احتمالا اخیرا خیلی این عبارت را شنیدیم: درآمد غیرفعال
و احتمالا هم تعدادی از ما تعریف آن را میدانیم. در اینجا مختصری از درآمد غیرفعال مینویسم و در ادامه تجربه خودم را میآورم.
درآمد فعال، درآمدی است که شما در ازای فعالیت خود برای روز مشخص، ساعت مشخص و شرح وظایف مشخص دریافت میکنید. مثل یک کار کارمندی، یا داشتن یک فروشگاه فیزیکی.
درآمد غیرفعال، درآمدی است که در زمانهایی که خودتان هم فعالیتی ندارید به دست میآورید. به عبارتی حتی وقتی خواب هستید، پیام واریز دریافت میکنید یا به سرمایه شما اضافه میشود. مثل سرمایه گذاری در بورس یا داشتن یک فروشگاه اینترنتی و فروش یک محصول آموزشی. (پیشنهاد میکنم با جستجوی "درآمد غیرفعال" جزییات بیشتر را حتما بخوانید)
حالا داستان من چیست؟ اصلا چرا در مورد درآمد غیرفعال مینویسم؟
اینکه انتخاب کنیم درآمد فعال داشته باشیم یا غیرفعال یا هر دو کاملا به ویژگیهای شخصیتی و اهداف ما بستگی دارد. اینکه چقدر ریسک پذیر هستیم، به دنبال چه میزان درآمدی هستیم، چقدر میخواهیم کار کنیم و ...
من در خانوادهای با حقوق کارمندی پدرم بزرگ شدم. یعنی دقیقا در خانوادهای با روحیه ریسکپذیری پایین و معتقد به آب باریکه!
آب باریکه خیلی خوب است، نه اینکه بد باشد. امنیت و آرامش داری، ساعات مشخصی کار میکنی و بقیه روز را در اختیار خودت و خانواده هستی و سنگ هم ببارد این آب باریکه هست. من هم با همین اب باریکه بزرگ شدم و بعد از دانشگاه هم خودم را به یک منبع آب باریکه وصل کردم. صبح میرفتم و عصر برمیگشتم. سفر و تفریحم را داشتم، پس انداز، خرید و پنج سال گذشت. چند نفری چند باری پرسیدند که: درآمدت رو چیکار میکنی؟ من متوجه منظورشان نبودم! میگفتم پس انداز! غافل از اینکه پس انداز آن هم در کشوری که تورم ثانیهای دارد بیمعنی است. پنج سال گذشت و برای ارشد MBA امتحان دادم و پذیرفته شدم. از کرمان به تهران آمدم. مدیریت کسب و کار خواندم و اینجا بود که با درآمد غیرفعال آشنا شدم. متوجه شدم که فقط کار کردن و آب باریکهای که بیاید و برود کافی نیست. باید سرمایهگذاری کرد، باید درآمد فعال را دوباره در چرخه درآمدزایی گذاشت و از آن پول بدست آورد. به هر نحوی! با بازار بورس آشنا شدم که تا آن زمان برایم مانند یک دنیای ناشناخته بود. جالب شد؟ چندین راه وجود دارد تا درآمد فعال را به غیرفعال تبدیل کرد که کافیست در گوگل سرچ کنید. اما چیزهایی را که در ادامه میخواهم بگویم شاید هرجایی ننوشته باشند و کسی به شما نگوید:
تقریبا همه ما درآمد فعال را داریم. چطور این درآمد را بیشتر کنیم؟
یک راهش این است که دو یا چند راه درآمد فعال داشته باشیم! دو شغله شویم. که برای بعضی کارساز است و شغل دومشان تبدیل میشود به همان درآمد غیرفعالشان. راه دوم هم همین درآمد غیرفعال است.
پول خوب است. نبودنش مصیبت به بار میآورد ( و البته میدانم که نبودنش هم خوشبختی نمیآورد، اما لازمه خوشبختی است). پس بیایید صادق باشیم و بپذیریم که پولِ خوب لازم است. اما نکته اینجاست: چقدر میتوانیم ریسک کنیم؟ چقدر توان تحمل ضرر را داریم؟ چقدر برای افزایش درآمدمان تحقیق و مطالعه کردهایم؟ چقدر در مورد راههای سرمایه گذاری میدانیم و دوره آموزشی گذراندهایم؟ بله دوست من درست شنیدی. باید علم سرمایه گذاری داشته باشی. باید برای افزایش درآمدت مطالعه و تلاش کنی. این همان نکته طلایی است. همین نکته حتی به ما کمک میکند تا میزان ریسک پذیریمان را هم بیشتر کنیم.
سرمایه گذاری یک راه کسب درآمد غیرفعال است: در بازار بورس، بازار مسکن، بازار طلا. میزان ریسک بازار طلا و مسکن به نسبت بازار بورس بسیار کمتر است. بنابراین لازمه ورود به بازاری مثل بازار بورس کسب علم و شناخت روشهای معامله گری است. تجربه یک سال گذشته بازار بورس ایران بایستی درس خوبی برای ما باشد. به صرف شنیدن اخبار و یا خواندن تحلیلهای دیگران (ناشیانه یا حرفهای) نمیتوان در این بازار موفق بود و سود کرد.
راه دیگر هم فروش یک محصول یا خدمت است. بهترین گزینه هم فروش یک محصول آموزشی است. چرا؟ چون شما یکبار وقت میگذارید و یک محصول آموزشی را تولید میکنید، اما چندین بار آن را به فروش میرسانید.
اینها را ننوشتم تا مثل سخنرانان انگیزشی در تو شور کسب درآمد و امید زندگی لاکچری را زنده کنم. نوشتم تا واقعیت را ببینی و بدانی که اولا رسیدن به پول بدون تحقیق و تلاش میسر نیست. دوما راههای رسیدن به پول برای هر شخصی متفاوت است و همه مثل هم نیستیم.
اگر دوست داری بیشتر برات از این داستانِ شیرینِ پولِ خوب بگم، برام کامنت بذار.
اینستاگرام من رو هم دنبال کن :)