سعیده عزیزی
سعیده عزیزی
خواندن ۳ دقیقه·۱۰ روز پیش

عید نوروز بدون خرید: وقتی امنیت مالی از کیف و کفش مهم‌تره!

نوروز امسال بی‌خیال لباس نو! چرا امنیت مالی از خرید عید واجب‌تره؟

عید نزدیکه و همه دارن خودشون رو برای یه خرید حسابی آماده می‌کنن. اینستاگرام پر شده از تبلیغ لباس و کیف و کفش‌های رنگارنگ. وایسا! قبل از اینکه کارت اعتباری رو برداری، یه لحظه به این فکر کن: آیا واقعاً به یه لباس جدید نیاز داری؟ یا امنیت مالی برات مهم‌تره؟

چند ساله که من دیگه اسیر تب خرید عید نمیشم. نه لباس نو می‌خرم، نه کیف و کفش جدید. شاید فکر کنی خسیسم یا از عید بدم میاد! حقیقت اینه که یه لیست بلندبالا از دلایل منطقی دارم که باعث شده این تصمیم رو بگیرم. دلایلی که شاید سبک زندگی تو رو هم برای همیشه تغییر بده!

تو این پست، قراره از تجربه‌هام بگم. از روزهایی که پول نداشتم، تا دورانی که ورزش حرفه‌ای تمام بودجه‌ام رو می‌بلعید. از همه مهم‌تر، از اون روزهای سختی که بیکاری و افسردگی باعث شد بفهمم "زنده موندن" خیلی مهم‌تر از "خوش تیپ بودنه". پس اگه تو هم دنبال یه روش هوشمندانه برای پس‌انداز و مدیریت مالی هستی و میخوای عید امسال رو بدون ولخرجی جشن بگیری، با من همراه شو!

وقتی درآمد نبود، خرید هم نبود

یه زمانی بود که دخل و خرجم با هم جور درنمی‌اومد. حقوقی که می‌گرفتم کفاف زندگی روزمره رو نمی‌داد، چه برسه به خریدهای اضافه. هر بار که نزدیک عید می‌شد، به جای فکر کردن به خرید لباس نو، خریدن یه جفت کفش نو یا یه کیف خوشگل اصلاً تو اولویت نبود؛ چون چیزای واجب‌تری بودن که باید تهیه می‌کردم.

ورزش حرفه‌ای، خرج حرفه‌ای

بعدش یه دوره‌ای رو داشتم که ورزش حرفه‌ای می‌کردم. اگه تجربه‌شو داشته باشی، می‌دونی که ورزش جدی فقط وقت و انرژی نمی‌خواد، پول هم می‌خواد! از کفش و لباس تخصصی گرفته تا هزینه‌ی سفرهای هر برنامه. منم تمام درآمدم رو برای همین چیزها خرج می‌کردم. کیف مجلسی؟ نه! یه کتونی مخصوص دویدن لازم داشتم که پامو اذیت نکنه و دووم بیاره. تو اون دوره، خریدای غیرضروری از لیستم خط خورده بودن.

بیکاری و افسردگی؛ وقتی فقط زنده موندن مهم بود

یه دوره‌ی دیگه هم بود که همه‌چی عجیب و غریب شد. شرکتی که توش کار می‌کردم رو ترک کرده بودم، مغازه‌ای که داشتم هم بسته شد و همزمان با این وضعیت، یه افسردگی سنگین هم افتاد به جونم. درآمد؟ تقریباً صفر. دیگه خبری از خریدای بی‌هدف نبود. اولویت من فقط چیزهایی بود که واقعاً لازم داشتم.

الان چی؟ دست به عصا خرج می‌کنم

الان؟ هنوزم احساس امنیت مالی ندارم. شاید درآمد داشته باشم، ولی این احساس که هر لحظه ممکنه شرایط تغییر کنه، هنوز باهامه. واسه همین، خیلی هوشمندانه خرج می‌کنم. قبل از خرید هر چیزی، از خودم می‌پرسم: "واقعاً بهش نیاز دارم؟" خیلی از چیزایی که برای بقیه جزو عادت‌های ماهانه‌ست، برای من غیرضروریه. کاشت مژه؟ ژلیش ماهانه؟ نه، مرسی! روتین آرایش من خلاصه شده به یه ضدآفتاب و یه رژ لب ساده.

راستش رو بخوای، خیلی وقت‌ها پیش میاد که به خودم شک کنم. این همه صرفه‌جویی واقعاً درسته؟ نکنه دارم زیادی سخت می‌گیرم؟ برای پیدا کردن جواب، کلی مقاله می‌خونم و ویدئوهای اقتصادی خارجی رو تو یوتیوب دنبال می‌کنم. فعلاً که این روش برای من ادامه داره.

خلاصه‌اش؟ اولویت‌بندی هوشمندانه

شاید روزی برسه که دلم بخواد بدون فکر کردن به قیمت، یه کیف خاص یا یه جفت کفش لاکچری بخرم. ولی الان، هر بار که یه چیزی رو نمی‌خرم، حس می‌کنم یه قدم به امنیت مالی نزدیک‌تر شدم. برای من، نوروز فقط یه مناسبت برای خرید نیست؛ یه یادآوریه که چقدر راه اومدم و چقدر هنوز راه دارم برای رسیدن به جایی که خیالم از آینده راحت باشه.

خوشحال میشم تو هم تجربه ت رو با من به اشتراک بذاری.

امنیت مالیخریداحساس امنیتعید نوروزکفش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید