هنگامی که از کسی که تمام داراییهاش را در سوختن منزل از دست داده میپرسیم چه چیزی از دارایهاش از این اتفاق ناگوار در امان مونده پاسخش آلبوم عکسهای دیجیتالیش هست
یک فرد هنگامی که خانهاش در حال سوختنه چه چیزی رو میخواد نجات بده؟ قطعا با هر ویژگی شخصی که باشه آلبوم خاطراتش که مجموعهای از عکسهاشه و رایانهای که آرشیو عکاسهاش توشه از وسایل ضروری برای نجات دادن از آتیش هست. این انگیزه برای نجات خاطرات ضبط شده نشانه قدرت نقش عکاسی در زندگی ما هست. ما از خاطرات، رویدادهای مهم و انسانهای مهم زندگیمون نگهداری میکنیم.
تولدها، جشن ازدواج، جشن نامزدی، تعطیلات، خانه جدیدمون و ... برامون مهم هستند. عکاسی این رویدادها داستان شخصی ما هست. عکسهای رویدادهای روزمره زندگیمون میتونه تمام حس و حال اون زمان با تمام جزییات رو به یادمون بیاره.
این داستان زندگی ما هست که با دیگران به اشتراک میذاریم و با نشان دادنشون خاطراتمون رو ورق میزنیم. هزاران عکس را ورق میزنیم و با ورق زدن آن همه روایتهای زندگیمون رو مرور میکنیم و گاه میخندیم و گاه غصه میخوریم. انگار همه زندگی با دور تند از ذهنمان رد میشه.
ثبت لحظههایی از دورانی که مانند برق و باد از روبهروی ما میگذره و کسی چه میدونه شاید سالیان سال بگذره و جوانی از نسل ما به دنبال دیدن عکس مادربزرگ و یا پدربزرگش در جوانی باشه.
عکسها بیشتر در .... ساده هستند. عکسها خیلی واضح صحبت میکنند و سخاوتمندی بخشی از طبیعت انسانی ما تمایل داره زیباییهای و صحنههای جالب رو با دیگران به اشتراک بذاره.
میلیونها نفر از مردم عکسهایی از شگفتیهای زندگیشون رو به اشتراک میذارند. این عکسها میتونن دنیای تجربهها رو در زندگی ما دگرگون کنند. میبینید عکسها چقدر قدرتمند هستند؟
عکاسی به ما این امکان رو میده که خودمون رو در یک قالب هنری به سبک خودمون به دیگران معرفی کنیم. هر کدوم از ما در اطراف خود متوجه منظرهای یا پیرمردی که روی صندلی کهنه خود جلوی حجرهاش از خستگی دراز کشیده میشیم و اینقدر برامون زیبا هست که یا محوش میشیم یا چند بار برمیگردیم و نگاش میکنیم و شاید علاقهمند به ثبتش بشیم. هر کسی ممکنه این کار (عکاسی از این صحنه) رو انجام میده اما هر کدوم به دلایل شخصی و از دیدگاه خودمون این کار رو انجام میدیم که هر کدوم میتونن یه اثر هنری به حساب بیاند. ایجاد یک تصویر ما رو تبدیل به یک هنرمند میکنه و این احساس خوبیه.
هر انسان احساسی میتونه جایی در عکاسی پیدا کنه. عکاسی زبانی برای بیان احساسات هست. گاهی اوقات کلماتی برای ابراز احساساتمون پیدا نمیکنیم و فقط یک تصویر میتونه اون رو نشون بده و اوج حال و روح ما رو بفهمونه. گاهی اوقات تنها زبان بصری قادر به بیان سختترین احساسات ما هستند.
عکاسی قدرت حرکت ما رو داره. عکاسی در بهترین حالت، زبان قدرتمندیه که با احساسات ما صحبت میکنه. این امکان رو به ما میده تا داستان خودمون رو بگیم