Sara sayyad
Sara sayyad
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

ترس از قضاوت!

این روزا بیشتر فکر میکنم و کمتر حرف میزنم..

دائما دقت میکنم ب تک‌ تک رفتارا و عکس العمل های خودم و دیگران..

و خیلی ب فکر فرو میرم ک چطور میتونم اینقد اهمیت بدم ب قضاوت دیگران...اینکه قبل از هرکاری ب این فکر کنم ک اگر طرف‌ ناراحت بشه چی/ اگر خوشش نیاد چی پ..ی نزاع ذهنی و همیشگی

داستان از جاییه که

ما در جهانی ب دنیا میایم ک قبل از ما ساخته شده و شکل گرفته.. و بعد در این جهان بزرگ میشیم و رشد پیدا میکنیم.. و یاد میگیریم ک برای مقبولیت و ب رسمیت شناختن خودمون ی سری کار هارو باید انجام بدیم و ی سری خط قرمز هاییم هست ک نباید ردشون کنیم..

چیکار کنیم تا دیگران مارو بپسندن/چیکار کنیم ک نسبت ب ما ذهنیت درستی داشته باشن‌ ..

این ها چیزاییه ک از کودکی در ذهن بچهامون میخونیم.. اینکه هرچی من میگم درسته یعنی درست و هرچی ک معتقدم ب ضرر توعه اشتباهه..

مهم نیست تو چ احساسی داشته باشی تو باید دوست داشتنی ب نظر برسی...

اینکه هر کدوم از ما چه کارهایی بوده که انجام ندادیم.. کارهایی ک میتونستیم و از ته دلمون میخواستیم اما باز گفتیم بقیه راجبم چی فک میکنن و ...

برام بنویسید ک اگر ترس از داوری و قضاوت کسی نبود؛ چ کارهایی انجام میدادین؟ و چ سبک زندگی رو‌تجربه می کردین؟!!✨?

طراح محصول. دانشجوی جامعه‌شناسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید