سیمپسونها The Simpsons مجموعه تلویزیونی پویانمایی آمریکایی ساخته مت گرینیگ است که برای شبکه رسانهای فاکس ساخته میشود. این مجموعه تلویزیونی در حال حاضر بسیار جنجال به پا کردهاست، این سری نمایشی طنز از سبک زندگی خانواده سیمپسونها است که از هومر، مارج، بارت، لیسا و مگَی تشکیل شده. این مجموعه فیلم در شهر ساختگی اِسپرینگفیلد اجرا میشود که فرهنگ آمریکایی، ارتباطات تلویزیونی و دیگر رفتارهای انسانی را به تصویر میکشد.
این خانواده در ابتدا توسط گروینیگ کمی پیش از شروع مجموعه پویانمایی کوتاه به کارگردانی جیمز ال. بروکس ساخته شد. او یک خانواده از هم گسیخته را ساخت و آنها را بر اساس خانواده خودش نامگذاری کرد و خود را بارت میداند. در ۱۹ آوریل ۱۹۸۷ این مجموعه بخشی از نمایش تریسی آلمن شد. پس از پخش سه فصل، مجموعه به یک نمایش نیم ساعتی پربیننده تبدیل شد که برای فاکس اهمیت داشت. نخستین مجموعه این شبکه (۱۹۸۹–۱۹۹۰) که در لیست ۳۰ مجموعه برتر در یک فصل قرار گرفت.
شخصیت های کارتونی خانواده سیمپسون ها هستند که در یک شهر خیالی به نام اِسپرینگفیلد زندگی میکنند. پدر خانواده، هومِر به عنوان نگهبان امنیتی در نیروگاه برق اتمی اسپرینگفیلد کار میکند. موقعیتی که در تضاد با بیدقتی و رفتارهای احمقانه او است. او با مارج سیمپسون ازدواج کردهاست. مارج زن خانهدار کلیشهای و یک مادر است. آنها دارای سه فرزند هستند: «بارت» یک دردسر ساز ده ساله، «لیسا» یک کودک هفت ساله باهوش و پر جنب و جوش و «مَگی» که نمیتواند حرف بزند، اما با مکیدن یک پستانک ارتباط برقرار میکند. با اینکه این خانواده ازهمگسیختهاست اما قسمتهای زیادی به بررسی روابط آنها و اهمیت قائل شدن آنها برای یک دیگر میپردازد. این خانواده دارای یک سگ به نام سانتاز لیتل هلپر و یک گربه به نام اسنوبال پنجم هستند که بعدها در قسمت «من، (گرانت اذیت شده)-ربات» به «اسنوبال دوم» تغییر نام داد. هر دو این حیوانات در قسمتهای مختلفی نقش اول بودند.
مجموعه همچنین حاوی بازیگرهای کمکی شامل معلمان، همکاران، دوستان خانوادگی، خویشاوندان، اهالی شهر و افراد مشهور درون مجموعه نیز هست. سازندگان در حقیقت در نظر داشتند تا با این شخصیتها، مسئولیتهای خالی موجود را پر کنند که تعدادی از این شخصیتها بعدها گسترش یافتند و در قسمت خودشان نقش اصلی بودهاند. به عقیده مت گرینیگ، مجموعه تصور کلی دربارهٔ بازیگرهای کمکی زیاد را از نمایش کمدی تلویزیون شهر دوم الهام گرفت.
با گذشت مناسبتهای سالانه همچون تولدها و تعطیلات، سیمپسونها در میان قسمتها پیر نمیشوند. (از لحاظ فیزیکی یا سنی که در آن قرار دارند) و همچنان مانند زمان شروع مجموعه هستند. سیمپسونها در سالی که قسمت آن تولید میشود قرار میگیرند. اما در هر حال، پیر نمیشوند. در مواردی بازگشت به عقبها یا دیدن آینده (فلش بکها) شخصیتها را در نقطه دیگری در زندگی خود (با سنی متفاوت) نشان میدهد. برای نمونه در قسمت سال ۱۹۹۱ به نام "من با مارج ازدواج کردهام", بارت (که ۱۰ ساله است) نشان میدهد که ممکن است در ۱۹۸۰ یا ۸۱ به دنیا آمده باشد. اما در قسمت سال ۱۹۹۵ به نام "و مگی سه میسازد", مگی (که تقریباً ۱ سال دارد) نشان میدهد که ممکن است در ۱۹۹۳ یا ۹۴ به دنیا آمده باشد. با توجه به دیدگاه پیر نشدن (بزرگ نشدن) شخصیتها، وقتی در قسمت بیرون از مرز (شکستن مرز) مرد خانواده قسمت «مرد سیمپسونها» از بارت پرسیده شد چه مدت مورد زورگویی نلسون مانتز قرار گرفته، بارت پاسخ میدهد: «۲۴ سال»، همچنین در فصل ۳۱ دیویی لارگو معلم موسیقی لیسا میگوید «ما ۳۰ سال است یه همین قطعه را تمرین میکنیم!»، لیسا سیمپسون دوبار تولد ۸ سالگی داشت (دو قسمت مختلف).
از نظر برخی، به ویژه در شبکههای اجتماعی، مجموعه سیمپسون به پیشبینی بسیاری از وقایع عادت دارد. در طول پخش این مجموعه، بسیاری از چیزهایی که در آینده وقت نمایش قسمتهای آن نشان داده شدهاند واقعاً اتفاق افتادهاست.
این که چنین کاری به خاطر تیزهوشی نویسندگان آن است یا از روی شانس و تصادف معلوم نیست ولی همه اتفاقات در حال رخ دادن است. در مقابل، عدهای با بررسی موارد ادعا شده، آنها را نه پیشبینی، بلکه تفسیری از آینده با استفاده از وقایع گذشته و حال در حدود ۶۷۵ قسمت میدانند که برای طرفداران نظریه توهم توطئه و افرادی که علمِ به واقعیتهای آن زمان ندارند جذاب است. به علاوه این مجموعه پیشبینیهای بسیار دیگری دارد که محقق نشدهاند. از نظر آنها، برخی از ادعاها نیز جعلی است و مربوط به این مجموعه نیست.
خودروی وانت
یکی از قسمتهای پخش شده در سال ۱۹۹۲ با تصویری از ۴۰ سال بعد آن در سال ۲۰۳۲ به پایان میرسد. در این صحنه، یک خودروی پرنده از کنار هومر و بارت هنگام ورود به سینما رد میشود. در سال ۲۰۱۷ نمونه اولیه خودروهای پرنده به نمایش درآمدهاند.
سال ۲۰۱۴
در قسمتی که در سال ۱۹۹۵ پخش شد برای نخستینبار، همه داستان این اپیزود به در سال ۲۰۱۴ اتفاق میافتاد. در این قسمت، اشارههای فراوانی به تلفنهای تصویری، ساعتهای هوشمند، رواج آنتنهای ماهوارهای و ادامه فعالیت گروه موسیقی رولینگ استونز شد که همگی آنها درست بودند.در مقابل برخی میگویند که از سال ۱۹۵۰ در فیلمها، کتابها و برنامههای تلویزیونی از تکنولوژی آینده و ساعتهای هوشمند صحبت کردهاند. به علاوه در سال ۱۹۹۴ Timex Datalink نخستین ساعت هوشمند را رونمایی کرده که قابلیت انتقال داده به رایانه را داشتهاست.
انتخابِ ترامپ
در اپیزود، «بارت در آینده» که سال ۲۰۰۰ نمایش داده شد، به ریاستجمهوری دونالد ترامپ اشاره شدهاست. لیزا سیمپسون که در این اپیزود به ریاستجمهوری آمریکا رسیده در جملهای که اکنون پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا شهرت فراوانی یافتهاست، به بیپولی و ورشکستگی آمریکا پس از ریاستجمهوری ترامپ اشاره کرد.[۱۰] برخی این مسئله را پیشبینی این کارتون از واقعیت دانستند. از آنجایی که ترامپ از سال ۱۹۹۹ میلادی ایده نامزدی ریاست جمهوری آمریکا را در سر میپرورانده و در انتخابات درون حزبی نیز شرکت کرده بود، پیشبینی واژه مناسبی بنظر نمیرسد.
به علاوه برخی به تصویری پخش شده با جزئیات در سال ۲۰۰۰ از حرکت ترامپ بر روی پله برقی که سال ۲۰۱۵ اتفاق افتاد اشاره میکنند. اما در واقع این صحنه نه در سال ۲۰۰۰، بلکه در سال ۲۰۱۵ پس از اعلام نامزدی ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری ساخته شدهاست.
مرگ دونالد ترامپ
در یک نمونهٔ دیگر، تصویری به صورت گسترده در شبکههای اجتماعی پخش شد و ترامپ را در تابوت نشان میداد. اما با بررسی قسمتهای منتشر شدهٔ این مجموعه، مشخص شدهاست که این تصویر هیچگاه در این مجموعه پخش نشدهاست و برای نخستینبار در سال ۲۰۱۷ توسط یک سایت جعل شده و سپس مورد توجه بسیار طرفداران توهمِاره توطئه قرار گرفتهاست.
ویروس کرونا
پس از شیوع ویروس کرونا، در فضای مجازی بخشی از این کارتون پخش و گفته شد که این پویانمایی کروناویروس را پیشبینی کردهاست. در قسمت بیست و یکِ فصل چهار این پویانمایی در یک کارخانه که از متن روی جعبههای آنجا مشخص است مربوط به آسیای شرقی است و یک کشور نزدیک ژاپن یکی از کارکنان آنجا عطسه میکند و از دهان آن فرد ویروسی بیرون آمده و در جعبه جای میگیرد، وقتی آن جعبهها به سطح مردم شهر میرسد همه دچار آن ویروس میشوند و ویروس در سراسر شهر پخش میشود و به نامِ «آنفولانزای اوزاکا» ژاپن شناخته میشود. از این رو برخی این قسمت را به شیوع ویروس کرونا ربط دادهاند اما جدا از اینکه منشأ ویروس به ژاپن ربط داده شده، دنیا چندین مورد آنفولانزای واگیردار مهم مانند آنفولانزای اسپانیایی، آنفولانزای آسیایی ۱۹۵۷–۱۹۵۸، آنفولانزای هنگ کنگ ۱۹۶۸–۱۹۶۹ و… داشتهاست و از این رو آنچه که این مجموعه به نامِ «آنفولانزای اوزاکا» نشان داده، یک نوع تفسیر میباشد از آنفولانزاهایی که قبلاً نیز روی دادهاست. سایت اسنوپس این فرض که پویانمایی سیمپسونها، شیوع ویروس کرونا را پیشبینی کرده باشد، رد کردهاست.
حمله ببری سیگفرید و روی (فصل پنجم، اپیزود ۱۰)
کارتون سیمپسون ها در اپیزودی از فصل پنجم در سال ۱۹۹۳ و با عنوان «$pringfield (Or, How I Learned to Stop Worrying and Love Legalised Gambling)» به هجو برنامه های سیگفرید و روی (گروه شعبده بازی مشهور مشهور آن زمان) پرداخت. در این اپیزود، این شعبده بازان به شکلی بیرحمانه توسط یک ببر سفید آکوزش دیده در جریان نمایششان در یک کازینو مورد حمله قرار می گیرند. در سال ۲۰۱۳، روی هورن از همین گروه در جریان یک نمایشه زنده توسط یکی از ببرهای سفیدشان مورد حمله قرار گرفت. هورن از این حمله جان سالم بدر برد اما جراحات شدیدی را متحمل شد.
رسوایی گوشت اسب (فصل پنجم، اپیزود ۱۹)
در اپیزود نوزدهم فصل پنجم کارتون سیمپسون ها در سال ۱۹۹۴، دوریس رستوران دار از اعضای مخلوط بدن اسب به منظور پختن نهار برای دانش آموزان مدرسه ابتدایی اسپرینگفیلد استفاده می کند. ۹ سال بعد، اداره امنیت غذایی ایرلند در بیش از یک سوم نمونه همبرگرهای گوشتی که از سوپرمارکت ها و رستوران ها گرفته بود دی ان ای اسب یافت، در حالی که این عدد در مورد گوشت خوک ۸۵ درصد بود.
ایده استفاده از ساعت هوشمند
انیمیشن سیمپسون ها ایده استفاده از ساعت به جای تلفن را در یکی از اپیزودهای فصل ششم خود که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد و نزدیک به ۲۰ سال پیش از معرفی اولین ساعت هوشمند اپل، به تصویر کشید.