به قلم: علیرضا سبزئی
بیش از یک سال از بزرگترین بیماری همهگیر دهههای اخیر میگذرد و عید امسال هم مانند نوروز سال گذشته همراه با بیشترمانی مردم درخانه همراه خواهد بود. فرصتی به دست میآید که فیلم خوب ببینیم، موسیقی خوب بشنویم و البته کتاب خوب بخوانیم .
«این میان، من کتاب میخوانم
همچنان فیلم خوب میبینم
یاد چشمان مشکیات هستم
توی هرلحظه قرنطینهام»
توصیههای یک کتابفروش ساربوک برای مطالعه در ایام عید (با نگاه ویژه به کتابهای با حس و حال مثبت)
خاطرات محمد قاضی – انتشارات کارنامه
خواندن کتب خاطرات و سرگذشت نامهها بهخصوص خواندن خاطرات زندگی انسانهای بزرگ یکی از خوشترین تجربیات کتابخوانهاست .خاصه آنکه کتاب خاطرات محمد قاضی مترجم چیرهدست که بسیاری از ترجمههای او از خاطرات خوش و دلچسب کتابخوانهای حرفهای است.
محمد قاضی (12 مرداد 1292 در مهاباد _ 24 دی 1376 در تهران) مترجم برجسته کُرد ایرانی، و مترجم آثاری چون« دن کیشوت» و« زوربای یونانی» به زبان فارسی است .کتاب بیش از آنکه خاطرات دوران مترجمی و فعالیت ادبی قاضی باشد، زندگینامه شخصی اوست؛ هرچند در جایجای کتاب خاطرات زندگی حرفهای هم دیده میشود.قاضی در این کتاب شیرین بدون سانسور از زندگی شخصی و کاری خود با قلمی روان روایت میکند و لحظات خوشی را برای خواننده رقم میزند.
خاطرات یک مترجم را خط به خط با ولع بسیار بخوانید و از قلم جذاب، روان طناز محمد قاضی لذت ببرید. کتاب خاطرات یک مترجم را انتشارات کارنامه باهمان دقت و زیباییشناسی وسواس گونه محمد زهرایی به زیور چاپ آراسته است.
ژان تولی- نشر چشمه
این کتاب اثری از ژان تولی، نویسنده، طراح و کارگردان فرانسوی است. این رمان در سال 2007 منتشر شد و تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمهشده است. در ایران هم نشر چشمه با ترجمه خوب احسان کرم ویسی به چاپ رسانده که با استقبال خوب خوانندگان فارسیزبان هم مواجه شده است.
«آیا در زندگی شکست خوردهاید؟ لااقل در مرگ موفق باشید!» این جملات شعار کتاب مغازه خودکشی است. از همان آغاز داستان، با ادبیاتی سراسر متناقض و طنزگونه مواجه میشویم. این کتاب کمدی سیاه چنان جذابی است که هرچند پیامهای تلخ را یکی پس از دیگری دریافت میکنیم، اما طنز داستان مانع میشود کتاب را زمین بگذاریم. مغازه خودکشی پر از شوخیهایی ظریف، با هجوی تمامعیار، درباره مرگ و زندگی است. داستان کتاب که ایده بسیار جذاب، درخشان،عجیب و متفاوت دارد، درباره خانوادهای است که ابزار خودکشی میفروشند.
خانواده میشیما و لوکریس یک خانواده پنج نفره هستند که بزرگترین فرزندشان ونسان است که همزمان با درگیری با افسردگی که ویژگی اصلی خانواده تواچ است، از میگرن مزمن رنج میبرد. فرزند دوم خانواده، با نام مرلین که دغدغهای مانند هر دختر نوجوان عادی دیگری دارد. او در دنیای امروز زندگی میکند، از بدن خود راضی نیست و معتقد است که بدن زشتی دارد و سرانجام فرزند سوم و کوچکترین عضو خانواده آلن نام دارد.
آلن تفاوت چشمگیری با دیگر اعضاء خانواده خود دارد. او نهتنها مثل خانواده خود افسرده نیست بلکه روحیهای سرزنده دارد، که این خود ننگ بسیار بزرگی برای خانواده تواچ محسوب میشود. اما رفتهرفته آلن بر خانواده خود و تمام مشتریان مغازه خودکشی تأثیر میگذارد و باعث تغییری بزرگ در محیط اطراف خود میشود؛ اما کتاب مغازه خودکشی پایان شوکه کنندهای دارد. کتاب از این لحاظ جذاب است که اکنون بیش از هر زمان دیگری به انسانیت و شادی نیاز داریم. ناامیدی و افسردگی انسان این زمانه که ناشی از آشفتگیهای اقتصادی، محیط زیستی گرفته تا ویروس کرونا باعث شده تا حال همه ما خوب نباشد. .شاید اولین کاری که با خواندن مغازه خودکشی باید انجام دهید سعی برای دوری از اخبار است. اتفاقی که برای نگارنده این سطور پیش آمد.
تکهای از کتاب
« زندگی همینه که هست، اگه سخت بگیری اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همه کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودشم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید. بهتر اینه که نیمه پر لیوان رو ببینیم.»
3-ماشااله خان در بارگاه هارون الرشید:
ابرج پزشکزاد-نشر فرهنگ معاصر
ایرج پزشکزاد در مقدمه کتاب مینویسد: «سیروسفر در زمان، بخصوص در زمان گذشته، همیشه یک رؤیای بشر بوده است.
آدم امروز آرزو میکند که با علم و اطلاع به توانایی خود و کمبودهای قدیم میتوانست به میان آدمهای قرون گذشته برگردد و برتریهای خود را به رخ آنان بکشد و تفریح کند.
این تفریح و تفرج در گذشته، موضوع بسیاری از آثار تخیلی نویسندگان، بخصوص بعد از اختراع سینماتوگراف قرار گرفته و فیلمبرداران کشورهای مختلف این موضوع را بهکرات بهعنوان تفریح دلپذیر مورد استفاده قرار دادهاند.
چند شب پیش با دوستی در این مقوله حرف میزدیم، به فکر افتادیم که ما هم در این زمینه آزمایشی بکنیم.
فکر برگرداندن ماشاالله خان دربان بانک، به دوران پرجلال هارونالرشید در ذهن ما شکل گرفت و طرح آن را به تقلید ادبیات خارجی ریختیم.
اما ازآنجاکه هنوز سینمای نوخاسته ما توانایی آن را پیدا نکرده که اینگونه قصههای پرماجرا را به پرده سینما بکشاند و ازآنجاکه یک مجله مختص جوانان شروع به انتشار کرده است، بهناچار ماشاءالله خان را بر صفحه کاغذ راهی میکنیم تا به دوران پرشکوه هارونالرشید بگردد.
انشاءالله سفرش به خیر باشد.»
کسانی که رمان درخشان دایی جان ناپلئون را خوانده باشند هم با قلم طنز ایرج پزشک زاد آْشنایی دارند و هم از علاقه او به تاریخ باخبرند .رمان ماشااله خان در بارگاه هارون الرشید هم از این دویژگی بهره گرفته و لحظات خوشی را برای خواننده رقم میزند. لحظاتی که حاصل سفر ماشااله خان دربان بانک به دوران خلیفه عباسی است و دراین بین ما با روابط و تاریخ خلفای عباسی به زبان طنز گزنده پزشک زاد آشنا میشویم . نکته جالب دیگر درباره این کتاب کپیبرداری نویسندگان سریال ناتمام قهوه تلخ از این کتاب بدون اشاره به منبع اصلی است
انتشارات فرهنگ معاصر پس از سالها چاپ منقح و کاملی از این کتاب را به دست علاقهمندان داده است.
4-فلسفهای برای زندگی
رواقی زیستن در دنیای امروز- نشر گمان
از زندگی چه میخواهید؟ ممکن است بگویید همسری مهربان، کاری خوب و خانهای زیبا، اما اینها صرفاً چیزهایی است که شما «در» زندگی میخواهید. وقتی میپرسم از زندگی چه میخواهید، منظورم کلیترین معنای ممکن این پرسش است. سؤال مربوط به هدفهایی نیست که هرروز در آغاز فعالیتهای روزانه در سردارید. پرسش مربوط به هدف اصلی شما در زندگی است. بهعبارتدیگر، سؤالم این است: در میان چیزهایی که در جستجویشان هستید، کدامیک برای شما از همه ارزشمندتر است؟
کتاب فلسفهای برای زندگی یکی از پر خواستارترین و معتبرترین کتابهای فلسفی سالیان اخیر است که همزمان توسط دوناشرمعتبر(ققنوس و گمان) به چاپ رسیده است .کتابی که نگاه مارا به چگونگی زیستمان تغییر میدهد و نیاز این روزهای ماست. ما طبیعتاً دربارهی اهمیت خود اغراق میکنیم. پیشامدهای زندگی به چشم ما هولناک میآیند. و درنتیجه، دچار استرس روحی و هراس میشویم، نفرین میکنیم و چیزها را پرت میکنیم. برای به دست آوردن دوبارهی خویشتنداری، باید دائم در چشم خود کوچک شویم. ما باید این توهم بسیار رایج اما ناراحتکننده را رها کنیم که واقعاً اهمیت دارد که چه میکنیم و که هستیم.
?رواقیان*ستارهشناسانی کنجکاو بودند و تأمل در آسمان را به همهی دانشجویان فلسفه توصیه میکردند. در یک پیادهروی عصرانه، به آسمان نگاه کنید و سیارات را ببینید: ونوس و ژوپیتر را میبینید که در آسمان تاریک میدرخشند. اگر تیرگی بیشتر باشد، شاید بتوانید ستارههای دیگری - آلدر برن، آندرومدا و آریس و بسیاری سیارات دیگر را هم ببینید.
این تذکری برای به یاد داشتن وسعت غیرقابلتصور جغرافیای منظومه خورشیدی، کهکشان و کیهان است. چشمانداز، اثری آرامشبخش دارد که رواقیان به آن احترام میگذاشتند. چون با این پسزمینهی ذهنی، میفهمیم که هیچکدام از گرفتاریها، ناامیدی با امیدهای ما، هیچ جایگاهی ندارد.
هرچه برای ما اتفاق میافتد یا هرچه انجام میدهیم از منظر کیهانی - به طرز خوشایندی - بیاهمیت، کوچک و بینتیجه است.
متن از کتاب: متفکران بزرگ/ آلن دوباتن
*رواقی گری شاخهای از فلسفه اخلاق شخصی است. بر اساس آموزههای این فلسفه، انسان بهعنوان موجودات اجتماعی میبایست راه رسیدن به خوشبختی، یا رضایت را پیدا کنند و به حالت رهایی از رنج برسد، با این پیشفرض که میل به لذت یا ترس از درد باعث افراط و تفریط در زندگی آنها نگردد.
5-ولگردی در ملکوت(مجموعه طنز فلسفی)
عبدالحمید ضیایی – نشر هزاره ققنوس
دکتر عبدالحمید ضیایی ادیب ،شاعر،فلسفهورز و محقق ادیان و عرفان، در این کتاب بعضی از مهمترین مسائل و دغدغههای امروزه و هرروزه بشر را با قلمی روان و طنز کاویده است. مسائلی که از ذهن ارسطوها، خیامها، حافظها ،ویتگنشتاینها و...گذشته و هنوز ذهن بشر را به خود مشغول میدارد. اوگاه به جدال برادران محمد واحمد غزالی با دو دیدگاه کاملاً متفاوت وارد شده و گاه بین هلن فیشر و مجنون، گفتگوی طنزآمیز شاعرانه میآفریند.این کتاب را بخوانید و از قلم رها ،جسور و طنزآلود ضیایی در ایام لذت ببرید.
عبدالحمید ضیایی در این کتاب کمبرگ و پربار 68 صفحهای، درباره ماهیت عشقهای کلاسیک و مدرن از دیدگاه روانشناسان ، شاعران و جامعهشناسان قدیم و جدید سخن به میان آورده است و نظرات مختلف را گاه در تقابل باهم مطرح کرده است.
بخشی از کتاب را باهم بخوانیم:
«عشقهای دیرهنگام یا عشقهای روزگارمیانسالی یا سر پیری چه؟با اینها چه میتوان کرد؟داستان شیخ صنعان اثر عطار و داستان دلبرکان غمگین من اثر گابریل گارسیا مارکز(عشق روزنامهنگاری نودساله به دختری چهاردهساله)،دو تصویر درخشان از این معضل شگفتاند.»
7-سکته ملیح (شعرهای طنز سعید بیابانکی)
اصفهانیهای شوخ و حاضرجواب*
سعید بیابانکی یکی از بهترین شاعران هم روزگار ماست. او که در سرودن اشعار عاشقانه، آیینی و ترانههای متفاوت کارنامهای موجه دارد، در کتاب سکته ملیح که تمام اشعار آن طنز است، هنر شاعری و طنازی خود را همزمان به رخ کشیده است. شعرهای این دفتر در موضوعات مختلف اجتماعی، سیاسی و نقد مناسبات خانوادگی است.
آن شب که مست بودیم از جام تلخکامی
ما را گرفت باهم نیروی انتظامی
با احترام کامل باعزت فراوان
مارا کشانکشان برد ستوان یکم غلامی
تحویل بند یک داد، بند خلافکاران
باهم سلام کردیم با اردشیر و کامی
عزت پلنگ آن ور اصغر سهکله اینور
آن شب شدیم هم بند با جانیان نامی
عزت پلنگ سر داد آوازی از"یساری"
اصغر سهکله هم خواند تصنیفی از "قوامی"
یک آشولاش پرسید از نام وازنشانم
گفتم که من سعیدم، فامیل من امامی
نام و نشانیام را وقتی ز من شنیدند
از ترس زرد کردند آن جانیان نامی
عزت پلنگ و اصغر،آن قاتلان اکبر
بر پای من فتادند چون بردگان شامی
هم شرمسار گشتند از کارشان بهکلی
هم اعتراف کردند بر جرمشان تمامی
فردا بهجای شیشه جستند در لباسم
ده بیت از سنایی، شش بیت از نظامی
*نام کتابی از حسین نوربخش چاپ انتشارات سنایی
8- مجله آنگاه شماره 13
سنت چاپ کردن مجله مخصوص شب عید، شاید تاریخی به درازای عمرمطبوعات ایران داشته باشد. هنوز هم نسخه چاپی یا دیجیتال بعضی از شمارههای شب عید مجلاتی مانند توفیق و .. که مربوط به شصت یا هفتاد سال پیشاند در بین علاقهمندان دستبهدست میشود. تا اوایل دهه 90 بازار مجلات شب عید در زمانه ما هم کاملاً گرم بود، مجلات خانوادگی، مجلات طنز و ...و البته نسخه شب عید مجله فیلم هم همیشه نایاب یا کم یاب بود. در سالهای اخیر با توسعه شبکههای ارتباطی مجازی روزبهروز از اقبال عامه مردم به رسانههای مکتوب کم شده است، درعینحالی که بعضی از مطبوعات در این ایام ازنظر محتوا، کیفیت چاپ و گرافیک از بهترین نشریات تاریخ مطبوعات ایران هستند. مجلاتی مانند شبکه آفتاب، بخارا، اندیشه پویا ،ترجمان،کرگدن و...
در این میان مجله آنگاه با گرافیک ویژه و خاص خود، محتوای متفاوت و ویژهنامههای موضوعی خود از نشریات نسبتاً پرمخاطب است. آرش تنهایی بهعنوان سردبیر مجله، خود گرافیستی سرشناس و قابل است و سروشکل مجله ازنظر بصری بسیار حرفهای و جذاب است و در هر شماره هم موضوعی خاص ویژه موردنقد و بررسی و نگاه ویژه نویسندگان این مجله قرار میگیرد.
سیزدهمین شماره مجله آنگاه که در آستانه بهار سال 1400 چاپ شده است، درباره فوتبال. این ورزش پدیده و حتی صنعت قرن است بانام فوتبال بهمثابه مبارزه. تصویر روی جلد مجله هم عکسی از عادل فردوسی پور مجری محبوب مردم و مغضوب و خارج از مدار رسانه ملی است. در این شماره نویسندگانی مانند احسان محمدی، پیمان هوشمندزاده، ناصر فکوهی و... قلمزدهاند و گفتگوهایی با عادل فردوسی پور، جواد علیزاده کاریکاتوریست بینالمللی بهشدت اهل فوتبال، رضا معطریان عکاس انجامشده است و مقالاتی درباره فوتبال و ادبیات،زندگی و فوتبال ،روشنفکری و فوتبال و... چاپشده است.