پارسا پیروزفر از بازیگران موفق کشورمان است که این روزها در سینما بسیار گزیده کار است. در این مطلب من سعی دارم به معرفی بهترین فیلم های پارسا پیروزفر بپردازم.

پارسا پیروزفر بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است. البته پیروزفر در حرفههای دیگری مانند نمایشنامهنویسی، ترجمه و نقاشی هم مهارت دارد. او همچنین تجربه کارگردانی و تدریس تئاتر نیز دارد. این بازیگر علاوه بر سینما و تلویزیون در تئاتر هم بسیار موفق بوده است. به عنوان مثال نمایش «ماتریوشکا» یکی از محبوبترین نمایشهای او بوده که در خارج از ایران هم اجرا شد و مورد استقبال تماشاچیان قرار گرفت.به تازگی خبر بازی پارسا پیروزفر در فیلم تازه حسن فتحی به نام «مست عشق» حسابی سر و صدا کرده است. پیروزفر در این فیلم نقش مولانا را بازی میکند و با شهاب حسینی همبازی شده است.

در ابتدا به طور کوتاه به بیوگرافی پارسا پیروزفر می پردازیم. پارسا پیروزفر در تاریخ 22 شهریور سال 1351 در تهران متولد شده است. او از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مدرک کارشناسی نقاشی دارد و همچنین دانشآموخته رشته بازیگری از آکادمی هنرهای نمایشی استاد سمندریان است.پارسا پیروزفر از جمله بازیگرانی است که تا به حال با هیچ روزنامه، مجله و یا رسانهای مصاحبه نکرده است. حتی در سریال در چشم باد که نقش اول و اصلی را داشت در مراسم تقدیر از عوامل سریال که از سوی صدا و سیمای ایران تدارک دیده شده بود شرکت نکرد.
در ادامه من به معرفی بهترین فیلم ها و سریال های پارسا پیروزفر اشاره خواهم پرداخت:

کارگردان: داریوش مهرجویی
سال ساخت: 1382
مهمان مامان فیلمی از داریوش مهرجویی کارگردان سرشناس سینمای ایران است که سال 83 ساخته شد و در اولین نمایش با استقبال زیادی از سوی مخاطبان روبرو شد و در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم را برای آقای کارگردان به ارمغان آورد. مهمان مامان روایتی از یک مهمان سرزده است که با وجود فراهم نبودن شرایط پذیرایی از مهمان و بد بودن اوضاع مالی خانواده تب و تابی در خانه به راه می افتد و در نهایت با کمک همسایه ها آبروی خانواده در پذیرایی از مهمان سرزده حفظ میشود. مهمان مامان یکی از ساخته های موفق داریوش مهرجویی است که برای اولین بار در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و در بخش های مختلف این جشنواره سینمایی نامزد دریافت جایزه شد اما در نهایت سیمرغ بلورین بهترین فیلم را برای عواملش به ارمغان آورد.
وقتی به بازیهای بهیادماندنی پارسا پیروزفرفکر میکنیم بیشک پیش از هرچیز «مهمان مامان» در ذهنمان نقش میبندد. او نقش یک معتاد را بازی میکند. نکته ویژه بازی او در اینست که برخلاف جریان اصلی حرکت میکند. در سینمای بعد از انقلاب همواره بازی کردن نقش یک معتاد به معنی تقلید دست چندمی از بازی بهروز وثوقی در «گوزنها» بوده است اما پیروزفر این اصل کهنه را در «مهمان مامان» درهم میشکند. لحن کمیک فیلم به بازیگر کمک کرده تا نقشآفرینی متفاوتی داشته باشد. او از طرفی سرخوش اعتیاد و موادی که مصرف میکند است و از سوی دیگر افسردگی و حزنی را از بار اعتیاد همیشه همراه خود دارد و این سرخوشی درواقع سرپوشی است بر این حال نالان و افسرده. به خصوص که خانواده متمولی دارد اما به دلیل مشکلات خانوادگی آنها را ترک کرده است. از آن بازیهای ویژه و بهیادماندنی با گریمی متفاوت.پارسا پیروزفر در این فیلم نقش یکی از همسایه ها را بر عهده داشت و از اعتیاد رنج می برد. پیروزفر در این فیلم به خوبی توانسته از پس این نقش بر بیاید.

کارگردان: کاظم راست گفتار
سال ساخت: 1383
نقاب فیلمی به کارگردانی کاظم راستگفتار، و تهیه کنندگی علی آشتیانی پور که بر سر موضوع فیلم و اتفاقات حاشیهای تولید و حواشی پس از اکران آن سر و صدای زیادی به پا شد. همچنین پخش لوحهای فشرده فیلم به صورت غیرمجاز، همزمان با اکران فیلم باعث اعتراض عوامل فیلم و اهالی سینما شد. نام فیلم ابتدا «پوکر» انتخاب شده بود. این فیلم به بازی پارسا پیروزفر در نقش نیما یکی از دو بازیگر اصلی این سریال ساخته شد. این فیلم سینمایی از معدود فیلم هایی بود که پیروزفر در آن نقش منفی را بر عهده داشت اما او به خوبی ثابت کرد که می تواند در هر کاراکتری به خوبی بدرخشد.

سال ساخت: 1382
کارگردان: عزیزالله حمیدنژاد
فیلم بعدی «اشک سرما»است. سربازی (پارسا پیروزفر) برای پاک سازی منطقهای که توسط نیروهای کومله مین گذاری شده، به یک روستای مرزی درکردستان اعزام میشود. به دلیل موفقیتی که دراین مأموریت پیدا میکند نیروهای کومله دختری به نام روناک (گلشیفته فراهانی) را مأمور میکنند تا او را بکشد. یک بوران ناگهانی در کوهستان موجب میشود که این سرباز در موقعیتی قرار گیرد که جان این دختر روستایی که در بوران گم شده است را نجات دهد و این دو برای نجات خود و فرار از سرما به غاری پناه میبرند فیلمی که با نامهربانی زیادی مواجه شده و خیلی کمتر از آنچه که باید مورد توجه قرار رفته است. چه خود فیلم که داستان تازهای را در بستر سینمای دفاع مقدس تعریف میکند و چه بازی دو نقش اصلی یعنی پارسا پیروزفر و گلشیفته فراهانی، دیده نشدهاند و از دست رفتهاند. این نادیده گرفتن دلایل زیادی دارد که مهمترین آنها لحن سرد و خشک و نگاه خویشتندار فیلم است که از برونریزی عواطف جلوگیری میکند. نسبت عاطفی بین دو شخصیت هم بدون برجسته کردن احساسات و به مرور زمان و در مسیر داستان شکل میگیرد. خصوصا که از یک حس تنفر به عاشقی میرسد اما در این مسیر هیچگونه بروز مستقیم عاطفی به چشم نمیخورد و قهرمانها بنا به محدودیت فیزیکی که دچارشان میشوند به هم نزدیک میشوند، اما عشقی بین ایندو آنطور که سراغ داریم شکل نمیگیرد چراکه دو دستهای که نامشان پشت سر این دو جوان قد علم کرده است، اجازه و مهلت بروز عاشقانگی را نمیدهد. در این میان بازی پیروزفر دقیق، جزیی و بهاندازه است. به شکلی که هم علاقهاش به دختر کرد را به رخ تماشاگر میکشد و هم در عین حال سردی و فاصلهها را نگاه میدارد و حتی بر آنها مهر تاکید هم میزند.

سال ساخت: 1378
کارگردان: مسعود کیمیایی
پیروزفر با مسعود کیمیایی دو تجربه دیگر هم دارد «مرسدس» و «ضیافت». اما پارسا پیروزفر از سریال «در پناه تو» است که به جهان فیلمهای مسعود کیمیایی راه پیدا میکند؛ جوانی که چهره بینقص و جذابش دل همه دخترها را میبرد و اسیر خود میکند و در کنار روحیه سرتق او و بچهپروبازیهایش، غرور و فردیتی را بهوجود میآورد که در آن واحد همه مجذوبان خود را پس هم میزند. در «اعتراض» او جوانیست که برادرش را از دست داده و به واسطه از دست دادن برادر به اعتیاد روی آورده است. خیلی جالب است که او با وجودیکه در فیلمی از کیمیایی بازی میکند، که معتادها همواره حضوری چشمگیر در فیلمهایشان دارند و همه هم از روی دست وثوقی «گوزنها»تقلید کردهاند، و با وجود لحن جدی فیلم، پیروزفر کار خودش را میکند. با فاصله به نقش نزدیک میشود و تا جایی که میتواند از احساساتگرایی بیهوده و افتادن به دام بازیهای ملودراماتیک خودداری میکند تا متفاوتترین معتاد در جهان فیلمهای بعد از انقلاب مسعود کیمیایی باشد تا جایی که در نهایت در صحنهای تاثیرگذار که دارد صحنه پیدا کردن استخوانهای باقیمانده از جسد برادرش را میبیند ناگهان احساسات به او برمیگردد و اشک میٰیزد و مونولوگی طولانی سر میدهد. مونولوگی بهیادماندنی که احتمالا اگر فیلم را دیده باشید هرگز از خاطرتان پر نمیکشد.

کارگردان: مسعود جعفریجوزانی
سال ساخت: 1382
مجموعه تلویزیونی در چشم باد به تهیهکنندگی مسعود جعفریجوزانی و عباس اکبری در ۴۴ قسمت ۵۰ دقیقهای برای پخش از شبکه اول سیما تهیه و تولید شد. فیلمنامه این سریال که در زمره سریالهای «الف» سیما بهشمار میرود، توسط «مسعود جعفری جوزانی» در مدت دو سال نوشته شدهاست.
«در چشم باد» قصه زندگی خانوادهای است که رویدادها و لحظات تلخ و شیرین زندگیشان از دوره قیام میرزا کوچک جنگلی تا آزادسازی خرمشهر در آن به تصویر کشیده میشود، قصه از زمانی آغاز میشود که میرزا کوچک خان جنگلی، در گیلان اعلام جمهوری میکند و با این اقدام دوران پر حادثه تاریخ معاصر ایران آغاز میشود که سه دوره تاریخ ایران را بازگو میکند (قاجار، پهلوی، جمهوری اسلامی)
پدر خانواده معروف به «ایرانی» از یاران میرزا کوچک خان جنگلی است. پس از کشته شدن میرزا، ایرانی همراه خانوادهاش به تهران کوچ میکند و با دایر کردن یک چاپخانه فعالیتهای سیاسیاش را پی میگیرد. ایرانی ۳ پسر و یک دختر دارد که نام یکی از پسرها «بیژن» است و نقش او را «پارسا پیروزفر» بازی میکند. «بیژن» خلبان است و پس از ترک نامزدش «ایران نخجوان» با بازی سحر جعفری جوزانی در جنگ جهانی دوم با متفقین میجنگد. او پس از جنگ دستگیر و به خارج از کشور تبعید میشود. بیژن زمانی که اسیر میشود عشق دوران کودکی خود یعنی لیلی《ستاره صفراوه》 را در ارتش شوروی پیدا میکند و به همراه او فرار میکند. بیژن زمان جنگ ایران و عراق به ایران میآید و برای پیدا کردن پسرش مجبور میشود به جبهه برود.
پارسا پیروزفر یکی از کم حاشیه ترین بازیگران سینمای ایران است که برخلاف بسیاری از ستارگان نوظهور سینما علاوه بر دارا بودن پتانسیل استایل، جذابیت و توانایی بازیگری خود هیچگاه میل به ستاره شده نداشت. در آخرین خبرها درباره حضور پارسا پیروزفر، درباره بازی در فیلم "مست عشق" به کارگردانی حسن فتحی در نقش مولانا جلال الدین بلخی به گوش می رسد. این مطلب نیز من به معرفی تعدادی از آثار سینمایی و تلوزیونی شاخص پارسا پیروزفر پرداختم. نظر شما درباره این بازیگر چیست؟ کدام یک از فیلم های معرفی شده با بازی پارسا پیروزفر را می پسندید؟ نظر خود را با من و سایر همراهان این صفحه از ویرگول درمیان بگذارید.