثبت اختراع و پیاده‌سازی فیزیکی طرح صحبت میکرد. با سه تا از دوست‌هام یه تیم شدیم و موضوع رو هم کنترل دمای اتاق با توجه‌به تعداد نفرات حاضر بوسیله‌ی گرمایش‌از‌کف، اعلام کردیم. سه هفته از شروع دانشگاه بیشتر نگذشته بود که به‌خاطر کرونا همه‌چی تعطیل شد.

تقریبا یک ماه بیخال همه‌چی شدیم تا شروع دوباره دانشگاه‌ها.

انجام دادن پروژه‌ای اونم سخت‌افزاری با دانش زیر صفری که ماها اونموقع داشتیم، اول خیلی سخت بود برامون. قرار نبود پیاده‌سازی داشته باشیم، قرار بود فقط بیایم و از طرحمون و اینکه چحوری کار میکنه صحبت کنیم.

شروع کردیم. با Arduino آشنا شدیم، سنسورها و ماژول‌های مختلفی رو پیدا کردیم با دنیای Wireless Sensor Network ها آشنا شدیم و با دنیای سخت‌افزار کم‌کم آشنا شدیم.

پروژمون بهترین پروژه کلاس شد.?

قرار شد ما این طرح رو ثبت کنیم، TA اون ترم هم کلی بهمون توی جریان ثبت کردنه کمک کرد.

۲۱ تیرماه ۹۹، رفتیم توی سایت مالکیت معنوی و پیش‌نویس درخواست رو پر کردیم و این فرایند شروع شد.

رفتیم دفترخونه و اکانت‌مون رو توی سایت مالکیت معنوی تایید کردیم.

دوهفته بعد اصلاحیه خورد، سه‌جا رو خواسته بودن که درست کنیم. اصلاح کردیم و فرستادیم.

طرح رو فرستادن برای مرکزی که برای داوری انتخاب کردیم بودیم، یعنی پارک علم و فناوری یزد!!!

یک‌ماهی هم اونجا بود تا داوری تموم شد و ....

تبریک

طرح ما قبول شده بود??

به اداره ثبت اختراع نامه زده شد و در نهایت ۱۱ آبان ۹۹ طرح ما ثبت داخلی شد.

توی این راه با خیلی از فرایند‌ها، ارتباط گرفتن با اداره‌ها و ... آشنا شدیم. چیزی نبود که تجربه‌اش کرده بوده باشیم حتی استادمون هم خیلی از فرایند‌های توی ایران رو نمیشناخت. تلفن این اداره‌ها رو پیدا کردن یا تلاش برای پیدا کردن یک راه ارتباطی باهاشون هم میتونه از چالش های اینکار باشه

خلاصه که به نظرم تجربه خوبی بود، حداقل برای یک دانشجوی ترم شیشی

اگر کمکی توی این زمینه نیاز داشتین، میتونم کمکتون کنم??


اختراعثبت اختراعپروژهریزپردازندهسخت‌افزار
دانشجو، علاقه مند به اینترنت اشیا و شبکه و نجوم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید