ویرگول
ورودثبت نام
سرزمین عجایب
سرزمین عجایب
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

شیرهای درخشان در پوست شیر


پوست شیر به عنوان موفق‌ترین سریال شبکه نمایش خانگی در سال 1401، بدون شک بخش مهمی از موفقیتش را مدیون بازی درخشان بازیگرانش است؛ درست است که بخش مهمی از بار موفقیت سریال به شخصیت‌پردازی دقیق آن بستگی دارد اما این بازیگران هستند که توانسته‌اند در انتقال این احساسات دقیق عمل کنند. جمشید محمودی علاوه بر انتخاب‌های هوشمندانه، به درستی از بازیگرانش بازی گرفته و این هم جزو نکات مهم کارگردانی‌اش است.

هادی حجازی‌فر آنقدر نقش خوب در کارنامه دارد که نمی‌توان صفت بهترین را برای ایفای نقش نعیم به کار برد. نعیم یکی از مهمترین نقش‌های حجازی‌فر است و برگ برنده اصلی سریال به حساب می‌آید. او در این سریال در قامت پدری زخم‌خورده به میدان آمده است؛ مردی درآمده که سال‌های مهم عمرش را پشت میله‌های زندان سپری کرده و تمام فکرش دیدار مجدد با دخترش بوده است. اما بلافاصله بعد از آزادی، دخترش را از دست می‌دهد و برای انتقام از مسببان این عمر طغیان می‌کند و دیگر حاضر نیست منتظر قانون بماند. حجازی‌فر این‌بار برخلاف همیشه شیرینی و طنازی ویژه خودش را به نقش وارد نکرده و کاراکتری تماما تلخ و زخم‌خورده به نمایش گذاشته است.

شهاب حسینی در سریال «پوست شیر» پس از مدت‌ها خودش را احیا کرد و با نقش محب توانست بار دیگر در جایگاه قدرت بنشیند. محب پلیسی تنها و مغموم است که به خاطر رسیدگی به پرونده یک قاتل زنجیره‌ای دخترش را از دست داده و هنوز نتوانسته است به زندگی معمولی‌اش بازگردد. محب از زندگی، خدا و شغلی که داشته، خشمی عمیق دارد و نمی‌تواند دنیا را بدون حضور دخترش تحمل کند. او با تصویر کلیشه‌ای که همیشه از پلیس در ذهن داریم متفاوت است و حسینی به خوبی توانسته است این سرگشتگی و خشم و عصیان را در قالب شخصیت محب به نمایش بگذارد. نکته قابل توجه درباره محب، همراهی‌‌اش با نعیم است؛ انگار با قتل ساحل یک بار دیگر دختر خودش را از دست داده و به همین دلیل احساساتش به دل می‌نشیند.

علیرضا کمالی از اوایل دهه هشتاد در عرصه بازیگری فیلم و سریال شناخته شد و حالا با کاراکتر رضا پروانه در «پوست شیر» به پختگی زیادی در بازیگری رسیده است. کمالی در نقش رضا پروانه، در قالب مردی فرو رفته که انگار در کل زندگی چیزی برای از دست دادن ندارد. صورتش بی‌حالت است و مدام به دوردست خیره می‌شود و سیگار می‌کشد. حتی در احساسی‌ترین لحظات که او را در کنار همسر موقتش می‌بینیم، باز هم نمی‌توانیم چیزی از احساساتش درک کنیم. همین چهره بی‌حالت و رازی که انگار در وجودش دارد و غمی که درونش نهادینه شده از او برای ما شخصیتی متفاوت می‌سازد. رضا با تمام این ویژگی‌ها برای نعیم رفیقی شفیق است و حاضر است جانش را بر سر رفاقت بدهد. او به‌خوبی از پس ایفای نقش یک بیمار برآمده است.

ژیلا شاهی از سال 1390 وارد سینما شد و بعد از بازی در چند فیلم، سال 1397 برای بازی در فیلم «قصر شیرین» به کارگردانی رضا میرکریمی، سیمرغ گرفت و توجه‌های زیادی را به خودش جلب کرد. بازی او در نقش همسر شهید باکری در «موقعیت مهدی»، بار دیگر او را در مرکز توجه‌ها قرار داد. شاهی در قسمت‌های ابتدایی سریال پوست شیر به نسبت نقش کم‌رنگی داشت. تنهایی، ترس از آینده و تلاشش برای ابراز علاقه به رضا پروانه و ترغیب او برای ازدواج رسمی مشهود بود اما این نقش رفته‌رفته رنگ گرفت. شاهی برای مژگان سنگ‌تمام گذاشت و توانست خیلی زود خودش را به عنوان یکی از مهمترین و اثرگذارترین قطب‌های سریال جا بیندازد.

داستان سریال «پوست شیر» روی ربوده شدن شخصیت ساحل پیش می‌رود و از این جهت اهمیت زیادی دارد اما اندازه نقشش در طول سریال به نسبت سایرین کمتر است. بخش مهمی از جذابیت قسمت اول سریال به لحظات شیرینی اختصاص دارد که ساحل با نعیم تجربه می‌کند؛ موقعیتی عاطفی و پرشور که به پایانی تلخ می‌انجامد. احمدیه به عنوان دختری پرشور و عاطفی معرفی می‌شود؛ دختری که به راحتی خوشحال می‌شود و در مصیبت‌ها بغض می‌کند و اشکش می‌چکد. با این حال زمانی که موقعیت فرار پیدا می‌کند، از شمایل دختر آزاردیده و مغموم خارج می‌شود و برای رهایی تلاش می‌کند. سکانس مرگ ساحل یکی از مهمترین بخش‌های بازی احمدیه است. این موقعیت را چنان باورپذیر بازی می‌کند که نفس مخاطبان بند می‌آید.

در بخش مهمی از سریال صرفا به عنوان مادر ساحل حضور داشت و سوگواری و اندوه و آواره‌گی‌اش آنطور که باید نمی‌توانست توجیه مهمی برای حضورش در سریال باشد. از یک جایی به بعد اما کم‌کم حضورش پررنگ‌تر شد و در همراهی با نعیم و سپس صدرا برای یافتن ساحل، نقش اثرگذارتری به عهده گرفت. بهرام در سکانس مرگ ساحل یکی از درخشان‌ترین بازی‌هایش را به نمایش گذاشت و در جایگاه یک مادر، توانست همزمان مجموعه‌ای از حیرت، درماندگی و تلاش برای جان بخشیدن به دخترش را به نمایش بگذارد. بازی جذاب بهرام، التهاب این صحنه را بسیار بالا برد و احساسات مخاطبان را برانگیخت. این بازیگر در قسمت‌های اخیر هم بسیار پرقدرت ظاهر شده است.

ابتدای داستان بازی کم رنگی داشت اما رفته‌رفته با پرنگ‌ شدن دلیل حضورش در سریال توانست در فهرست بازیگران اصلی قرار بگیرد. صدرا پیش از مرگ ساحل در حقش کوتاهی کرده و به خاطر یک خیانت، حالا که از دنیا رفته خودش را نمی‌بخشد. او برای این عذاب‌وجدان با نعیم همراه می‌شود اما از قسمت سیزدهم به بعد، زمانی که می‌فهمد به ساحل تجاوز کرده‌اند، ماجرا برایش تغییر می‌کند. یکی از مهمترین سکانس‌های سریال، جایی است که با علم به اینکه زورش به لات‌های توی قهوه‌خانه نمی‌رسد اما برای انتقام با یک پیت بنزین همه را تهدید به خودسوزی می‌کند تا رد و نشانی از رباینده ساحل به دست بیاورد. تغییر شخصیت صدرا از یک پسر ساده به فردی انتقام‌جو و عصیانگر، جزو مهمترین نکات بازی صدیقیان است.

پوست شیرشهاب حسینی
سرزمین عجایب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید