Sara Torkashvand
Sara Torkashvand
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

محکوم به زندگی!

زندگی یعنی چی؟

زندگی رو همان زنده بودن معنا کنیم، یعنی نفس کشیدن، خوردن، خوابیدن و... و اگر زندگی رو به این معنا بپذیریم در واقع زندگی ما اجباری‌ست، چون که ما به اختیار خود نفس نمیکشیم، ما مجبوریم برای زنده ماندن بخوریم و بخوابیم و هر گاه خدا خواست این زنده بودن رو از ما میگیرد.

اما زندگی از دیدگاه دوم، زندگی کردن است نه زنده بودن، زندگی در این دیدگاه یعنی حرکت آگاهانه به سوی هدف معین. در واقع هدفی که انسان در زندگی انتخاب میکند عامل حرکت اوست و انسان‌ با توجه به میزان آگاهی از خویش، دست به انتخاب هدف میزند. هر چیزی میتواند هدف قرار بگیرد، بستگی دارد که انسان از زندگی خویش چه بخواهد و چه مقدار به ارزش خود پی برده باشد.

به گفته مولانا:
روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال خویشتنم؟
مانده‌ام سخت عجل کز چه سبب ساخت یا چه بودست مراد وی از ساختنم؟
از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود به کجا میروم آخر ننمایی وطنم؟

اینکه اصولا این سوال چرا مطرح میشود، ریشه و منشا سوال ممکن است در یک یا چند عامل از عوامل زیر باشد که حاصل عوامل وسختی‌ها و پایداری دنیا است و ممکن است برای اکثر انسان‌ها اتفاق بیفتد.

1.ناپایداری زندگی
وقتي انسان كمي در گرداب حوادث و مشكلات زندگي دچار سختی و مشقت مي شود و از طرف ديگري ميبيند كه شادي و لذت زندگي آن پايداري را ندارد و آرامش هميشه تحت تأثير اين حوادث قرار مي گيرد شروع به پرسيدن از علت فلسفه خلقت مي كند.

2.سرانجام مبهم
سرانجام چه خواهد شد؟ به كجا خواهيم رفت، اگر انسان بخواهد به پايان زندگي خويشتن بيانديشد به نگاه عادي، جز نيستی چيزي عايد او نمي شود، برخي تا آخر هيچ توجهی به اين واقعيت ندارند و با بي خيالي مسير را تا به آخر طي مي كنند و خيلي در مورد مرگ پايان زندگی نمي انديشيد، بعضي ديگر با اتفاقاتي كه در زندگی ميافتد، بله به اين واقعيت فكر مي كنند، يا جواب قانع كننده ای برای او پيدا مي كنند و با آن به راحتي كنار مي آيند يا اگر جواب قانع كننده اي نداشته باشند، دچار آزار و اذيت مي شوند.


3.هدف‌گیری‌های نامناسب
گاهي انسان ها هدف هايشان را خيلي زودگذر و كوتاه انتخاب مي كنند و وقتي به آن نمي رسند دچار سرخوردگي و نگراني مي شوند و خلقت شان را زير سوال مي برند و هدف را گم مي كنند.

4.شرایط نامناسب اجتماعی
شرايط دنيايي و اجتماعي كه بشر در آن به سر مي برد و بيشتر به سمت و سوي ماشيني شدن و تكنولوژي پيش مي رود از آن خوي انساني و طبيعت بشري خارج مي شود و گاهي حتي فرصت نمي كند كمي به خودش بينديشد و در نتيجه به لحاظ آرامش روحي-رواني دچار اضطراب و نگراني مي شود و شروع مي كند پرسش از اين كه اصلا من چرا خلق شده ام، اصلا چرا انسان خلق شده است؟


سؤال اصلي و حقيقي از فلسفه خلقت:
در چهار مورد قبلي فرد به اين دليل از فلسفه هستي سوال مي كرد كه از سختي و اضطراب و شرايط نامساعد جوي كمي آرامش بيابد از سردرگمي بيرون بيايد، اما سوال جدی ودقيق و از افقی بالاتر و برتر مطرح مي شود. بسياري از افراد انساني فقط به زندگي طبيعي توجه دارند كه حاصل جمع خوراك و ارضاي غرايز طبيعي است و بدون توجه به هر يك از اين امور گفته شده نمي توانند با فراغ بال به اين مسئله سؤال اساسي بپردازند ولي بعضي از انسان ها با آرامش به دنبال جستجو از واقعيت و هدف غايت خلقت هستند. تو كز سراي طبيعت نمي روي بيرون كجا به كوي حقيقت گذر تواني كرد.

#پله_به_پله
#دیجیتال_مارکتینگ_مقدماتی_پله_به_پله

https://btid.org/fa/news/57328
https://www.delgarm.com/religious/146087-%D9%87%D8%AF%D9%81-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D9%84%D9%82%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D8%A2%D9%85%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%9F



پله به پلهدیجیتال مارکتینگ مقدماتی پله به پله
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید