ویرگول
ورودثبت نام
Sara nikpeyman
Sara nikpeyman
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

کتابخانه مکانی برای هضم احساسات

كتابخانه مكانی آرام برای مطالعه و دانش اندوزی می‌باشد. ولی شاید نه دقیقا...
آدم‌ها از رفتن به كتابخانه هدف‌های متفاوتی دارند. بعضی‌ها برای خواندن درس‌های كه برای رقم زدن آینده‌شان به درصد بالایی آن‌ها در آن كارنامه كذایی كنكور نیاز دارند به آنجا ‌می‌روند، بعضی‌ها برای كار كردن در یك محیط آرام، برخی برای خوابیدن و بعضی‌ها هم برای هضم احساسات به آنجا ‌می‌روند.
گاهی وقت‌ها درون آدم‌ها احساسات آزار دهنده‌ای جمع می‌شود. احساساتی كه از درون روح آدم را می‌خورد و ما برای ر‌هایی از آن احساسات كشنده دست به كار‌های متفاوتی می‌زنیم. بعضی‌ها به مهمانی ‌می‌روند، برخی دیگر غذا می‌خورند، بعضی‌ها ساعت‌های طولانی قدم می‌زنند و برخی مانند من كتاب می‌خوانند و چه جایی بهتر از كتابخانه؟
یكی از حس‌های آزار دهنده‌ای كه از قبل بوده است ولی به تازگی بیشتر خود را به رخ من می‌كشد حس ترسیدن از نرسیدن است. این اواخر این حس انقدر قوی شده بود كه باعث به صدا درامدن یكی از خطرناك‌ترین حس‌هایم شده بود.
بیخیالی.
حس خیلی ترسناكی می‌باشد. فرض كنید تنها ۴۷ روز به یكی از بزرگ‌ترین آزمون‌های زندگی شما مانده است. كار‌هایی زیادی برای انجام دارید، مطالبی كه هرگز نخوانده‌اید ولی از آن‌ها در این آزمون سؤال‌های مهمه‌ای مطرح می‌شود. و در این شرایط به جایی اینكه شما خودتان را به در و دیوار بكوبید تا بتوانید آن‌ها را تمام كنید، با بیخیالی و حسی احمقانه از خوشبینی كه شاید از آن‌ها سؤال نیاید آن‌ها را به گوشه‌ای پرت كنید. فاجعه است!
زنگ خطر من به صدا در آمد و من تنها زمان كوتاهی برای جلوگیری از این فاجعه داشتم پس تصمیم گرفتم به كتابخونه بروم. مغز خودم را با وعده خواندن رمان مورد علاقه گول زدم و خود را برای درس خواندن به كتابخانه رساندم. تایم كمی آنجا بودم ولی همان تایم كم حالم را خوب كرد. نمی‌دانم این تفکر من چقدر درست است ولی من زمانی كه می‌بینم كه جعمی از آدم‌ها حس مشابه من را دارند، كمی آرام می‌گیرم. حداقل یكی از مشكلاتم كه نداشتن هم درد است كم می‌شود. حس بهتری می‌گیرم.
یكی از بزرگ‌ترین خوبی‌های كتابخانه دیدن آدم‌های مختلف با حس‌های متفاوت است. مثلاً وقتی كسی را می‌بینم كه از حل یك مسئله فیزیك كلافه شده است به خودم نهیب می‌زنم ( ببین همه همینطورین، این طبیعیه ) و آن وقت هست كه از آن درس فرار نمی‌كنم. یا وقتی بچه‌های را می‌بینم كه ساعت‌های طولانی بدون استراحت پشت میز خود نشسته‌اند و مدام در حال نكته‌برداری هستند انگیزه می‌گیرم برای ادامه دادن با خودم می‌گویم ( من هم می‌تونم سخت درس بخونم ).
خلاصه كه كتابخانه مكان خوبی برای هضم احساسات شماست. به شما آدم‌های مشابه شما را نشان می‌دهد و كمك می‌كند انگیزه كسب كنید تا حس‌های آزار دهنده خود را از بین ببرید یا حداقل سرو سامانی به آن دهید.

هضم احساساتکتابخانهکنکور
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید