خشایار سپهری؛ منتقدی که از دل سانسور بیرون آمد
گاهی یک توقیف، بیشتر از دهها اکران سروصدا میکند.
خشایار سپهری همان فیلمسازی است که با فیلم «خاز» قبل از دیده شدن به دیوار سانسور خورد. اما این دیوار برای او پایان نبود؛ شروع بود. کمی بعد با فیلم «این دنیای یک مرد است» در آمریکا جایزه گرفت و نشان داد جهان، صدایش را شنیده است حتی اگر کشور خودش آن را خاموش کند.
سپهری بعد از این تجربه فهمید که نقد کردن میتواند بلندتر از فیلم ساختن شنیده شود. پس به منتقدی تبدیل شد که بیپرده مینویسد و بیملاحظه حرف میزند.

اما تفاوت او فقط در صراحت نیست. سپهری میگوید منتقد باید مستقل از رسانههای رسمی باشد. او حاضر نیست نقدش را به سفارش بنویسد یا برای خوشایند کسی قلم بزند. همین نگاه باعث شده نقدهایش معیار تازهای در سینمای ایران تعریف کنند: معیار صداقت و استقلال.
و حالا یوتیوب؛ جایی که در مدت کوتاه، نقدها و تحلیلهایش در مدتی کوتاه بیش از ۴ میلیون بار دیده شدهاند. عددی عجیب برای محتوایی تخصصی، اما توضیح سادهای دارد: سپهری همان حرفهایی را میزند که مخاطب مدتهاست منتظر شنیدنش بوده.
مصاحبههایش در آپاراتکست با منصور ضابطیان و پادکست فیوز با آرش نعلچگر هم نشان دادند که او فقط یک منتقد نیست، بلکه روایتگر تضادهای سینمای ایران است.
خشایار سپهری محصول همین تضادهاست؛ و شاید همین تضادهاست که او را به یکی از متفاوتترین صداهای امروز سینمای ایران تبدیل کردهاند.