امروز قراره راجع به اعلام نظر، نظردادن و انعکاس اون بنویسیم. راستش من مدتهاست دلم میخواد راجع به مشکلات اجتماعی و راهحلهای اون بنویسم تا به عنوان یک شهروند مسوول، سهمی هرچند کوچک در آگاهی رسانی به مردم یا برطرف کردن اون مشکل داشته باشم. اما در حقیقت چون رسانهای ندارم و اینفلوئنسر هم نیستم، کمتر این کار رو انجام دادم (هرچند گاهی در صفحه اینستاگرامم استوریهایی میذارم که دلم میخواد راجع بهش نظری بدم.)
موضوع جدیدی که در این شرایط برام جذابیت داشته که در موردش اطلاعرسانی کنم، ضابطهمند کردن فعالیتهای بنگاههای املاک هست. راستش به نظر من روال کنونی فعالیت این صنف یکی از دلایل اصلی گران شدن قیمت خرید و فروش و اجاره ملک هست؛ چون قسمتی از مبلغ نهایی خرید و فروش یا اجاره بابت پورسانت املاک در نظر گرفته میشه، بالا بردن قیمت پایه، به طور مستقیم باعث افزایش درآمد اونها میشه و این اصلا منطقی نیست. در شرایطی که تمامی فعالیتهای تولیدی و پزشکان مجلور به پرداخت این همه مالیات از درآمدشان هستند و همین موضوع باعث شده کسانی که مشغول تولید هستند، همچنین بسیاری از پزشکان بعد از این همه درس خواندن و سطح بالای علمی، مجبور به تغییر شرایط کاری و حتی مهاجرت میشن. حالا یک عده بدون هیچ کار تولیدی، فکری، یا حتی تحصیلات خاص درآمدهای این چنین نجومی داشته باشند، فقط باعث رواج مشاغل دلالی مثل دفاتر معاملات املاک شده که به وفور در تمام مناطق کشور افزایش پیدا کردهاند. اینها تماما نشانههای اقتصاد بیمار هست که دلالی و کارهای غیرتولیدی بدون هیچ زحمتی پردرءمدترین مشاغل هست؛ اما کارهای تخصصی و تولیدی به دلیل هزینههای بالای تولید و مالیات در خطر ورشکستگی قرار دارند.
جالب اینکه این موضوع راهحل بسیار سادهای هم دارد: مشخص کردن مبالغ مشخص برای معاملات. به عنوان مثال میتوان برای خرید و فروش خانههای تا متراژ ۸۰ متر مبلغی معین، ۸۰ تا ۱۲۰ کمی ببشتر و …. را در نظر گرفت تا درآمد املاک به صورت مستقیم با مبلغ فروش ملک مرتبط نباشد.
کاش گوشی شنوا و دلی دغدغهمند بود…