آشنایی با فونت های فارسی در طراحی لوگو :
تایپ، فیس ها در الفبای لاتین علاوه بر طبقه بندیهای متن و تیتر، به دستههای مختلف نیز تقسیم شدهاند، مثل: رومن، سبک قدیم، مردن، سریف، بدون سریف و چند دستهی دیگر، اما در فارسی و عربی ما مشابه دقيق چنین دسته بندیهایی را نداریم
به طور کلی ما با سه دسته فونت در حروف چینی فارسی سر و کار داریم:
که زیر مجموعه ی آنها، یعنی تقسیم بندی دوم عبارت است از:
الف – دسته بندی از نوع تایپ های معمولی با ضخامت های متغیر و یا تایپ هایی با ضخامت یکسان
ب- دسته بندی از نوع منبع طراحی تایپ، مثل: نستعلیق، ثلث، رقاء،کوفی، و نسخ
اگر چه سه گروه اصلی از قواعد کلی طراحی و استفاده ی فونت پیروی می کنند، اما به دلیل مورد مصرف های متفاوت، خصلت های متفاوت پیدا می کنند.
معمولا فونت برای متن در اندازه های 8 تا ۱۶ پوینت و فونت برای تیترهای اصلی و تیترهای کوچکتر از ۲۴ تا ۷۲ پوینت، و تایپ های متفرقه نیز کاربردی شبیه تایپ های تیتر دارند و دراندازه های ۲۴ تا ۷۳ پوینت به کار می روند.
عامل اصلی در طراحی فونت و تایپ متن، خوانایی و وضوح است. هرچه حروف واضح تر باشند، قابلیت و سرعت خوانایی در آنها بیشتر خواهد بود. حالا باید ببینیم چگونه می توان حروف را در اندازه های کوچک، واضح طراحی کرد.
وضوح داشتن یعنی این که هر حرف در کمترین زمان قابل تشخیص باشد. بدین معنی که هر حرف در اندازهی بخشهای مختلف و نسبت آنها به یکدیگر و در ترکیب با حروف دیگر، حداکثر وضوح را بتواند داشته باشد.
برای نمونه به بررسی فونت های «لوتوس»، «میترا»، «مینیون پرو» و در اندازه ی ۱۲ پوینت میپردازیم.
در میان این فونت ها، فونت لوتوس گرچه از همه نامرتب تر به نظر می رسد ولی از همه خواناتر است، و فونت مینیون پرو که از همه مرتب تر بوده، به اندازه ی خوانایی لوتوس نیست! چرا؟ مگر این نیست که ما در طراحی فونت به نوعی فونتهای لاتین را به عنوان نمونهی کامل در نظر میگیریم، که یکی از مهم ترین عوامل تشکیل دهندهی آنها نظم و مرتب بودن هندسی آنهاست؟ آیا بسیار مرتب بودن فونتها از لحاظ ساده کردن و کرسی بندی به خوانایی آنها کمک میکند؟ اصولا چه فونتی را دارای نظم و ترتیب می دانیم؟ به نظر می رسد اگر فونت از لحاظ طراحی به فونت های غربی نزدیک باشد، مرتب تر است. يعني ما بتوانیم خطهای کرسی بالا و پایین را خلاصه کرده و به جای دو خط اصلی کرسی بالا و دو خط اصلی کرسی پایین، فقط یک خط کرسی در بالا و یک خط کرسی در پایین داشته باشیم. در این صورت مثلاً کرسی «ج» تنها به کرسی «و» نزدیک و برابر شده، و یا کرسی انحنای اول و دوم بالا به یک کرسی تقلیل پیدا کرده و در یک خط قرار گیرند. در واقع ما تنوع کرسی های خط فارسی را کم کرده و به خط لاتین که کرسی های کمتری دارد نزدیک شویم. متأسفانه این گرایش در خوانایی تایپ فارسی در اندازه ی کوچک متن کارآیی ندارد.
در فونت لوتوس فاصلهی کرسی بندی های خطوط پایه ی پایین و کرسی اصلی و خطوط منحنی ۱ و ۲ و خط بالا بیشتر از کرسی بندی های مشابه در فونت مینیون پرو است. مثلا «ج» تنها، دایره ی بزرگ تری دارد. فاصله ی «خ» اول تا «ل» وسط در کلمه ی «خليج» در لوتوس کمتر است تا مینیون پرو. یا در کلمه ی «کیش» «ک» اول در لوتوس بلندتر است. بنابراین می بینیم که برای طراحی حروف متن اگر فاصله ی خط پایهی بالا از خط کرسی و پایهی وسط بیشتر باشد، همچنین فاصلهی خط کرسی وسط با خط پایین نیز بیشتر بشود، فونت واضح تر شده و در نتیجه خوانایی آن در اندازه ی کوچک، بالاتر می رود. نتیجه ی اساسی این است که در فونت های اندازه های ریز، فاصلهی کرسی ها باید بلندتر، و دهانه ها بزرگتر باشد.
اگر کم کردن تعداد کرسی های طراحی فونت، در اندازه های کوچک برای متن، کارآیی لازم را ندارد، اما این گرایش در طراحی فونت های تیتر بسیار کارآ است. یکی از موفق ترین فونت های فارسی، فونت تیتر است که ابتدا توسط آقای حقیقی برای تیتر روزنامه ی کیهان در دههی ۴۰ شمسی طراحی شد. این فونت با قابلیت خوانایی بسیار توانسته با اضافه کردن ضخامت ها، قابلیت دیده شدن از فاصله را نیز به دست آورد.
در این تایپ می بینیم که چگونه دو خط کرسی پایین به یک خط و دو کرسی انحنای بالا نیز به یک کرسی تقلیل یافته اند. بزرگی اندازه ی فونت اجازه داده که که ما این کرسی ها را بدون از دست دادن خوانایی کم کنیم.
در تایپهای تیتر می توانیم هم کرسی ها را کم کنیم، و هم فواصل مابين حروف را به حداقل برسانیم، بدون این که به خوانایی آسیب برسد.
فونت های تیتر وقتی در اندازه های ریز مصرف شوند، به دلیل کوتاه بودن کرسی های پایین و یا بالا و یا هردو، خوانایی آنها کاسته می شود. به علاوه در نوع ضخامت یکسان آنها، به دلیل از دست دادن کلفتی و نازکی خطها ، جریان و حرکت حروف متوقف شده، و با تشخص پیدا کردن و دیده شدن خیلی مشخص هر حرف، از قابلیت خوانایی آن کاسته می شود.
در صورتی که همین تشخص یافتن هر حرف، در اندازه های بزرگ، قدرت بیشتری به حروف و کلمات داده، و چشم را بیشتر به خود جذب می کند.
نوع سوم تایپها که تایپ های متنوع، یا فانتزی و یا هدفمند هستند، بیشتر برای عنوان ها مصرف می شوند. این نوع تایپها معمولا برای اهداف معینی طراحی می شوند. بدین ترتیب که سعی دارند به نوعی معنی اشاره داشته باشند. و یا بهتر است بگوییم این نوع فونت ها به منظور القای معنا یا احساسی خاص طراحی می شوند. مثلا فونتی طراحی می شود که خصلت شاعرانه داشته باشد، و یا صنعتی باشد. و یا فونت هایی که اشاره به دورهی تاریخی خاصی دارند، که نمونه های آنها را در فونت های لاتین بسیار مشاهده می کنیم. فونت با قدرت، فونت با ظرافت، فونت عاشقانه، فونت شیک، فونت با کلاس و….