سارا علاوش
سارا علاوش
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

فریاد امید در سال کرونا!

عکسی از النا قربانی (برای مشاهده‌ی عکس‌های بیشتر ایشان از پیج ghorbani_elena در اینستاگرام دیدن کنید.)
عکسی از النا قربانی (برای مشاهده‌ی عکس‌های بیشتر ایشان از پیج ghorbani_elena در اینستاگرام دیدن کنید.)


ای کاش امشب که سرها بر بالین نهادیم

از خانه‌ها بانگ آواز برآید و در این کوچه سار شب، کسی خانه‌هایمان را دق الباب کند و مژده بهاران دهد!

کاش یکی گنجه‌ای از مژدگانی برای‌مان به ارمغان آوَرَد.

کاش امشب بیگانه‌‌ای با کوله‌باری از لبخند سراغ‌مان آید.

کاش آن پیک سرزمین‌های افسانه‌ای کودکی‌هایمان، هنوز کمی رنگِ خوشبختی در خورجینش داشته باشد تا بر بوم خاکستری زندگی‌هایمان بپاشد.

کاش هنوز مشتی آرامش باقی مانده‌ باشد تا بر کنجی از کاسه‌ی گدایی‌مان بنشیند.

کاش هنوز در آن جعبه‌ی جادویی، میان نگرانی‌ها، ترس‌ها و غم‌ها جایی برای خیال‌های خوش، باشد!

کاش هنوز به این بوی تعفن‌آور بدیمنی روزگار عادت نکرده باشیم؛ چرا که در صندوقچه‌ی خاطرات‌مان، هنوز کمی از عطر غذای خانه‌ی مادربزرگ و پدربزرگ، عطر کاغذ‌های کتاب، عطر تن معشوق و عطر خاک باران‌خورده باقی مانده است.

کاش یک نفر، بهانه‌های خوشبختی را میان تلخی مسری روزگاران‌مان جای دهد.

کاش یک نفر به سوی‌مان آید و حصار سیاه زندان سرد تنهایی را در هم بشکند.

ای کاش امشب که سرها بر بالین نهادیم، از خانه‌های‌مان بانگ آواز برآید که:

ای خدا؛ ای فلک؛ ای طبیعت؛

شام تاریک ما را سحر کن!

نوشته‌ای از: سارا علاوش

امیدکرونانویسندگینوشته‌های من
گاهی قلم به دست چند خطی سیاه می‌کنم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید