حقیقت این است که شما به پیشینهی طراحی، استعدادهای خاص یا مدرک دانشگاهی نیاز ندارید. با تسلط بر اصول، نکات و ترفندهای کلیدی، هر کسی میتواند طرحهای UI استثنایی ایجاد کند که مردم دوست دارند.
قبل از شروع طراحی، ویژگیها یا عناصری را که باید در طراحی رابط کاربری خود بگنجانید فهرست کنید و آنها را بر اساس اهمیت آنها برای کاربر رتبهبندی کنید.
سپس، میتوانید از رنگ، اندازه، موقعیت و کنتراست برای برجسته کردن مؤثر اطلاعات مهم و راهنمایی کاربران از طریق رابط به طور مستقیم استفاده کنید.
یک اشتباه رایج، تاکید بر عناصر اشتباه است. به عنوان مثال، دو طرح را در نظر بگیرید که معیارها را نشان میدهند:
در مورد اول، عناوین معیارها (مانند "فروش"، "درآمد" و غیره) فونتهای بزرگی دارند که تمرکز را از مقادیر واقعی دور میکند.
در مورد دوم، ارقام مهم (به عنوان مثال، "591") برجستهتر هستند و اطلاعاتی را که کاربران به دنبال آن هستند سریعتر می دهد.
طرح دوم به درستی انجام میشود. با برجسته کردن مقادیر کلیدی، به کاربران کمک میکنید تا آنچه را که به دنبال آن هستند راحتتر پیدا کنند.
شما در حال پیمایش در یک برنامه جدید هستید و اولین چیزی که میبینید یک بنر بزرگ است که میگوید: «بیش از 100 دستور غذای انتخاب شده توسط سرآشپزهای ما را کشف کنید.» هیجانانگیز به نظر میرسد، اما یک مرحله اضافی نیز هست. برای دیدن دستورالعملهای واقعی باید روی آن ضربه بزنید. این اصل تعامل در عمل است که به عنوان تلاش شناختی، فیزیکی و زمانی که کاربر برای رسیدن به هدف خود باید انجام دهد، تعریف میشود.
در دنیای پر سرعت امروز، کاربران به دنبال ارزش فوری هستند. با پنهان کردن محتوا در پشت بنرها، یک مانع غیر ضروری بین کاربر و ارزشی که برنامه شما ارائه میدهد ایجاد میکنید. این هزینه تعامل ممکن است بیاهمیت به نظر برسد، اما میتواند افزایش پیدا کند، بهویژه زمانی که کاربر تازه وارد برنامه شده است و در مورد سرمایهگذاری زمان و تلاش خود مطمئن نیست.
در عوض، تصور کنید که همان برنامه را باز کنید و بلافاصله فهرستی از «10 دستور غذای توصیه شده آسان» را ببینید. بدون ضربه زدن مورد نیاز است، محتوا همانجاست!
این چند کار را انجام می دهد:
الف. ارزش سریع
کاربران فوراً ارزشی را که برنامه شما ارائه میکند میبینند، و این باعث میشود که بیشتر درگیر شوند.
ب. کاهش اصطکاک
هرچه کاربر برای رسیدن به هدف خود قدمهای کمتری بردارد، تجربه کاربری بهتری خواهد داشت. این به معنای افزایش حفظ کاربر و تعامل بیشتر در برنامه شما است.
ج. ارتباط
وقتی مستقیماً محتوا را در معرض دید قرار میدهید، این فرصت را دارید که مرتبطترین یا محبوبترین موارد را به نمایش بگذارید و این احتمال را افزایش میدهد که کاربر فوراً چیزی را پیدا کند که به آن علاقه دارد.
نکته کلیدی این است که فیلدهایی را طراحی کنید که دقیقاً با نوع اطلاعاتی که از کاربر می خواهید وارد کند، همسو باشد. انجام این کار نه تنها تعامل را ساده میکند، بلکه بار شناختی غیر ضروری را نیز حذف میکند و تجربه کاربری روانتر و کارآمدتر را ایجاد میکند. بیایید با مقایسه دو طرح برای وارد کردن کد تأیید شروع کنیم.
مثال اول دارای چهار جعبه مجزا و بزرگ با تایپوگرافی بزرگ شده است که مخصوص کد است. در مقابل، دومی از یک فیلد طولانی با متن استاندارد استفاده میکند. مزیت روش اول مشهود است: با ارائه یک فضای مشخص مشخص برای هر رقم از کد، احتمال خطا را به حداقل میرساند. این فرآیند ورودی را سادهتر میکند و آن را سریعتر و کمتر مستعد اشتباه میکند. تایپوگرافی بزرگ شده به تشخیص آسان ارقام کمک میکند، به ویژه برای کاربرانی که ممکن است با اندازه فونت کوچکتر مشکل داشته باشند مفید خواهد بود.
حال، بیایید یک سناریوی دیگر، وارد کردن اطلاعات کارت را مورد بحث قرار دهیم.
مثال اول دارای یک فیلد طولانی برای هر بخش از اطلاعات، از جمله CVC، تاریخ انقضا، و کدپستی است. طراحی دوم مؤثرتر است زیرا طول فیلد را با نوع و مقدار دادههای وارد شده مطابقت می دهد.
یک CVC همیشه یک عدد 3 یا 4 رقمی است، بنابراین یک فیلد کوتاهتر مناسبتر است و کاربر را به طور موثر راهنمایی میکند. همین منطق در مورد تاریخ انقضا و کدپستی نیز صدق میکند. این فیلدهای مختصر ابهام را از بین میبرد، از فضا استفاده بهینه میکند و در نهایت منجر به تجربه ای سادهتر و کاربرپسندتر میشود.
در هر دو مثال، طراحی «بهتر» کار کاربر را با تراز کردن طراحی فیلد ورودی با دادههای مورد انتظار آسانتر میکند. فرم فقط اطلاعات را جمع آوری نمیکند بلکه به ورود دقیق و کارآمد آن اطلاعات کمک میکند، که هم برای کاربران و هم برای طراحان یک بُرد بُرد است.
با The UI/UX Playbook نکات و ترفندهایی را برای ایجاد طرحهای رابط کاربری که کاربران دوست دارند بیاموزید.
https://www.uxpeak.com/the-ui-ux-playbook