ویرگول
ورودثبت نام
سِتی سارا سوشیان
سِتی سارا سوشیان
خواندن ۷ دقیقه·۳ سال پیش

نیم نگاهی به ژانر مرکزافزا

گفتگویی با سِتی سارا سوشیان_عضو اندیشکده ی کلمه گرایان ایران_/بررسی ژانر مرکزافزا در مکتب ادبی-فلسفی عریانیسم

چاپ شده در روزنامه‌ی سراسری مهد تمدن


_ لطفا در ابتدا معرفی کوتاهی از خود و مکتب ادبی-فلسفی عریانیسم داشته باشید.

به نام خداوندگار انسان و کلمه سِتی سارا سوشیان هستم، یکی از اعضای اندیشکده کلمه گرایان ایران که نزدیک به 4 سال است که فعالیت رسمی خود را در حیطه‌ی فلسفه و ادبیات عریانیسم شروع کرده‌ام. در زمینه مکتب جهانی ادبی-فلسفی عریانیسم به هیچ عنوان نمی‌شود بصورت کوتاه و مختصر سخن گفت، اما همانطور که همه می‌دانیم بنیان‌گذار و تئوریسین این مکتب عالیجناب آرش آذرپیک می‌باشند، که در زمینه‌های ادبی و فلسفی نظریات تازه، بکر و دوشیزه‌ای دارند. نکته‌ای که باید به آن اشاره شود این است که اندیشه‌های ایشان نه برگرفته از نظریات مکاتب غربی؛ بلکه متولد شده در بنیان‌روایت شرقی-اسلامی و ارائه دهنده‌ی نظریات نوآیین فلسفی و ادبی برای ادبیات جهان و جهان ادبیات، زبان شناسی جهان و جهان زبانشناسی و همینطور فلسفه‌ی جهان و جهان فلسفه می‌باشد ، از این رو مکتب ادبی-فلسفی عریانیسم به عنوان چهارمین نظام فلسفی در جهان اسلام و نخستین مکتب جهانشمول در ادبیات مشرق زمین معرفی میشود.

_ در مورد ژانر مرکزافزا که نام آن در کتاب جنبش ادبی 1400 به چشم میخورد صحبت کنید، آیا ژانر مرکزافزا یک ژانر نو پدید در مکتب ادبی-فلسفی عریانیسم است؟!

خیر، چکاچک قلم عالیجناب آرش آذرپیک در زمینه این ژانر از اواخر دهه‌ی هفتاد به گوش می‌رسد. اگر بخواهم تاریخچه‌ای مختصر ارائه بدهم این ژانر از سالهای ١٣٧٨- ١٣٧٩ آغازیدن گرفته است. پس از کودتای احمد شاملو در بستاره‌های شعر سپید، شعر نیمایی و شاگردان نیما رفته رفته به عقب رانده شدند، تا جایی که دیگر در سال‌های دهه ۶۰ و ٧٠ شعر نیمایی از رونق افتاد و دیگر هیچ شاعری احوالی از شعر نیمایی نمی‌پرسید و نمی‌پرسد، اما در سال ٧٨ بود که استاد آرش آذرپیک فضا، زبان و نگاهی دیگرگون را در شعر نیمایی احیا کردند. اشعار نونیمایی ایشان به اختصار شامل نکات زیر می‌شود:

١. خلق فضایی به هم پیوسته در شعرهای چند اپیزود

٢. قرار گرفتن یک پدیدار و یا یک رخداد در مرکزیت روایت، و بررسی و تحلیل پدیدارشناسانه‌ی آن مرکزیت از ساحات گوناگون، توسط راویان گوناگون برای نمود بخشیدن ادبی-هنری به آن پدیدار یا رخداد

٣. حضور زبان، نوع نگاه و حتی کاراکترهای متفاوت در هر اپیزود که مکمل، موازی و همسو با سایر اپیزودها بودند.

٤. پیشنهادگر شماره‌گذاری فضاهای مختلف در شعر چند اپیزود

لازم به ذکر است که مانیفست شعر نونیمایی در شهریور ۱۳۸۰ در هفته‌نامه‌ی «بیستون» منتشر شد و اعتبار و جنجالی بودن این مانیفست به گونه‌ای بود که خبر چاپ آن، تیتر صفحه‌ی اول پیش شماره‌های این مانیفست شده بود.

در اوایل دهه ٨٠ رفته رفته با معرفی مکتوب مکتب اصالت کلمه در جوامع ادبی شاهد راه‌یابی شعر چند اپیزود و ژانر نونیمایی در ژانرهای فراشعر، فراداستان، فرامتن بودیم، که آثاری بیشماری هم با رویکرد مرکزافزا در این ژانرها به چاپ رسید، مثلا کتاب جنس سوم در سال 1384 و آثاری چون پروانه آتشی، رجعت و... و در همان سال چاپ روزنامه ی آوای کرمانشاه (چهارشنبه 2/9/1384- سال دهم- شماره 808) و آثار عزیزانی چون الهام محمدی کوره، زینب محمدی و... و در سال 1389، چاپ کتاب فرازن، و در دهه 90 به صورت گسترده‌تر شاهد چاپ کتبی از جمله چشم‌های یلدا، آخرین ملکه هخامنشی، و آنگاه شیخ اشراق عاشق می‌شود و... آثاری با رویکرد مرکزافزا در قالب‌های مختلف بودیم، با وجود تمام این پیشینه‌های مکتوب این ژانر بعدها به صورتی احمقانه مورد انتحال شدید قرار گرفت. اما با شروع 1400، این ژانر به صورت تعین یافته‌تری معرفی شد، همانطور که عالیجناب آذرپیک در کتاب جنبش ادبی 1400 اشاره کرده‌اند دغدغه‌ی بنیادین این ژانر فرادایره اندیشی آن است و این یعنی در مرکزیت قرار گرفتن یک موضوع مشخص، یک مفهوم متعین، یک مضمون خاص، یک رخداد (با عنایت به فلسفه‌ی آلن بدیو) و یا یک کاراکتر، و به دنبال آن تحلیل درون-برونی و برون-برونی ساحت‌های متکثر مرکزیت توسط کاراکترهای دیگر که بی واهمه و بدون نگاهی دغدغه‌مند به بیان روایت و ارتباطی که با مرکزیت دارند می‌پردازند. هر بیان و روایتی یک شعاع در فرادایره‌نگری محسوب می‌شود. صورت اجرایی این ژانر با توجه به مرکزیت قرار گرفتن یکی از ارکان پنجگانه‌ای که در بالا به آن‌ها اشاره شد بدین گونه است که پدیدارهای مختلف با ارائه دادن روایت‌های گونه گون، شروع به تحلیل درون-برونی و برون-درونی آن نقطه مرکزی می‌کنند؛ یعنی ما در یک اثر مرکزافزا با چند اپیزود مواجه هستیم، هر اپیزود از زاویه دیدی متفاوت مرکز را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد، به بیان دیگر هر اپیزود روایتی مستقل از روایت اپیزودهای دیگر دارد، که این روایت می‌تواند مربوط به


کاراکترهای مختلفی باشد، مثلا کاراکتری که در بطن ماجرا قرار دارد و یا حتی کاراکتری که فقط یک ناظر یا یک عابر بوده. اصل این است که ما در ژانر مرکز افزا به تمام روایت‌ها که از بنیان‌های فکری متفاوتی برخواسته اند اصالت می‌دهیم و آن چیز مشترکی که در بین اپیزودهای اثر وجود دارد آن مرکزیتی است که روایت‌های گونه‌گون آن را مورد تحلیل درون-برونی و برون-درونی قرار داده‌اند.

_ در مورد این ژانر مثالی را به صورت تحلیلی ارائه دهید.

نخستین اثر از جناب استاد آرش آذرپیک در این ژانر را بررسی میکنیم، باید خاطر نشان شوم که این اثر یک اثر پلی ژانریک است که توامان چهار ژانر نونیمایی، مرکزافزا، شعر دال و چند اپیزودیک را ارائه داده است؛ همچنین این اثر برگزیده ی مسابقه ی جایزه ی بزرگ داستان و شعر عصر 78 در مجله ی عصر پنجشنبه با داوری محمد حقوقی، منوچهر آتشی، علی باباچاهی، سیمین بهبهانی، علی عبدالرضایی است که که در مهر ماه 79 به عنوان مجموعه آثار برگزیده مسابقه‌ی 1378 به چاپ رسید، مسابقه ای که بنابر نوشته‌ی مجله افزون بر هزار نفر در آن شرکت کرده بودند.

«جای پای یک زن»

1

شعر من● سایهی یک کوچه●

«آهای!/ خشم خورشید، اگر می‌بارد/ واژه‌ها منتظرند»

2

شب پیش● یک عصای کور● چون باد گذشت● کوچه سوراخ شد● از قصر ماه● یک فرشته آمد● نقطه را دوخت● و شاعر خندید●

3

لب این پنجره‌ی سحرآمیز● سال‌ها واژه‌ی تنگ● در خودش می رقصید● صبح امروز● ولی● گربه ای رد شد● ماهی‌ها● تا سطر دریا رفتند●

4

یک پرنده آمد● باز در دامن شعر● دو سبد گردو ریخت● بچه‌های کوچه همه سرگرم شدند●

5

«های!/ انگار ببین!/ روی این متن شعر/ جای پای یک زن/ قلمم پیش شما/ و قرار ما/ فردا/ سر این کوچه/ سطر آتش»

در این شعر آن پدیداری که در مرکزیت قرار می گرد کوچه است یا بهتر بگویم کوچه-متن یا کوچه-شعر و نشان می‌دهد که با اثری متن محور روبرو هستیم که این مهم از ویژگی‌های شعر دال است، از دیگر ویژگی‌های مهم شعر دال کلمه-کاراکتری است، یعنی کلمه در هستی‌شناسی شعر دال دارای شخصیت و کاراکتر می‌شود و به عنوان یک موجود زنده در متن نقش آفرینی می‌کند، ویژگی مهم دیگر که باید به آن اشاره کنیم جهان آنیمیستی است که در شعر دال اتفاق می‌افتد.

راوی در اپیزود اول شاعر است و بیان می‌کند که شعر او سایه‌ی کوچه است و خورشید را در برابر خود و واژه‌های منتظر عصبانی میبیند، که اگر بتابد واژه‌ها و کوچه-شعر از بین خواهند رفت و سایه ها محو خواهند شد.

در ایپزود دوم میبینیم که ساحتی دیگر از مرکزیت با روایتی دیگرگون بیان شده است. فضا و زمان عوض میشود از ظهر و آفتابی خشمگین به شب پیش میرسیم، راوی مشخصاً شاعر نیست چرا که در آخر اپیزود راوی خندهی او را به نمایش می کشد.

در برابر آفتاب خشمگین ماه و فرشتگان قصر او را که از قضا با محبت هم هستند داریم، عصایی که کور است و شتابزده از فضای کوچه-شعر می‌گذرد و تیزی پای عصا کوچه-شعر را سوراخ می‌کند و فرشته‌ای نقطه را می‌دوزد، این نقطه ارجاعی درون-برونی به متن دارد، نقطه‌ای در مکان است و نقطه‌ای در متن شاعر است.

در اپیزود سوم فضا، زمان، مکان و راوی متفاوت هستند و با ساحتی دیگر از کوچه-شعر روبرو می‌شویم. پنجره‌ای سحرآمیز که در صبح رو به کوچه باز می‌شود راوی که اینبار در اتاق است. فضایی آنیمیستی که واژه‌ی تنگ در خودش می‌رقصد، گربه‌ای که ار لب پنجره گذر می‌کند و تنگ می‌شکند، انتظار آن است که ماهیان به کوچه بیافتند، اما فراموش نکنید که در فضای شعر دال کوچه همان متن است، پس در جهانی شاعرانه ماهیان به سطر بعدی که سطر دریا است میروند.

اپیزود چهارم هم همینطور برای پیشبرد فضا ساحتی دیگر از کوچه-شعر را با روایتی دیگرگون به نمایش میگذارد، بچه‌های کوچه که سرگرم آن سبد گردویی هستند که پرندهای آن را در دامن شعر ریخته است، این شعر در فضایی کاملا فانتزی و در عین حال جدی اتفاق میافتد.

و اما در اپیزود آخر اشاره‌ای داریم به عنوان شعر «جای پای یک زن»، راوی شاعر است اما فضا و زمان تغییر کرده و در دیالوگی که با مخاطب خود دارد قرار را در همین کوچه (شعر) به سطر آتش موکول میکند.

دیدیم که این شعر پنج ساحت از یک پدیدار مرکزی یعنی کوچه-متن را با روایت‌هایی گونه گون از روایان مختلف در فضا، زمان و مکانی متفاوت از متن ارائه داده است. اثری که در سال 78 برگزیده‌ی مسابقه‌ی عصر پنجشنبه شد، این پتانسیل در شعر برای نخستین بار توسط جناب استاد آذرپیک ارائه شد و با توجه مجال اندکی که در این مقال داشتم و در دهه 90 مورد انتحال شدید قرار گرفت، حال بگردید و پیدا کنید پرتقال فروش را

اندیشکده جهانی کلمه گرایان ایرانجنبش ادبی ۱۴۰۰آرش آذرپیکستی سارا سوشیانمکتب عریانیسم
شاعر| نویسنده|‌ عریانیست.... عضو اندیشکده‌ی جهانی کلمه‌گرایان ایران....
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید