سئو یکی از زیرمجموعههای دیجیتال مارکتینگ است که اگر در فضای آنلاین فعالیت داشته باشید یا به موضوعات مرتبط با آن علاقمند باشید، ناگزیر هستید برای یادگیری آن وقت بگذارید.
سئو فرآیندی است که به گوگل کمک میکند تا سایت شما را شناسایی کرده، زمینه فعالیت شما را بفهمد و بر اساس کلمات کلیدی مرتبط مثلا همین خرید موبایل سایت شما را در صدر نتایج جستجو نشان دهد. در حقیقت سئو به افزایش بازدید سایت شما کمک ویژهای میکند.
روز به روز به تعداد کاربرانی که از طریق گوگل نیازهایشان را جست و جو می کنند، اضافه میشود. بر اساس آمار رسمی سایت گوگل روزانه چیزی حدود 3.5 میلیارد سرچ در گوگل انجام میشود. حالا راحت میتوانیم درک کنیم که چرا بیل گیتس میگوید که "اگر کسب و کار شما در اینترنت حضور ندارد، به زودی از صحنۀ روزگار حذف خواهید شد."
پس کاربران (مشتریان بالقوۀ شما) به گوگل اعتماد زیادی دارند. حالا اجازه دهید ادامه این بحث را با یک مثال برایتان پیش ببرم؛
تصور کنید شما یک فروشگاه موبایل هستید و یک وبسیات هم برای خرید و فروش موبایل دارید. بر اساس ابزارهای "اندازهگیری تعداد جستجوی کلمات کلیدی گوگل" خرید اینترنتی موبایل یا عبارات مشابه آن چیزی حدود 8000 سرچ در ماه دارد.
این آمار عالی است؛ یعنی ماهانه 8000 نفر قصد خرید موبایل دارند و در اینترنت به دنبال جایی برای خرید موبایل میگردند. حتما شما هم برایتان بارها پیش آمده است که چیزی را در گوگل سرچ کنید و همانطور که خودتان هم به تجربه دیدهاید، بیش از 80% کاربران در همان صفحۀ اول نتایج جسجو جواب خود را پیدا میکنند. خیلی کم پیش میآید که کسی در صفحات دوم و سوم به دنبال جواب باشد.
حالا اگر سایت شما در صفحات سوم، چهارم (وبالاتر) نتایج جستجو باشد، به ندرت کسی میتواند شما را پیدا کند. در حقیقت شما 8000 مشتری بالقوه که مستقیما به دنبال شما بودهاند را از دست دادهاید.
در بازار رقابتی امروز سئو مهمتر از همیشه خودنمایی می کند. میلیونها کاربر از موتورهای جستجو برای حل مشکلات و پیدا کردن پاسخ سوالات خود استفاده می کنند. بنابراین به وضوح روشن است اگر صاحب یک وبلاگ ، سایت یا فروشگاه اینترنتی باشید سئو میتواند باعث رشد و رسیدن به اهداف کسب و کارتان شود.
سئو و بهینه سازی یک سایت فرآیندی زمانبر و مستمر است. تکنیک ها و روش های زیادی برای کسب جایگاه بهتر در نتایج گوگل وجود دارد که هر کدام میتوانند تاثیر مثبتی در این فرآیند داشته باشند. برای موفقیت در سئو هر سایت نیازمند 3 بازوی اصلی هستیم که عبارتند از:
استانداردسازی کدنویسی سایت، رعایت اصول سئو در طراحی، نشانه گذاری استاندارد، بهینه سازی سرعت سایت، طراحی نسخه ریسپانسیو و مواردی از این دست را سئو تکنیکال می نامیم. برای شروع فعالیت های مرتبط با بازاریابی محتوا پیش از هر چیز به یک بستر قدرتمند و سایت استاندارد نیاز خواهیم داشت.
فعالیت هایی شامل شناسایی کلمات کلیدی ارزشمند، آنالیز رقبا، تدوین استراتژی محتوایی، تولید محتوای ارزشمند، برچسب گذاری و دسته بندی، لینک سازی داخلی و … را میتوان بخشی از فرآیند بازاریابی محتوا دانست. موفقیت در سئو بدون محتوا تقریبا غیرممکن است.
رعایت استانداردهای سئو تکنیکال و تولید محتوای ارزشمند میتواند شما را به صفحه اول نتایج گوگل برساند ولی برای کسب رتبه 1 و رقابت با سایت های قدیمی تر شما نیازمند لینک سازی خارجی برای سایت خود هستید. فعالیت در شبکه های اجتماعی، فروم های تخصصی، کامنت مارکتینگ، خرید بک لینک، خرید رپورتاژ آگهی و … را اصطلاحا SEO Off-page می نامیم.
پنج نتیجه اول گوگل ۶۷ درصد کلیکها را به خود اختصاص دادهاند
هنگامی که شما یک کلمه یا سوالی را در گوگل (یا هر موتور جستجوی دیگر) جستجو میکنید پاسخ آن از طریق صفحه نتایج (SERP) نمایش داده میشود. در هر لحظه برای مرتب کردن این نتایج مجموعه الگوریتم های پیچیدهای اجرا میشوند که شامل عوامل رتبه بندی (SEO Ranking Factors) است و موتورهای جستجو با توجه به آن تصمیم میگیرند سایت شما در چه رتبهای قرار گیرد.بنابراین سایت بهینه سازی شده با رعایت فاکتورهای سئو شانس بیشتری برای قرارگیری در رتبههای بالا را نسبت به سایتهای غیر بهینه سازی شده دارا است.
گوگل به عنوان محبوبترین موتور جستجو بیش از ۲۰۰ سیگنال را برای تعیین رتبه بندی در نظر میگیرد و اگر بخواهیم این سیگنالها را دسته بندی کنیم به دو بخش کلی سئو داخلی (On-Page SEO) و سئو خارج از سایت (Off-Page SEO) تقسیم می شوند.

همینطور که از عنوان مشخص است فاکتورهای سئو داخلی به عوامل بهینه سازی داخلی سایت اشاره دارد و سایت را برای کاربران و موتورهای جستجو استاندارد می سازد. عناصر مهم این بخش شامل :
– کلمات کلیدی (Keywords): هر صفحه دارای یک هدف و موضوع مشخص است که با استفاده از کلمات کلیدی می توانیم محتوا و موضوع صفحه را به موتورهای جستجو انتقال دهیم. برای مثال صفحه یک محصول مانند “دوربین عکاسی” شامل تنوعی از کلمات (لنز دوربین،لوازم جانبی دوربین و…) است که در متن ، عکس(ALT Tags) و عناصر HTML قرار گرفتهاند.
– تگ عنوان (Title Tags): عنوان صفحه در SERP(صفحه نتایج موتور جستجو) و همچنین تب مرورگرتان قابل مشاهده است. این یکی از مهمترین و قویترین سیگنالها به شمار میرود و شامل کلمه کلیدی و اگر مایل هستید برند کسب وکارتان باشد. برای جدا کردن برند از عنوان صفحه از – _ | » « استفاده کنید.
– تگ Header tags) H) :بیشتر صفحات وب به چند بخش و سرفصل تقسیم میشوند که با تگهای h نمایش مییابند. تگ <h1> میتواند شامل کلمه کلیدی اصلی باشد و دیگر تگها شامل h2 تا h6 دارای کلمات مترادف باشند.
– بهینه سازی محتوا (Content Optimization):محتوای صفحه و مقاله شما باید حاوی کلمه کلیدی اصلی و حداقل با طول ۳۰۰ کلمه باشد. اگر مدام محتوای بی کیفیت و کوتاه انتشار دهید ممکن است به خاطر ارایه محتوای نازک (thin content) تحت مجازات الگوریتم پاندا قرار بگیرید.
– لینک های داخلی (Internal Linking) : منو و لینکهای ناوبری (navigation bars) باعث میشود که بتوانید مهمترین بخشها و دستههای سایت خود را به کاربران و موتورهای جستجو معرفی کنید، بنابراین از سالم بودن و در دسترس بودن این لینکها اطمینان حاصل کنید.همچنین هنگامی که در یک مقاله امکان ارتباط با بخشها و دیگر مقالات مرتبط فراهم است حتما لینک داخلی (Internal Linking) را مدنظر داشته باشید.
– ساختار آدرس ها (SEO-Friendly URL) : ساختار URL مهم است زیرا کمک می کند تا موتورهای جستجو درک بهتری از محتوا و آدرس صفحه داشته باشند. با قرار گرفتن کلمه کلیدی در URL یک صفحه حتی کاربران هم نیز میتوانند محتوای آن را حدس بزنند. بهتر است از حروف ربط مانند (با ، را ، or، in…) و اعداد و سمبلها در ساختار آدرس اینترنتی استفاده نکنید.
– انتخاب نام و توصیف تصاویر(Alt Tags) : تصاویر شما باید از طریق تگ Alt بهینه سازی و قابل توصیف بشوند. اگر عکس روی هاست مربوط به خود سایت آپلود می شود نام آن نیز باید گویای محتوای تصویر باشد.
– مطمئن شوید که ساختار کدنویسی معتبر (valid) و معماری سایت استاندارد باشد
– مطمئن شوید که سایت شما برای نمایش در تلفن هوشمند و تبلت و دیگر دستگاه ها بهینه و واکنشگرا (Responsive) است.
– مطمئن شوید صفحات سایت شما با سرعت مناسبی بارگذاری می شود. سرعت سایت یکی از عوامل مهم در رتبهبندی و حتی موجب کم یا زیاد شدن نرخ خروج از سایت (Bounce rate) است.
علاوه بر تغییراتی که شما میتوانید با رعایت استانداردهای ” On-Page ” جهت قرارگیری بالاتر در SERPs برای سایتتان لحاظ کنید عوامل دیگری نیز در این رتبه بندی تاثیر گذار هستند که در دسته سئو خارج سایت (Off-Page) قرار میگیرند. بر خلاف سئو داخل سایت، بهینه سازی بیرونی سایت کاملا خارج از سایت اتفاق میافتد که مهترین آنها عبارتند از :
لینک بیلدینگ به معنای ارائه راهکارهای جهت دریافت لینک از دیگر سایتها است. لینک بیلدینگ محبوبترین و تاثیر گذارترین عامل رتبه بندی در بهینه سازی خارجی به شمار میرود. یکی از بهترین روشهای دریافت لینک تولید محتوای با کیفیت و ارزشمند است. به عنوان مثال هر کسی دوست دارد می تواند این مقاله را در شبکههای اجتماعی با دوستان خود به اشتراک بگذارد یا از وبلاگ و سایت خود به این مقاله و منبع لینک بدهد، درواقع با اینکار به موتورهای جستجو میگویم این صفحه دارای اطلاعات معتبر و مفید است. از روشهای دیگر میتوان موارد زیر را نام برد :
شبکه های اجتماعی می توانند بخشی از استراتژی شما در بهینه سازی خارج سایت به شمار بروند و همچنین شکلی از لینک بیلدینگ داشته باشند. لازم به ذکر است که تقریبا همه لینکهایی که از شبکههای اجتماعی دریافت میشود خصوصیت “NOFOLLOW” دارند اما به این معنا نیست که هیچ ارزشی نداشته باشند. ایجاد پروفایل و به اشتراکگذاری مقالات از جمله کارهای است که میتوان در سوشال مدیا انجام داد.
سوشال بوکمارکها جزو شبکههای اجتماعی هستند که کاربران میتوانند آدرس صفحاتی که علاقه دارند را ذخیره کنند و با دیگران به اشتراک بگذارند. این روش میتواند در ترافیک ورودی هم تاثیرگذار باشد. با توجه به زمینه فعالیتتان میتوانید در شبکههای reddit.com, stumbleupon.com, scoop.it ، delicious.com عضو شوید.
بد نیست که بدانید متخصصان، تکنیکهای سئو را در سه گروه مختلف دستهبندی کردهاند. این گروهها عبارتند از: سئوی کلاه سفید، سئوی کلاه سیاه و سئوی کلاه خاکستری.

منظور از سئوی کلاه سفید تکنیکهایی است که بر اساس قوانین تعیین شده توسط موتورهای جستجو انجام شده و باعث میشوند رتبۀ سایت بهطور طبیعی در صفحه نتایج گوگل ترفیع پیدا کند. فرایند سئوی کله سفید که بهترین و مناسبترین روش سئو است، یک شبه انجام نمیشود و نیاز دارد که مدت زمان مشخصی پیوسته و دائما روی سایت خود کار کنید، اما در عوض به اصطلاح یک عمر راحتید، گوگل به شما اعتماد میکند و به این راحتی جایگاه شما را به وبسیات دیگری نمیدهد.
راستی اگر به جای سئوی کلاه سفید، سئوی اخلاقی را هم شنیدید تعجب نکنید؛ از بس که این روش بر پایه اخلاق و صداقت و درستی است به آن سئوی اخلاقی نیز میگویند.
در مقابل سئوی کلاه سفید، سئوی کلاه سیاه قرار دارد. یعنی چه؟ یعنی برعکس سئوی کلاه سفید، در سئوی کلاه سیاه سعی بر فریب موتور جستجو و دور زدن قوانین آن است.
این روش سئو برعکس روش قبلی خیلی زودتر نتیجه میدهد؛ اما تاثیر آن همیشگی نیست و گوگل هم بیکار ننشسته که فریبش بدهید! گوگل مدام در حال آپدیت و ارائه الگوریتمهای جدید است و دیر یا زود میتواند دست شما را بخواند. مثلاً همین چند سال پیش عدهای با ساختن لینکهای اسپم و به دردنخور در صفحات مختلف به رتبههای خوبی در گوگل رسیده بودند، اما گوگل با ارائۀ الگوریتم پنگوئن این وبسایتها را جریمه کرد و جایگاهی را که از روشهای نادرست به دست آورده بودند از آنها پس گرفت.
پس شاید چند روزی جایگاه اول گوگل را کسب کنید، اما ممکن است به همان زودی هم لو بروید و از صحنۀ وب محو شوید. به قول شاعر: ترسم که به کعبه (رتبه اول گوگل) نرسی ای اعرابی (وبمستر) کاین ره که تو میروی به تُرکستان (نتایج آخر گوگل) است.
سئوی کلاه خاکستری به تکنیکهایی گفته میشود که با قوانین موتور جستجوی گوگل مغایرند، اما طوری اجرا میشوند که گوگل متوجه نشوند و نتواند سایتمان را جریمه کند. به بیان دیگر سئوی کلاه خاکستری مشابه سئوی کلاه سیاه است، اما نسبت به آن ریسک کمتری دارد.
مثلاً گاهی سئوکاران کلاه خاکستری تعداد زیادی صفحۀ جعلی در شبکههای اجتماعی مختلف (توئیتر، اینستاگرام، فیسبوک، لینکدین، گوگل پلاس و ...) ایجاد میکنند و از این صفحات به سایت خودشان لینک میدهند. خب گوگل فعلاً نمیتواند تشخیص دهد که تمام این صفحات متعلق به خود شما هستند، بنابراین میتوانید فیدبک خوبی از آنها بگیرید. اما بعید هم نیست که تا چند وقت دیگر این راز هم بر ملا شود و دچار جریمۀ گوگل شوید!
توصیه من این است که تا وقتی در زمینۀ سئو حرفهای نشدهاید و با ساختار گوگل و طرز کار الگوریتمهای آن آشنایی کاملی ندارید، از این روش استفاده نکنید. چون گاهی یک اشتباه کوچک میتواند سایت شما را در معرض خطر جدی قرار دهد و به آن آسیب بزند.
با توجه به پیشرفتی که موتور جستجوی گوگل در دنیای اینترنت داشته ،برای کسب در آمد از طریق اینترنت قطعا باید در نتایج گوگل دیده شوید، برای دیده شدن در صفحات گوگل بدون بهینه سازی و سئوی وب سایتتان چندین گزینه خواهید داشت که به مقایسه بین سئو و تبلیغات اینترنتی خواهیم پرداخت:
تبلیغات اینترنتی شامل بنر های تبلیغاتی، پاپ آپ ها و تبلیغات کلیکی در انواع وب سایت ها.
چند مورد از تفاوت اصلی میان سئوی سایت و تبلیغات اینترنتی را عنوان می کنیم:
سئو نتایج ارگانیک گوگل را تحت تاثیر قرار می دهد، اما تبلیغات گوگل نتایج (paid) یا همان پولی را به شما اختصاص می دهد ، با این نوع تبلیغات می توانید به صفحه اول را ه پیدا کنید و بابت نمایش تبلیغ خود هیچ پولی هم پرداخت نخواهید کرد اما بابت هر یک کلیک که کاربر بر روی لینک شما انجام می دهد به گوگل پول پرداخت می کنید. برای سئو باید وب سایت خود را بهینه سازی کنید و به استاندارد های گوگل نزدیک شوید سپس می توانید در نتایج طبیعی گوگل قرار گرفته و در آن جایگاه بدون پرداخت هزینه باقی بمانید.
شما در حالی که برای سایتتان محتوا تولید میکنید و آن را سئو میکنید به یک سری ابزار برای آنالیز کردن سایت و بررسی نتایج بهدست آمده از سئو نیاز دارید. در اینجا لیستی از بهترین ابزارهای موجود را آوردهایم.
گوگل آنالیتیکس (google-analytics) یکی از ابزارهای مهم و پرکاربرد گوگل است. با استفاده از گوگل آنالیتیکس میتوانید اطلاعاتی راجع به کاربران (جنسیت، سن، محل زندگی، مدت زمان ماندن در سایت و... )، آماردقیق ترافیک سایت، نحوۀ ورود کاربران به صفحه، صفحاتی که کاربران بعد از ورود به سایت شما بازدید کردهاند، نرخ تبدیل کاربران به مشتری و اطلاعات دیگر را بهدست آورید.
قبلاً در مورد اهمیت سرعت بارگذاری صفحات سایت صحبت کردیم؛ شما میتوانید با استفاده از ابزار Google PageSpeed Insights سرعت سایتتان را بررسی کنید و مطمئن شوید که بهینه است. در ضمن این ابزار نقاط ضعف شما را هم میگوید و راهکارهایی برای بهبود آن ارائه میدهد.
کافیست وارد سایت Woorank شوید و در اولین کادری که میبینید لینک سایتتان را وارد کنید و اینتر را بزنید. در صفحۀ بعدی لیست کاملی از آنالیز بخشهای مختلف ساییتان را مشاهده میکنید که با سه رنگ مختلف جدا شدهاند. رنگ سبز نشاندهندۀ وضعیت خوب است، رنگ نارنجی بیانگیر این است که این بخش نیاز به بهبود دارد و رنگ قرمز نشان میدهد که روی این بخش اصلاً کار نشده. با کلیک روی هر بخش راهکارهایی به شما داده میشود که میتوانید از آنها کمک بگیرید.
گوگل وبمستر تولز یا کنسول جستجوی گوگل یکی از مهمترین ابزارهای گوگل است. اگر هدف شما حرفهای شدن استفاده از این ابزار را به خوبی یاد بگیرید. اطلاعاتی که Google Webmaster Tools در اختیارتان قرار میدهد عبارتند از:
همیشه سعی کنید در حالی که بهترین کارتان را انجام میدهید حواستان به رقبا هم باشد و آنها را هم رصد کنید. این ابزار در این کار به شما کمک میکند. به صفحۀ SpyFu بروید و آدرس سایت رقیبتان را وارد کنید.اسپایفو اطلاعاتی مانند کلمات کلیدی طبیعی، تبلیغات گوگل ادوردز، استراتژی لینکسازی، اینکه بیشترین ورودی بر اساس کدام کلمات کلیدی بوده و ... را به شما نشان میدهد. فکر میکنم در جایی که رقابت شدید است دانستن این موارد به شما کمک زیادی بکند.
برای چک کردن رنک و اعتبار سایتتان میتوانید از این 2 افزونه استفاده کنید:
با نصب افرونه MozBarروی مرورگر کروم یا فایرفاکس به هر سایتی که وارد شوید میتوانید اطلاعاتی راجع به اعتبار دامنه و اعتبار صفحات سایت، لینکهای داخلی و لینکهای خارجی را مشاهده کنید.
رتبه الکسا از آن جهت اهمیت دارد که بسیاری از مردم برای تصمیمگیری در مورد خوب یا بد بودن یک وبسایت به رتبۀ الکسا نگاه میکنند! علاوهبراین رنک الکسا روی قیمتی که کاربران برای گذاشتن تبلیغ در سایت شما میپردازند تاثیرگذار است. یک سوال؛ الکسا چگونه سایتها رتبهبندی میکند؟
الکسا با استفاده از Alexa Toolbar که کاربران روی مرورگرشان نصب کردهاند ترافیک سایت و سایر دادهها را اندازه میگیرد.
یک سئوکار حرفهای باید اطلاعات کاملی دربارۀ الگوریتمهای گوگل داشته باشد و اخبار بهروزرسانیهای جدید گوگل را دنبال کند. در اینجا من الگوریتمهای مهم گوگل تا سال 2018 را به شما معرفی میکنم.
الگوریتم هیلتاپ یا تپه گوگل در سال 2003 معرفی شد و از همان زمان تا الان تاثیرات غیرقابلانکاری روی نتایج جستجو داشته است. هدف الگوریتم هلیتاپ گوگل چه بود؟ هدف این الگوریتم شناسایی سایتهای مرجع و دایرکتوریهای معتبری بود که به سایتهای کوچک دیگر لینک داشتند. فایده شناسایی دایرکتوریهای معتبر چه بود؟ با شناسایی دایرکتوریهای معتبر فرصت خوبی در اختیار سایتهای کوچکی که در آنها لینک داشت قرار میگرفت تا بتوانند جایگاه خوبی در گوگل کسب کنند.
برخی از این دایرکتوریهای معتبر عبارتند از: Yahoo، Dmoz و Wikipedia. گوگل با استفاده از این دایرکتوریها توانست سایتهای معتبر دیگر را هم شناسایی کند.
الگوریتم پاندای گوگل روی محتوای متنی صفحات حساس است و متنهای کپی شده، پر از تبلیغات و محتواهای بیکیفیت او را به شدت عصبانی میکند. در صورتی که مورد خشم پاندا قرار گرفتید و جریمه شدید، با اصلاح و بهروزرسانی صفحات ضعیفتان میتوانید شانس این را داشته باشید که جایگاه قبلیتان را پس بگیرید.
این الگوریتم یک سال بعد از پاندا به گوگل اضافه شد و وظیفۀ آن مبارزه با لینکسازی اسپم است. با ظهور الگوریتم پنگوئن گوگل، سایتهایی که بکلینکهای انبوهی از سایتهای بیکیفیت و اسپم دریافت کرده بودند از نتایج اولیه موتور جستجوی گوگل حذف شدند.
برای اینکه توسط الگوریتم پنگوئن گوگل جریمه نشوید، همیشه از سایتهای معتبر و مرتبط با موضوع سایت خودتان لینک بگیرید. اما اگر جریمه هم شدید یک راه بازگشت دارید؛ لینک سایتتان را از تمام صفحات اسپم و بی محتوا پاک کنید.
الگوریتم مرغ مگسخوار گوگل از همان زمان که آمد تحولات بزرگی را در موتور جستجوی گوگل ایجاد کرد. وظیفۀ این الگوریتم نشان دادن مرتبطترین و دقیقترین نتایج به کاربران است؛ برای همین هم به جای تمرکز روی یک کلمۀ کلیدی خاص، واژههای هممعنی را نیز در نظر میگیرد.
بعد از اضافه شدن الگوریتم مرغ مگسخوار به گوگل، تعداد زیادی از سایتهایی که بیش از حد از یک کلمۀ کلیدی خاص استفاده کرده بودند جریمه شدند و جایگاه خوبشان را در گوگل از دست دادند. این الگوریتم تحولاتی زیادی را در زمینۀ بازاریابی محتوا هم ایجاد کرده است و شناختن درست آن واجب است.
این بار گوگل الگوریتمی را ارائه میکند که روی نتایج مرتبط با مکان (Location) تمرکز دارد. الگوریتم کبوتر گوگل برای کسبوکارهای محلی یک فرصت عالی ایجاد کرده است تا بتوانند جزو نتایج اولیۀ جستجوهای کاربران نزدیک به خودشان باشند. برای مثال وقتی که در گوگل جستجو کنید کافههای نزدیک من، فقط کافههایی که در مناطق نزدیک به شما نشان داده میشود.
گوگل در سال 2016 الگوریتم دیگری را با نام رنکبرین معرفی کرد که از نظر بررسی و تفسیر کلمات هممعنی مشابه الگوریتم مرغ مگسخوار عمل میکند، اما بسیار پیچیدهتر و پیشرفتهتر است. تمرکز اصلی الگوریتم رنکبرین تجربۀ کاربری یا UX است و میتوان ادعا کرد که نرخ پرش سایت، نرخ بازگشت صفحات، مدت زمان حضور کاربران در صفحات، نرخ کلیک (CTR) در نتایج جستجو و ... از معیارهای مهم برای الگوریتم رنکبرین هستند.
فِرِد نام الگوریتم دیگر گوگل است که وظیفۀ آن تمرکز روی حجم تبلیغات موجود در سایت و لینکهای خارجی است. این الگوریتم محتوای صفحات را بررسی میکند و تعداد لینکهای خارجی موجود در هر بخش را اندازه میگیرد؛ اگر صفحه مورد نظر دارای محتوای بیکیفیت باشد و در آن از تعداد زیادی لینک خارجی استفاده شده باشد، در برابر جریمۀ الگوریتم فرد قرار میگیرد.
سایتهای تبلیغاتی که نگران این الگوریتم هستند باید دقت کنند که اگر محتوای صفحاتشان از استاندارد یا کیفیت لازم برخوردار باشد، با وجود لینک دادن به سایتهای خارجی جریمه نخواهند شد؛ پس اولویت با کیفیت محتواست.
مدت زیادی از معرفی این الگوریتم نمیگذرد اما همین الان هم میتوان نتایج شگفتانگیز آن را هنگام جستجو در گوگل مشاهده کرد. کار الگوریتم Paraphrasingاین است که محتوای سایت را خلاصه میکند و برای کاربرانی که از گوگل سوال پرسیدهاند نمایش میدهد. تصویر زیر نمونهای از عملکرد الگوریتم Paraphrasing است. من هنوز سایتهای فارسی را که به این شکل توسط الگوریتم Paraphrasing شناسایی شوند ندیدهام، اما در مورد سایتهای انگلیسی، محتواهایی که بیشتر حالت پرسش و پاسخ دارند مورد توجه الگوریتم پارافریسینگ قرار میگیرند.
تجربه کاربری در سال 2018 خیلی مهم شد و در 2019 مهمتر هم خواهد شد.
در حقیقت گوگل اعلام کرده بود که RankBrain سومین عامل مهم ردهبندی است. RankBrain ماشینی است که به گوگل کمک میکند نتایج جستوجو را دستهبندی کند. RankBrain نحوه تعامل کاربر با نتایج جستوجو را بررسی میکند و در نتیجه آن را ردهبندی میکند.
مثلا شما در SERP میبینید که لینک چهارم عنوان جذابی دارد و سریع روی آن کلیک میکنید و وقتی وارد لینک میشوید با یک محتوای عالی مواجه میشوید و مدت زمان زیادی در صفحه صرف بلعیدن تکتک واژهها میکنید! در نتیجه گوگل جایگاه لینک را ارتقا میدهد.
در عوض بدون تأمل وارد لینک اول میشوید و با یک محتوای بد مواجه میشوید و سریع صفحه را ترک میکنید. در نتیجه گوگل جایگاه لینک را پایین میآورد.
بنابراین اگر تعداد کاربرانی که سریع صفحه را ترک میکنند زیاد باشد، گوگل جایگاه صفحه را تنزل میدهد.
بنابراین rankbrain به دو چیز اهمیت میدهد:
1- مدت زمان حضور کاربر در صفحه (Dwell Time)
2- نرخ تبدیل (CTR)
اهمیت Dwell Time برای RankBrain خیلی زیاد است، چرا که نشاندهنده دوستداشتهشدن محتوا از سوی کاربر است. اگر تعداد کاربرانی که مدت زمان زیادی در صفحه میمانند زیاد باشد، گوگل جایگاه صفحه را ارتقا میدهد.
یک بررسی نشان داده که میانگین Dwell Time برای ده نتیجه اول گوگل 3 دقیقه و 10 ثانیه است.
گاهی اوقات RankBrain به یک صفحه جایگاهی بیشتر از لیاقتش میدهد و اگر نرخ تبدیل آن بالاتر از میانگین نرخ تبدیل باشد، گوگل متوجه میشود که جایگاه این صفحه در نتایج باید تثبیت شود.
نه تنها بخاطر rankbrain ...
بلکه بخاطر این که گوگل نتایج جستوجوی ارگانیک را بعد از جعبههای پاسخ، گوگل ادز و ... نشان میدهد!
یک تحقیق نشان داده که از سال 2015، CTR نتایج سرچ ارگانیک بیش از 40 درصد در موبایل کاهش داشته است.
بنابراین صفحه شما باید داد بزند که "روی من کلیک کن!" وگرنه به آن توجهی نخواهد شد!
محتوای خود را در featured snippet رنکبندی کنید.
بنا بر آمار SEMrush در حال حاضر 11.3 درصد از نتایج جستوجو دارای featured snippet هستند. اینها خیلی بیشتر از رنک اول گوگل کلیک میشوند و به نوعی رنک اول هستند!
برای دستیافتن به این موضوع لازم است که
1- اول کلمات کلیدی که برای آنها رنک شدهاید را بیابید.
99.58 درصد snippetها مربوط به صفحاتی است که با آن کلمه کلیدی در صفحه اول جای دارند. بنابراین اگر در حال حاضر جزو ده تای اول نیستید، شانس چندانی برای snippet ندارید.
2- سپس کلمات کلیدی که snippet دارند را بشناسید.
برای فهمیدن این مورد به Organic Keywords سایت ahref مراجعه کنید.
3- حالا باید یک snippet bait متشکل از 40 تا 60 واژه بسازید.
سایت SEMrush با آنالیز 7میلیون snippet پی برده است که اکثر آنها 40 تا 60 کلمه دارند.
برای این کار من برای همه مطالبم درمورد یوتیوب، snippet bait نوشتم.
سایت hubspot هم باکسی شبیه snippet bait ایجاد کرده است.
4- متداولترین فرمت snippet bait به صورت پاراگراف میباشد.
اما تنها فرمت نیست.
▪️اگر میخواهید در List Snippets باشید، برای هر بخش از نوشته از H2 و H3 استفاده کنید.
▪️اگر میخواهید در Table Snippets، یک جدول تولید کنید.
در گذشته تمرکز گوگل بر این بود که کلمه کلیدی چند بار در متن تکرار شده. در حقیقت تمرکز 100درصد بر content بود.
اسپایدر گوگل داشتن تگ عنوان، alt عکس، url، H1 و تگ توضیح را چک میکرد.
البته الان هم گوگل این موارد را چک میکند، اما باهوشتر از قبل شده است!
بنابراین به جای تمرکز صرفا بر content، گوگل به context نیز اهمیت میدهد!
در حقیقت گوگل به دنبال نمایش بهترین محتوا به کاربر است و بهترین محتوا لزوما متنی نیست که کلمه کلیدی بارها در آن تکرار شده است.
یک محتوای عمیق، محتوایی است که به کاربر هر چه احتیاج دارد را میدهد.
چگونه محتوای عمیق بنویسیم؟
1- محتوای شما حداقل 2000 کلمه داشته باشد.
به نحوی که همه محتوای موردنیاز کاربر را فراهم کند.
2- محتواهای همیشهسبز تولید کنید.
محتواهای اورگرین هستند که در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشوند و بکلینک میگیرند.
3- از LSI Keywordها استفاده کنید.
وقتی گوگل این کلمات را در متن شما ببیند، متوجه میشود که به خوبی موضوع را پوشش دادهاید.
چند ماه پیش میلیونها نفر پیام Mobile-first indexing enabled را دریافت کردند.
یعنی نسخه موبایل به یک نسخه واقعی تبدیل شد.
امروزه 60 درصد کاربران وبسایتها از طریق موبایل صفحات را بازدید میکنند و جستوجو در موبایل روبه افزایش است.
سه گام اپتیمایز کردن برای ایندکس در موبایل:
1- محتوای خود را مناسب دسکتاپ و موبایل کنید.
برخی محتواها در نسخه موبایل پنهان میشوند و چون گوگل نسخه موبایل را یک نسخه کامل میداند، آن محتواها از چشم گوگل مخفی میماند.
نسخه موبایل محتوای شما باید به نحوی باشد که کاربر محتوا را با همان کیفیتی که در دسکتاپ میبیند، در موبایل هم ببیند.
2- گوگل توصیه میکند که نسخه موبایل ریسپانسیو باشد.
3- دقت کنید که اگر کاربر در نسخه موبایل احساس راحتی نکند، روی دکمه back کلیک میکند و از صفحه خارج میشود.
بنا بر اظهار Cisco تا سال 2021، ویدئوی آنلاین 80درصد ترافیک را به خود اختصاص خواهد داد!
با وجود این که ویدئوهای زیادی الان وجود دارد، HubSpot بیان کرده که 43 درصد مردم تمایل به دیدن ویدئوهای بیشتری دارند!
به طور خلاصه، اگر محتوای ویدئویی نسازید، فرصت را از دست دادهاید!
یوتیوب دومین موتوری جستوجوی دنیاست.
بنا بر گزارش Huffington Post، میزان گذران وقت کاربران در یوتیوب امسال نسبت به سال گذشته 60 درصد رشد داشته است.
در حقیقت مردم در یوتیوب هم همزمان با گوگل سرچ میکنند!
بنابراین اگر میخواهید در سال 2019 ترافیک ارگانیک بیشتری به دست بیاورید، از ساخت محتوا در یوتیوب غافل نشوید.
اغلب سایتها در ساخت ویدئو تنبلی میکنند، بنابراین دیده شدن ویدئوی شما کار سادهای است!
داشتن ویدئو در یوتیوب نه تنها کاربران را به وبسایت شما هدایت میکند
بلکه 55 درصد نتایج گوگل حاوی ویدئو نیز هست که بیشترشان مربوط به یوتیوب است! با توجه به این که گوگل مالک یوتیوب است، در سال 2019 ویدئوهای بیشتری در نتایج جستوجو به نمایش درخواهد آمد!
و حتی تعداد بیشتری Video Featured Snippets نمایش داده خواهد شد!
اگر کاربران تمایل بیشتری به دیدن ویدئو دارند، چرا آن را در اختیارشان قرار ندهیم؟
داشتن ویدئو Dwell Time را در سایت بالا میبرد و به شما توصیه میکنم از محتوای ویدئویی در مطالب صفحات خود حتماً استفاده کنید.
ترافیک حاصل از سمت موتورهای جستجو هنوز هم بهترین نوع جذب بازدیدکننده و مشتری برای سایت به شمار می رود و میتواند باعث موفقیت یا شکست یک کسب و کار آنلاین شود. مهم است که برای کسب سهم در این حوزه برنامه ریزی و استراتژی مناسب را پیش بگیرید.
پیشنهاد مطالب مرتبط: سئو چیست؟ هرآنچه لازم است از سئو بدانید
منبع: مدیر وب