به قلم: هادی خادم الفقراء
آیا برای رمان فلسفی میتوان تعریفی ارائه کرد؟ این پرسشی است که ذهن منتقدان را به خود مشغول کرده است؟ بسیاری از منتقدین و نویسندگان وجود عبارتی مانند رمان فلسفی را عبارتی غلط میپندارند. آنها عقیده دارند کار ادبیات و فلسفه جدای از هم است. فلسفه به نوعی صراحت و پرسشگری را در خود دارد. اما ادبیات با تکیه بر تخیل، به طرح سوالات فلسفی میپردازد.
عبارت رمان فلسفی شاید عبارت صحیحی نباشد و نتوان تعریف صحیحی از آن ارائه داد. برای همین طبقهبندی و گروهبندی کتابهایی با عنوان رمان فلسفی کار سادهای نیست. برای همین در فهرستهای گوناگون مثل آمازون و گودریدرز با عناوین مختلفی مواجه میشویم. حتی با لیستهای 200 و یا 150 عنوان که بسیاری از آثار با وجه تمایزهای مختلف مواجه میشویم. آنچه ما در لیست خود به آن اشاره مینماییم. کتابهایی است که در بسیاری از لیست کتابهای معرفی شده مشترک است. امید است که شما نیز با ارائهی نظرات خود ما را در راه معرفی کتاب خوب یاری نمایید. در لیست ارائه شده زیر، به اسامی نویسندگان پرکار و کتابهای معروف ایشان پرداختهایم.
1- یوستین گوردر
عمدهی شهرت این نویسنده بهخاطر کتاب «دنیای سوفی» است. گوردر که یک نویسندهی نروژی است در مدت سالها نویسندگیاش تلاش کرده است فلسفه را توسط داستان به مردم بهخصوص کودکان و نوجوانان آموزش دهد. کتاب «دنیای سوفی، راز فال ورق و دختر پرتقال» از جمله کتابهای معروف این نویسنده است. اما مهمترین و پرفروشترین کتاب او دنیای سوفی است. که توسط نشر هرمس و نشر نیلوفر ترجمه شده است.
رمان پرفروش جهان در سال 1995، کتابی که به 65 زبان جهان ترجمه شده است. کتابی جذاب، که با طرح سوالات معمایی مخاطب را به چالش میکشاند تا فلسفه را بیاموزد. سوفی آموندسن در آستانهی 15 سالگی نامهای از فردی به نام آلبرتو ناکس دریافت میکند. آلبرتو ناکس در نامهی اول با این پرسش«که تو کیستی؟» سوفی را به چالش میکشاند. هرچند نامهها مربوط به دختری به نام هیلده مولرکناگ است اما سوفی مجبور میشود برای پاسخ به سوالات تاریخ فلسفهی غرب را فرا بگیرد. گوردر در مصاحبهای عنوان میکند از استقبال مردم از کتایش تعجب کرده است و این نشان میدهد مردم به فلسفه چه اهمیت ویژهای میدهند. گوردر که یک آموزگار است پروژهی آموزش فلسفه با طرح سوال را در مدرسه برای دانشآموزانش اجرا میکرده است و از آنجا که کار نویسندگی را هم انجام میداده است، تصمیم میگیرد دنیای سوفی را برای کودکان کشورش بنویسد. اما هیچگاه فکر نمیکرده است که کتابش مورد استقبال قرار بگیرد. دنیای سوفی بیش از آنکه یک کتاب فلسفی باشد یک رمان فلسفی است که در حال آموزش فلسفه است. در کتاب دنیای سوفی ما با یونان باستان و پیدایش فلسفه تا جورج برکلی آشنا میشویم.
میگویند قبل از آنکه سارتر و کامو دربارهی اگزیستانسیالیسم بنویسند این داستایفسکی بود که با نگارش «یادداشتهای زیرزمینی»، اولین متن ادبی اگزیستانسیالیسم را نوشته است. سوزان لی اندرسون در کتاب «فلسفهی داستایفسکی» به این پرسش پاسخ میدهد که آیا داستایفسکی در آثارش فلسفهورزی کرده است؟ پاسخ او به این پرسش مثبت است. لی اندرسون معتقد است داستایفسکی در آثارش با نوشتن زندگی قهرمانانی چون راسکولینکف درس زندگی به ما میدهد. نوشتههای دایستایفسکی بسیار غنی است. رمانهای داستایفسکی به تصوری از انسان کمک کردهاند که در نتیجهگیری انسانشناسان برجستهی فلسفهی قرن بیستم بازنمایی میکند. هایدگر، سارتر و کامو اذعان داشتهاند که آثار داستایفسکی بر یادگیری آنها برای درک انسان و جهان انسان تاثیر داشته است.
اولین اثر بلند داستایفسکی رمان «جنایت و مکافات» است. داستایفسکی این اثر را بعد از برگشت از سیبری و زمانی که قرار بود به اعدام محکوم شود نوشته است. داستایفسکی در «جنایت و مکافات» با نشان دادن زشتی و پلشتیهای شهر سنپترزبورگ، روایت فردی به نام رادیون راسکلنیکف را بازگو میکند. قهرمان داستان که جوانی باهوش اما فقیر است، در جامعهای نابرابر زندگی میکند. او که از ظلم و بیعدالتی سرخورده و دچار پوچگرایی شده است، در برابر این نیروی شر از نگاه خودش قیام میکند. راسکلنیکف یک نهیلیست است. او مثل همهی پوچگراها علیه قوانین اجتماع شورش میکند و چون به اندیشهی خود ایمان دارد و اعمال خود را خیر میداند با جسارت خود دست به جنایت میزند. رمان جنایات و مکافات توسط انتشارت خوارزمی با ترجمهی مهری آهی و نشر علمی فرهنگی با ترجمهی آتش برآب، نشر مرکز ترجمه علینقیان چاپ شده است که همه ترجمه ها به یک اندازه خوب و دلپذیر هستند.
یکی دیگر از آثار داستایفسکی که بسیار مشهور و تاثیرگذار شناخته شده رمان ابله است. پرنس نیکولایویچ از تبار اشراف قدیمی روسیه که سالها بهدلیل بیماری صرع دور از روسیه بوده است، وارد سنپترزبورگ میشود. او در سن پترزبورگ به واسطهی خون اشرافزادگیاش با افراد ثروتمندی رفیق میشود و طی ماجراهایی، مجدداً ثروتمند میشود. در «ابله» داستایفسکی تصویری از انسان ایدهآل را به ما نشان میدهد. پرنس اخلاقگرا و زیبایی که تلاش میکند کسی از او نرنجد. قهرمان داستان برخلاف دیگر مردمان شهر نشانهای از ریاکاری ندارد. بخشنده است و تلاش میکند با همه مهربان باشد. داستایفسکی در ابله یک انسان ایدهآل را وارد دنیای واقعی میکند. از نظر داستایفسکی انسان ایدهآل خیر نمیآورد، بلکه خیرخواهی او معکوس میشود و تبدیل به خود و آرمانش میشود. داستایفسکی در رمان ابله با زبان فلسفه الهیات را به چالش میکشاند. او ایدهی رستگاری را در مجموعهای از شخصیتهای رمانش بررسی میکند. این رمان توسط سروش حبیبی و مهری آهی از زبان روسی ترجمه شده است.
آخرین و مهمترین اثر فلسفی داستایفسکی رمان «برادران کارامازوف» است. داستایفسکی این اثر را به صورت پاورقی در مجلهی پیامآور روس چاپ کرده است. برادران کارامازوف داستان پدری به نام فئودور کارامازوف و پسرانش است. پسرانی که از پدر متنفر هستند و سرانجام یکی از پسران، پدر را به قتل میرساند. تم اصلی کتاب نیز همین چگونگی قتل پدر به دست یکی از پسران به نام ایوان است. ایوان یک ملحد است و خدا را باور ندارد. او که در تمام داستان با وجود خدا مشکل دارد نقشهی قتل پدر را خونسردانه میکشد و زمانی که برادرش بهدلیل قتل پدر به زندان میافتد سکوت میکند. داستایفسکی در برادران کارامازوف تحت باورهای مسیحی خود قرار گرفته است. رمان برادران کارامازوف اوج نویسندگی و فلسفهورزی داستایوسکی است.
نویسندهی الجزایری فرانسوی است که در آثارش، فلسفه نقش اساسی دارد. او که برندهی نوبل ادبیات شده است، بهخاطر آثاری چون «بیگانه» و «طاعون »در بین صد رماننویس برتر جهان قرار میگیرد. کامو در کتابهای خود به فلسفهی اگزیستانس و پوچی میپردازد. کامو اعتقاد داشت که پوچی راهی متفاوت در زندگی است و خودکشی واکنشی اساسی به این فرض است. دو کتاب کامو را در این مقاله بررسی میکنیم: بیگانه و طاعون. هرچند افسانهی سیزیف نیز یک اثر فلسفی استt اما از آنجا که یک جستار و متن ادبی است نه یک رمان، در این فهرست قرار نمیگیرد.
هرچند کامو واژهی ابزورد را برای رمان بیگانه قبول داشت اما اکثر منتقدان به این داستان بهعنوان یک رمان فلسفی اگزیستانس نگاه میکنند. مورسو قهرمان داستان که برای مرگ مادرش گریه نمیکند و بهراحتی تن به شهادت دروغ میدهد و در آخر یک مرد عرب را میکشد، انسانی پوچگرا است. او قوانین جامعه را قبول ندارد و این قوانین را به چالش میکشد. کامو تلاش نمیکند تا مورسو را یک انسان غیراخلاقی نشان دهد. او به ما میگوید زمانی که در جامعهای زندگی میکنیم که برای ما ارزش قائل نمیشود، نمیتوان بهدنبال معنای خاص زندگی گشت. کامو در بیگانه، انسانی را نشان میدهد که دچار پوچی شده است، نه الهیات دینی میتواند او را نجات دهد و نه دلیلی دارد که طغیان کند؛ او در جامعه یک بیگانه است. همچنان که مسیح در جامعهی خویش بیگانه بود.
کامو بعد از آنکه رمانش چاپ میشود در نامهای به رولان بارت مینویسد زمانی که در حال نگارش بیگانه بودم به فکر انسانی بودم که در جامعهی معاصر چه وضعیتی دارد اما زمانی که طاعون را مینوشتم اندیشهی من جامعهای انسانی بود. کامو طاعون را طبق تجربهی نازیسم و آنفولانزای اسپانیایی مینویسد. کامو در طاعون برخلاف بیگانه به دنبال معنای زندگی و آزادی است. او تلاش میکند انسان دچار پوچی شده را برای یافتن معنای زندگی امیدوار سازد. طاعون داستان مردمان شهری به نام «آوران» است که دچار همهگیری بیماری طاعون شدهاند.
وی یکی از نویسندگان بزرگی است که افتخار بردن جایزهی نوبل را تا کنون پیدا نکرده است. او که زادهی چکاسلواکی است در سال 1975 به فرانسه مهاجرت می کند. کوندرا یکی از نویسندگانی است که زیاد اهل مصاحبه نیست و تا همین چندسال پیش کسی از نوع زندگی او اطلاع کافی نداشت. کوندار در آثارش فلسفه، تاریخ و هنر را در ادبیات آمیخته است. او در زمان نوشتن آثارش گرفتار سانسور میشد و بسیاری از کارهایش چاپ نمیشد. کوندرا کتابهای معروفی دارد که در بسیاری از کشورها چاپ شده است و جایزه گرفته است، از جمله جایزهی روزنامهی ایندیپندنت که به بهترین اثر غیر انگلیسی داده میشد. کوندرا جملهای معروف دارد که میتوان آن را ضمیمهی همهی کتابهایش کرد «جدی نگرفتن جهان» که منشا تمام آثارش نیز است.
توما پزشکی که تن به یک رابطهی متعهدانه نمیدهد ناگهان دلباختهی دختری به نام ترزا میشود که بهدنبال عشقی اساطیری است. «بار هستی» یک رمان در مفهوم کلاسیک خود مانند آثار هرمان ملویل و یا ویکتور هوگو نیست، هرچند که کوندرا در آثار خود به طرح رمان پایبند است. اما بیشتر به مضمون و اندیشهورزی میپردازد. او یک داستان عاشقانه با جزئیات تعریف نمیکند بلکه ما را با گوشههای چالش برانگیز هستی روبرو می سازد. او به تعاریف و چگونگی منطق حکمفرما بین کلمات میپردازد. روابط بین انسانی را مورد کاوش قرار میدهد و از مخاطب خویش میخواهد به آنچه باور داشته است بار دیگر نگاه بیاندازد. کتاب بار هستی در زمانی نوشته شده است که به بهار پراگ معروف است. در بهار پراگ مردم آزاد بودند تا تفکرات خود را بیان کنند و آنگونه که دوست دارند رفتار کنند اما با ورود تانکهای شوروی، زندگی مردم چکاسلواکی تغییر میکند. کوندرا با نمایش زندگی این افراد و جستجو در تنهایی بشر از مخاطب خود سوال میکند که چگونه باید بار هستی را به دوش کشید. داستایفسکی میگوید داستانها از درد و زجر انسان نشات میگیرد. کوندرا نیز در رمان بار هستی با نگاه فلسفی خود سرنوشت انسانهای قهرمان در دوران کمونیستی را به تصویر میکشد. بار هستی توسط نشر قطره چاپ شده است.
اگر داستایفسکی یک نویسنده بود و او را به داستان نویسی میشناسیم، سارتر در وهلهی اول یک فیلسوف بود که رمان، نمایشنامه و فیلمنامه هم مینوشت. سارتر در یک خانوادهی بورژوای فرانسوی متولد شد. در خانوادهای که دوگانگی مذهبی حاکم بود. پدربزرگ پروتستان بود و دیگران کاتولیک بودند. پدربزرگ به شدت عقاید مذهبی دیگران را مسخره میکرد و همین دوگانگی سبب شد تا سارتر در دوران نوجوانی ملحد شود. سارتر در دوران دانشگاه با سیمون دوبوار آشنا شد. فمینیست فرانسوی که تا آخر عمر در کنار او میماند. سارتر که تحت تاثیر هوسرل و هایدگر بود برای مدتی به آلمان رفت و در آنجا با فلسفهی اگزیستانسیالیسم آشنا شد. سارتر با نوشتن اولین رمانش به نام «تهوع» شهرت جهانی پیدا کرد. سارتر تنها یک فیلسوف نبود، او یک منتقد سیاسی چپ بود و نوشتههای او تاثیر زیادی در انقلاب فرانسه داشته است.
هر لیست کتاب منتخبی که مربوط به فلسفه و ادبیات باشد یکی از کتابهای حاضر در لیست بیشک، «تهوع » خواهد بود. رمانی با مفاهیم سخت فلسفی که خواندنش تنها برای افرادی که فلسفه و چالش فکر را دوست داشته باشند جذاب خواهدبود. شخصیت اصلی داستان، آنتوان روکانتن جوان سی سالهی فرانسوی است که به تنهایی زندگی میکند و دربارهی زندگیِ یک فعال سیاسی به نام مارکی دورلبون تحقیق مینماید. او با کسی معاشرت ندارد و در مواجهه با اشیاء احساس تهوع پیدا میکند. سارتر در رمان تهوع به مسئلهی وجود اشاره میکند و از زبان روکانتن برای ما شرح میدهد که ما دارای دو وجود هستیم، وجود جسمی و وجود ذهنی که وجود ذهنی مهمتر از وجود جسمی است. قهرمان داستان که به نوعی ضد قهرمان نیز هست دربارهی بودن خود میاندیشد، اما دلیلی برای بودنش پیدا نمیکند. او اعمال دیگر انسانها را نمایشی و تنها دلیل برای توجیه بودنشان میداند. سارتر در رمان تهوع به مخاطب خود این گونه القا میکند که اگر برای وجود جسمیاش دلیل واضحی وجود ندارد اما برای وجود ذهنیاش، اندیشهاش دلیل شکل گیریاش است، پس برای فرار از این تنهایی، پناه بردن به هنر و موسیقی کمک کنندهی خوبی خواهد بود.
همچنین در این زمینه بخوانید: هانا آرنت؛ فیلسوف تاریخِ سیاسیِ امروز
اکو فیلسوف کمتر شناخته شدهی ایتالیایی است. او یک نشانه شناس است و علاوه بر فلسفه، رمان نویس بسیار زبردستی نیز هست. بیشتر افراد امبرتو اکو را به عنوان یک نویسنده میشناسند تا یک فیلسوف، اما او یک فیلسوف نشانهشناس است. رمان «به نام گل سرخ » بیش از ده میلیون نسخه فروش رفت و نقش بهسزایی در شهرت اکو داشته است. از نکات جالب توجه زندگی اکو داشتن دو کتابخانه با 30 و 20 هزار جلد در دو خانهاش بوده است.
این رمان یکی از رمانهای کمتر فروش رفته در بازار ایران است. آنچنان که باید به آن پرداخته نشده است و شهرت پیدا نکرده است با آنکه در لیست صد کتاب گاردین و نیوریوک تایمز بارها بوده است. رمان تم پلیسی دارد و در فضای یک صومعه روایت میشود. داستان دربارهی قتلهایی است که در فضای صومعه رخ میدهد. رمان در یکی از مهمترین دوران تاریخی اروپا رخ میدهد در قرون وسطی، زمانی که صومعه بهدلیل مذهب ، دیگران را تفتیش عقاید میکند. ویلیام باسکرویل کشیشی همانند شرلوک هلمز و دستیارش آدسو در صومعه به دنبال قاتلی که کشیشهای دیگر را میکشد، می گردند. آنها راه به یک کتابخانهی مخفی پیدا میکنند و در آنجا کتابهای افرادی چون ابوعلیسینا و زکریای رازی آشنا میشود. اکو تلاش میکند ما را در فضای قرن چهاردهمی اروپا قرار دهد. ویژگی رمان اکو نوشتار ادبیاتی عامهپسند او است. او بر خلاف دیگر رمان نویسان فلسفی تلاش نمیکند که یک رمان پیچیده بنویسد و کاری عامهپسند را روانهی بازار میکند.
یکی از نویسندگان به نام ادبیات جهان که پس از مرگش به شهرت رسید. فرانتس کافکا نویسندهی آلمانی زبان که در کشور چک بهدنیا آمده است. پدر و مادرش یهودی بودند. مادرش بر زندگی اش مسلط بود و سایهی رعب و وحشت در خانه بوجود آورده بود. که این سایهی رعب و وحشت در مسخ کافکا تجلی پیدا نمود. کافکا که یک تحصیل کردهی رشتهی حقوق بود، در دفاتر بیمه کار میکرد. او به همراه دوستانش یک حلقهی ادبی تشکیل داد و مشغول به نوشتن شد. زمانی که در 41 سالگی بهدلیل بیماری سل فوت کرد، وصیت کرده بود که دوست صمیمی اش آثارش را بسوزاند اما او این کار را نکرد و آنها را چاپ کرد.
مسخ یک رمان بلند نیست، بیشتر یک رمان کوتاه و یا یک داستان کوتاه است. اما آنچه سبب میشود ما مسخ را در این گروه بیاوریم حضور فلسفهی اگزیستانسیالیسم در مسخ است. گرگوار سامسا یک روز صبح که از خواب بیدار میشود متوجه میشود که تبدیل به یک حشره شده است. زندگی فلاکت بار سامسا چیزی است که ما در داستان با آن مواجه هستیم. او که تا قبل از تبدیل شدن به حشره خرج خانواده را میداده است و زندگی خود را وقف کار کرده بوده است، ناگهان تبدیل به خشم فرو خوردهی خانواده میشود. زمانی که شروع به خواندن داستان میکنیم با اضطراب درونی گرگوار مواجه میشویم. اضطراب ناشی از احساس مسئولیت و تعهد قهرمان به دیگران که او را در نهایت از خود بیخود میکند. کافکا در این داستان به انسان مدرن و تنهایی او اشاره میکند. در بخشی از داستان، پدر که بسیار بد اخلاق است سیبی به سمت گرگوار پرت میکند که کنایه به میوهی ممنوعه و اخراج از بهشت دارد. مسخ از جمله آثاری است که ما را به تفکر وا میدارد.
8- آلدوس هاکسلی
هاکسلی نویسندهی کمتر شناخته شده در ایران است. او یک فیلسوف بود که بهدلیل مقالهی «درهای ادراک در اروپا» شهرت پیدا کرده است. او این مقاله را با تاثیر داروی روانگردان بر درک آدمی مینویسد. هاکسلی یک نمایشنامه نویس و یک هجو نویس بود. او یکی از کسانی است که چندین بار برای جایزه نوبل نامزد شده است اما هیچگاه آن را نبرده است.
یک رمان علمی تخیلی، که وقایع آن در سال 2540 میگذرد. هاکسلی ما را به دنیایی میبرد که انسان بهدلیل حل شدن تمام مشکلاتش میتواند به تنهایی و بدون هر چالشی زندگی کند. دولت با نوعی فنآوری توانسته است حس رضایت را در همگان القا کند و باعث شود تا هیچ کس نیاز به تغییر در خود احساس نکند و هر کس در همان طبقهای که زندگی میکند باقی بماند. هاکسلی در رمان دنیای قشنگ نو دنیایی را به ما نشان میدهد که همهی مفاهیم از بین رفته است. فلسفه، هنر و دین رنگ باخته است و ابتذال در جامعه رواج پیدا کرده است. انسانها در کارخانهها و به دنبال هدفی خاص تولید میشوند، گروهی برای زندگی معمولی و گروهی برای کار کردن به دنیا میآیند. هاکسلی دنیایی را به ما نشان میدهد که مصرفگرایی در اوج است و از همین رو خدای داستان هاکسلی فردی است به نام فورد که کنایه از هنری فورد موسس کارخانهی فورد میباشد. اگرچه دنیای قشنگ نو مثل دیگر رمانهای فلسفی چالش برانگیز نیست اما اشارهی هاکسلی و زبان کنایهآمیز او به افرادی مثل هنری فورد، مارکس، لنین و تروتسکی ما را به تفکر و اندیشیدن دربارهی گذشته و آینده میکند. از ویژگیهای این کتاب قیاسی است که کتاب با 1984 میشود. هرچند بسیاری کتاب دنیای قشنگ نو را اثری بهتر و متمایزتر از 1984 میدانند.
یکی از برندگان نوبل که در زمینهی نوشتن رمان فلسفی تبحر خاصی دارد.کتابهای هسه به نوعی تلفیقی از فلسفه و عرفان آسیایی است. او که در جنگ جهانی دوم شرکت کرده بود و طعم فقر را چشیده بود در آثارش تلاش میکند راهی برای نجات بشر از بحرانهای خود پیدا کند. از جمله آثار او میتوان به«دمیان» و «سیذارتا» اشاره کرد.
فلسفه سبب میشود تا پرسشگری و جستجوگری در افراد زنده شود. سیدارتها فردی است که تلاش میکند در زندگیاش به آزادی و رضایتمندی برسد. او تحت تعالیم بودا قرار میگیرد، اما از تعالیم بودا راضی نمیشود و از بودا جدا میشود و با یک زن روسپی ازدواج میکند و از او مهربانی و کینه نداشتن را فرا میگیرد. با تاجری دوست میشود و از او تجارت را میآموزد اما در یک شب خوابی میبیند که او را متحول میکند و تلاش میکند همهچیز را رها نماید. او به جنگلی میرود تا خود را بکشد اما یاد سخن برهمن که در ابتدا تحت تعالیم او بوده است، میافتد و متوجه میشود باید خود درونیاش را بکشد تا به خود حقیقیاش برسد. در واقع هسه با این اثر تلاش میکند به فلسفهی وجودی انسان دست پیدا کند.
یکی از نویسندگان آلمانی که به دلیل انتقاد از حزب نازی ناچار شد خاک آلمان را ترک کند. توماس مان قبل از آنکه حزب نازی به فجایع خود دست بزند، در سخنرانی ای که در سالن بتهوون داشت طرفداران حزب نازی را بربر خواند. او که بهخاطر کتاب «بودنبروکها» در دنیا شهرت پیدا کرده بود در سال1929 موفق به دریافت جایزهی نوبل شد. یکی از کتابهای معروف او «کوه جادو» است.
قهرمان داستان، مثل بسیاری از رمانهای فلسفی از زندگی معمولی خود به نوعی دیگری از زندگی مهاجرت میکند. زندگی ای که سبب میشود او تبدیل به انسانی شود که خود را میشناسد و خودآگاهی دارد. هانس کاستورپ یک مهندس جوان است که برای دیدن پسرخالهاش به کوهستانهای آلپ میرود. پسرخالهی هانس در یک آسایشگاه بهدلیل بیماری، بستری است. هانس که برای یک سفر یک هفتهای برنامهریزی کرده است، بعد از رسیدن به آسایشگاه از آنجا خوشش میآید و به اقامتی هفتساله منجر میشود. داستان در مورد ترک دنیا و رسوم قراردادی است. بیماری «در داستان کوه جادویی جایی که آسایشگاه در آن قرار دارد» نماد هجرتی درونی است. که انسان از زندگی دنیوی به سوی معنای زندگی حرکت میکند.
او یک روانشناس و روان درمانگر است که دربارهی مسائل وجودی انسان مینویسد. هرچند او یک روانکاو است اما آثار او که تنه به تنهی اگزیستانسیالیستها میزند آثار او را در فهرست آثار رمانهای فلسفی قرار میدهد. رمانهایی نظیر «وقتی نیچه گریست»، «درمان شوپنهاور» و... در زمینه پیوند بین دنیای ادبیات و فلسفه و روانکاوی، بسیار موفق عمل کرده اند و جزء آثار درخشان و بی نظیر سالهای اخیر هستند.
داستان همانگونه که از اسمش پیداست دربارهی اسپینوزا است؛ زمانی که از جامعهی یهودیان به دلیل تکفیر رانده شده است و در تنهایی خود با خواندن فلسفه گذران میکند و با تراشیدن عینک و عدسی روزگار میگذاراند. یالوم در کتاب مسئلهی اسپینوزا دو داستان را با هم روایت میکند. یکی داستان اسپینوزا و دیگری داستان مردی به نام آلفرد روزنبرگ، فردی که تفکرات و استراتژیهای نازی را تعیین میکند. او یا یهودیت مشکل دارد و دشمن درجه یک یهودیان است. کتاب در حول این دو محور روایت میشود؛ چگونگی زندگی دو انسان در دو دورهی مختلف.
کلام پایانی
همانگونه که در ابتدا اشاره شد رمان فلسفی یک عبارت دقیق و تعریف شده نیست و این امکان دارد که بسیاری از رمانهای فلسفی که شما با آن آشنایی دارید در لیست ما قرار نگرفته باشد. آثاری مثل در جستجوی زمان از دست رفته، دوبلینیها، متنهایی برای هیچ ، کوری، خداحافظ گاری کوپر، محفل فیلسوفان خاموش، و آثار دیگر که زمان و فرصت بیشتری برای معرفی میخواهد. اما این ویژگی یک مزیت خاص دارد و آن قابل فهم بودن و درک درست از آثار است که میتواند به شما در راه پیدا کردن مسیر صحیح زندگی کمک زیادی نماید. پیشنهاد ما این که حداقل با خرید یک اثر (با ارسال کاملا رایگان ساربوک) از این لیست و مطالعه آن با درکی فلسفی و چراگونه به زندگی خود نظر کنید.