قسمت سوم: افتادن به زندان و آشنا شدن با وارطان
در سال 1905 میلادی ارمنیها و مسلمانهای قفقاز ـ با فتنهانگیزی دولت وقت روسیه ـ به جان هم افتاده بودند و اغتشاش شدیدی در آن مناطق ایجاد شده بود. مسلمان، ارمنی را نجس، ارمنی هم مسلمان را منفور میدانست. تعصبات مذهبیِ هر دو گروه به شدت برانگیخته شده و سرزمین قفقاز را تبدیل به جهنمی کرده بود که همه میخواستند از آن فرار کنند.
در این زد و خوردها من هم که مسلمانی متعصب و جوان ساده و چشم و گوشبستهای بیش نبودم، شرکت میکردم. یک روز هم در یکی از این درگیریها گرفتار شده و به زندان افتادم.