شروع میکنیم به یادگار گذاشتن آخرین ستارهها... وقتی زمان بایبای کنان دور میشود.
شروع میکنیم به امید در امان ماندن از سرسرهبازی شنها.
شروع میکنیم به امید خدا.
باشد که رستگار شویم.
سلام. من سارا از این گوشهی نامتقارن دنیا با بقیهی گوشههای نامتقارن دنیا حرف میزنم. قبلتر دلم میخواست یه طراح لباس عادی بشم. عادی عادی هم منظورم نیستا. میخوام خاص عادی بشم. آخه میدونی اینروزا کلا همه دلشون میخواد خاص باشن. خاصیتی که قراره منو خاص کنه همین عادی بودنمه. آرزو داشتم برم اروپا طراحی لباس بخونم. ولی نشد... شایدم بشه، خدا رو کی دیده؟
این روزا بلاگ مینویسم، وبگردی میکنم و اینستاگرامو زیر و رو میکنم. بدک نیست...
اینروزا تصمیم گرفتم به دنیا سلام کنم. با آدمای بیشتری دوست بشم و امید داشته باشم...
باشد که...