به عنوان کسی که بیشتر ساعات روز خودش رو با کامپیوتر و گوشی سپری می کنه و تقریبا تحرکش در حد صفر هست و ساعت ۴ صبح می خوابه و دو بعد از ظهر بیدار میشه و روزی یک یا دو وعده غذا می خوره، اما از اونجایی که در اردبیل زندگی می کنه و هر روز از پنجره خونه اش سبلان رو میبینه تصمیم گرفتم که با یک گروه کوهنوردی و چند نفر از دوستان به کوه سبلان صعود کنم. در این پست تجربیات شخصی خودم رو به اشتراک گذاشتم.
قرار بود ساعت ۱۰ شب پنج شنبه از اردبیل به سمت شابیل حرکت کنیم. شابیل یک منطقه توریستی با آب های گرم در دامنه کوه سبلان می باشد. شابیل آخرین نقطه ای هست که شخص می تونه با ماشین شخصی خودش بره. در این نقطه بعضی از اشخاص ترجیح می دن که پیاده به سمت پناهگاه حرکت کنن که در ارتفاع ۳۸۰۰ متری واقع شده. مزیت مهمی که پیاده رفتن به سمت پناهگاه دارد این هست که بدن شما برای صعود آماده تر می شود هم به لحاظ استقامتی و مهم تر از اون به لحاظ وجود فشار هوای بالا. اگر تیمی بخواد به این شکل صعود کنه باید یک روز مسیر شابیل تا پناهگاه رو طی کنه و شب رو در پناهگاه یا اتاق های اجاره ای پناهگاه سپری کنه و صبح زود مثلا ساعت ۲ یا ۴ اقدام به صعود کنه. اما به دلیل وجود کرونا سرپرست تیم ما ترجیح داد که از این پروسه استاندارد پیروی نکنه. ما شب پنج شنبه ساعت ۱۰ به سمت شابیل حرکت کردیم و بعد با استفاده از ماشین هایی مثل پاترول و لندروور که می تونن راههای کوهستانی رو طی کنن به سمت پناهگاه حرکت کردیم. مسیر شابیل تا پناهگاه با ماشین حدود ۲۰ الی ۳۰ دقیقه می باشد. ما ساعت ۳ صبح جمعه در پناهگاه دور هم جمع شدیم تا صعود رو شروع کنیم.
بعد از کمی گفتگو و جمع کردن بچه ها ساعت ۳ و ۳۰ دقیقه صبح روز جمعه صعود شروع شد به دلیل ترافیک انسانی که وجود داشت و همچنین به دلیل اینکه خیلی از بچه از جمله خودم اولین بار بود می خواستیم صعود کنیم سر قدم یا راهنمای گروه به آرامی حرکت می کرد. فاصله پناهگاه تا قله به لحاظ ارتفاع حدود ۱۱۰۰ متر می باشد. اما اگر شما قدم شمار بزنید حدود ۵ کیلومتر مسافت طی می کنید تا به قله برسید. حدود ۳۰۰ متر (به لحاظ ارتفاع) طی نکرده بودیم که حال چند نفر خراب شد و شروع به بالا آوردن کردن که در نهایت دو نفر از اونها مجبور به برگشتن به پناهگاه شد. دلیل بالا آوردن، سرگیجه و دل درد به خاطر وجود فشار هوا در کوه است.
ارتفاع کوه سبلان حدود ۴۸۰۰ متر از سطح دریا می باشد. حال من بسیار خوب بود و هیچ مشکلی نداشتم و چون حال بعضی از بچه ها خراب شده بود و به پناهگاه برگشته بودن فکر می کردم که من تونستم فشار هوا رو تحمل کنم و بدن من به این هوا عادت کرده پس مشکلی پیش نمیاد و خودم رو در قله تصور می کردم. اما در ارتفاع ۴۳۰۰ متر از کف دریا بودم که در عرض یک ثانیه سرم گیج رفت و درد دل گرفتم می خواستم بالا بیارم اما نمی تونستم. ادامه دادم در ارتفاع ۴۴۰۰ اولین بار بالا آوردم و حالم خراب شد. املتی که ۱۲ ساعت پیش خورده بود هنوز هضم نشده بود و من همشو بالا آوردم. بیشتر که ادامه می دادم نه تنها حالم بهتر نمی شد بلکه بدتر می شد. و نهایتا در ارتفاع ۴۵۰۰ دو بار دیگه بالا آوردم. و تنها با ۳۰۰ متر اختلاف از قله تصمیم به برگشتن گرفتم. در حین برگشت تازه فهمیدم که چی مسیر بلندی رو طی کردم. بدین ترتیب بدون دیدن قله و دریاچه ای که بر روی اون وجود داره سرخورده، ناراحت و تنها به سمت پناهگاه برگشتم.
به نظر من دلیل اصلی که من نتونستم قله سبلان رو فتح کنم بر میگرده به ضعف بدنی و ضعف ارادی خودم اما رعایت نکات زیر می تونست بسیار کمک کننده باشه. این نکات رو برای کسانی که اولین بار می خوان صعود کنن می نویسیم تا شاید در آینده بهشون کمک بکنه.
در این پست تجربیات شخصی خودم از صعود ناموفقم به قله سبلان رو با شما به اشتراک گذاشتم امیدوارم که نکات مهم اون رو در نظر داشته باشید و برای صعودهای خودتون استفاده کنید. اگر سوالی یا نظری داشتید می تونید در بخش نظرات درج کنید.