فیلم های با موضوع ویروس و بیماری های کشنده همیشه موضوعی پر طرفدار در دنیای سینما بوده و آثار زیادی نیز در این زمینه ساخته شدهاند. فیلم شیوع آشناترین فیلم در این زمینه می باشد.
با شیوع بیماری کرونا و رسانهای شدن این بیماری، بحث و تبادل نظر درباره این ویروس و راههای پیشگیری از آن، بحث اصلی هر جمعی است؛ از اخبار و رسانهها گرفته تا محافل و دورهمیها. گمانه زنیها درباره چگونگی شیوع ویروس کرونا نیز بحثی بسیار داغ است، کلیپی نیز از فیلم Contagion به شکل وسیعی در دنیای مجازی وایرال شد و به شباهت این فیلم و ماجرای شیوع ویروس کرونا اشاره شد. به همین دلیل تصمیم گرفتم در این مقاله به بررسی این فیلم عجیب و در عین حال دلهره آور بپردازم. شیوع یکی از بهترین فیلم های با موضوع ویروس است که شیوع بیماری کشندهای را در میان مردم به نمایش میگذارد.
*متن این مقاله حاوی اسپویل های فراوان است.
بث اِمهوف ( گوئینت پالترو ) زن جوانی است که به دلیل ماموریت کاری از آمریکا عازم هنگ کنگ می شود. او بعد از چند روز از این سفر کاری به آمریکا باز می گردد و نزد خانواده اش می رود. اما شوهرِ بث به نام میچ ( مت دایمون ) متوجه رفتارهایی غیرعادی در او می شود و به زودی مشخص می شود که بث دچار نوعی بیماری تشنج زا که به سرعت هم به فرد دیگری منتقل می شود، شده است. بث نهایتاً بعد از چند روز از تشخیص بیماری اش جان می سپارد اما با مرگ او علائم شیوع این بیماری در افراد دیگر هم ظهور پیدا می کند و تنها در عرض چند روز ، طیف وسیعی از مردم به این بیماری مرگبار دچار می شوند که هیچ راه درمانی هم برای آن وجود ندارد. در این میان موسسه ایی تحت عنوان CDC ، پزشکی به نام ارین میرز ( کیت وینسلت ) که از لحاظ روحی در وضعیت چندان مساعدی به سر نمی برد را به محل زندگی بث می فرستد تا شاید بتواند در آنجا چگونگی مرگ بث را مورد بررسی قرار دهد.
در طرف دیگر ، موسسه WHO ، یک دکتر با نام لئونورا اورانتس ( ماریون کاتیلارد ) را به هنگ کنگ می فرستد تا تمام کسانی که بث در آخرین سفر کاری اش با آنها ارتباط داشته را پیدا کند تا از این طریق به منشاً بیماری دست پیدا کند. همه این تلاشها در حالی است که مردم به شدت وحشت زده هستند و از هرگونه تماس با یکدیگر به دلیل احتمال ابتلا به بیماری خودداری می کنند. در این وضعیت ترسناک جامعه ، یک وبلاگ نویس به نام آلن کراموید ( جود لاو ) در وبلاگش این ادعا را مطرح می کند که راه درمانی برای این بیماری یافته است و دولت را محکوم به عوام فریبی می کند و...
فیلم شیوع به کارگردانی استیون سودربرگ است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. ماریون کوتیار، مت دیمون، لارنس فیشبرن، جود لا، گوئینت پالترو و کیت وینسلت بازیگران این فیلم هستند. پیشنمایش این فیلم ابتدا در تاریخ ۳ سپتامبر ۲۰۱۱ در شصت و هشتمین جشنواره فیلم ونیز اکران شد و سپس در تاریخ ۹ سپتامبر به اکران عمومی آمد. فیلم نقدهای خوبی از طرف منتقدان دریافت کرد، که بیشتر روایاتها و اجراهای بازیگران و هنرپیشههای مختلف مرد و زن را مورد ستایش قرار میداد.
نمیتوان فهرستی از بهترین فیلم با موضوع ویروس ساخت و در آن اسمی از فیلم Contagion نبرد. فیلم شیوع که در سال 2011 به کارگردانی استیون سودربرگ ساخته شد، شاید آشناترین فیلم در این زمینه باشد. حتما شما نیز بخشهایی از این فیلم را در شبکههای اجتماعی دیدهاید. این فیلم که بعد از شیوع و درمان بیماری سارس در سال 2003 و با الهام از همین موضوع ساخته شده است، درباره مرگ زنی به نام بث ایموف و پسرش است که باعث کشف ویروس کشندهای میشود. در حالی که همه مراکز بهداشتی در آمریکا به دنبال جلوگیری از شیوع این بیماری و پیدا کردن درمان هستند، هراس ناشی از ابتلا جهان را فرا میگیرد.
این فیلم برای اولین بار در جشنواره فیلم ونیز در ایتالیا در سوم سپتامبر سال 2011 به نمایش در آمد و در تاریخ 9 سپتامیر همان سال نیز اکران شد. فیلم شیوع با واکنش مثبت بسیاری از تماشاچیان و منتقدان رو به رو شد. راتن تومیتوز با بررسی 251 نقد 84 درصد آنها را مثبت ارزیابی کرد و متوسط امتیاز 7.1 را به این فیلم اعطا کرد. خیلی از منتقدان از کارگردانی خوب، بازی ارزشمند بازیگران و داستان قوی این فیلم راضی بودند. دیوید دنبی از نیویورکر در مورد فیلم Contagion نوشت: «این فیلم، درخشان، بسیار جدی، دقیق و ترسناک است. به طور کلی فیلم شیوع یک مجموعه عاطفی بود.» همچنین مانولا دارگیس از نیویورک تایمز با هوشمند خواندن این فیلم چنین اظهار کرد که: «آقای سودربرگ اشکهای شما را هدر نمیدهد؛ زیرا اشتیاقی سرد همراه با خشم در تمامی سکانسهای او حک شده است.»
سودربرگ فیلمساز باهوشی است و این را در 2 دهه فیلمسازی اش به خوبی ثابت کرده است. وی از معدود کارگردانان نسل حاضر است که تن به خواسته استودیوهای فیلمسازی نمی دهد و همیشه سعی می کند تا ایده آل خود را بسازد. وی در « شیوع » نیز با حفظ همین خصوصیت فیلمی ساخته که خارج از فرمول های رایج فیلمسازی هالیوودی است. سودربرگ فیلمش را بدون هیچ عنوان یا نوشته ایی آغاز می کند و در همان ابتدای فیلم با ارائه تصاویری به تماشاگر درباره بیماری های واگیردار هشدار می دهد. شاید این آغاز غیرمنتظره تماشاگر را به این شک بیندازد که با فیلمی تکراری درباره مسئله ایی تکراری روبرو است که نمونه اش را قبلاً در فیلم « outbreak » با بازی داستین هافمن و مورگان فریمن مشاهده کرده بود، اما تفاوتی که « شیوع « با دیگر فیلمهای مشابه اش دارد این است که نگاهی همه جانبه به موضوع ویروس واگیردار دارد. در « شیوع » سودربرگ چند داستان مختلف را در کنار یکدیگر قرار داده تا بتواند از هر منظر به این داستان بپردازد.
صحنه های مربوط به میچ و همسرش دراماتیک ترین بخش داستان را تشکیل می دهند. سودربرگ در این بخش به زندگی مردی پرداخته که همسر و پسرش را به تازگی از دست داده و حالا باید برای زنده ماندن و محافظت از جان دخترش که تنها بازمانده از خانواده اش به حساب می آید تلاش کند. میچ در ادامه از روی تحقیقاتی که بر روی همسرش انجام می گیرد، متوجه می شود که بث در زمان زندگانی روابطی غیر کاری هم داشته و... سودربرگ به خوبی توانسته در این بخش احساسات تماشاگر را تحت تاثیر قرار دهد و بازی جذاب و گیرای مت دایمون در نقش میچ هم مزید بر علت شده تا کاراکتر میچ بسیار باورپذیر از آب درآید. سودربرگ در این بخش سعی کرده در پس زمینه موضوع مرگ و میر ناشی از انتقال ویروس از یک انسان به انسان دیگر ، داستان مردی را به تصویر بکشد که به تازگی بعد از مرگ همسرش متوجه شده که او زنی متفاوت از آنچه که تا به امروز فکر می کرده بوده است.
فیلم سودربرگ یک سناریو و فیلمنامه ی کوتاه در مورد اینکه ویروس ابتدا از کجا آمده، اضافه می کند و این موضوع را توضیح می دهد و اینکه چطور فاصله ی کوتاهی بین ریشه ی ویروس و زن اهل میناپولیس بوده است . هر چند این موضوع می توانست به روشی که سودربرگ به تصویر میکشد رخ دهد، اما در آن صورت، دور از مفهوم اصلی خود فیلم به نظر می آمد ؛ ریشه همه ی ویروس ها جایی باید باشد اما در عین حال، در عصری که آنها از طریق هوا منتشر می شوند ، هر لحظه می توانند به قاره جدیدی منتقل شوند!
این فیلم از قاعده های تخصصی سبک هیجانی (Thriller) پیروی می کند ، به همراه زیرنویس هایی که روز شماری می کنند :روز اول ، روز سوم ، میناپولیس ، جنوا .. ما بازیگران بزرگی در نقش بسیاری از شخصیت های کلیدی داستان ظاهر شده اند. کسانی مثل مثل دکتر الیس چیور (لارنس فیشبرن) که در مرکز کنترل بیماری ها در آتلانتا مشغول به کار است . دکتر ارین میرز (کیت وینسلت) که عضو سرویس اطلاعاتی بیماری های مسری هست و وی تلاش می کند تا رد گستردگی و پراکندگی بیماری را با بازدید های مستقیم پیدا کند. دکتر لئونورا اورینتز (مارتین کوتیلارد) یک محقق از سازمان سلامتی جهانی در جنوا هست و آنها قبلاً با هم کارکرده اند و ماهر هستند و سریعاً اقدام می کنند و در لابراتواری دکتر آلی هکستال (جنیفر اِل) هست که سعی در بهبود یک واکسن دارد و بی صبرانه نگران هست که قبل از اینکه بتواند آن را روی مردم آزمایش کند شکست بخورد .
همه ی این ها بخشی از درام فیلم هستند . شاید اگر سودربرگ موضوع ویروسها را واضح تر از شکل زیسای که در خطر ما نیست ، توضیح می داد مفید تر می بود اما باید نگران گونه های زیستی دیگری هم که هدفشان بقا هست ، نیز شد.
آیا شما این را دیدهاید؟ از تماشای آن لذت بردید؟ آیا فیلم دیگری در رابطه با این موضوع میشناسید؟ در پایین همین صفحه میتوانید نظرات خود را با من و دیگر خوانندگان این مقاله به اشتراک بگذارید.