درود
یک نگاهی به اطلاعات خرابکار ها انداختم و به نظر میرسه امروز، یکی از بزرگترین خرابکاری های قرن رخ داده (۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ !) و کلی ورژن های دیگه از این خرابکاری ها هم وجود داشته است.
۱- اهنگ انیمیشن رالف خرابکار 2 :
۲- آهنگ جدید بی بی رکسا (Bebe Rexha) به نام Sabotage در 16 آوریل 2021 در دومین آلبوم استودیویی او به نام Better Mistakes ( لینک ):
متن ترانه Sabotage (لینک):
چرا من همه چیز را که دوست دارم خراب می کنم؟ همیشه زیباست تا زمانی که آن را لعنت نکنم به خودم بگو من امن و تنها هستم با هیچ کس دیگری که قلبم را بشکند حتی اگر می دانم که تو هرگز بدترین دشمن خودم نیستی و فکر می کنم تو هستی کبریت در جیب پشتی من ملکه پل های سوزان هستم فقط شما را رها می کنم چرا من همه چیز را که دوست دارم خراب می کنم؟ همیشه زیباست تا زمانی که آن را لعنت نکنم چرا من همه چیز را که دوست دارم خراب می کنم؟ دیوارها بسته می شوند زیرا من آنها را ساخته ام چرا نمی توانم به خودم اجازه شاد بودن بدهم؟ (اوه) چرا باید خودم را درگیر کنم؟ (اوه) کفش هایم فرسوده هستند ، همیشه از دلایلی که واقعاً می خواهم بمانم ، دویده ام کبریت در جیب پشتی من ملکه پل های سوزان هستم فقط شما را رها می کنم چرا من همه چیز را که دوست دارم خراب می کنم؟ همیشه زیباست تا زمانی که آن را لعنت نکنم چرا من همه چیز را که دوست دارم خراب می کنم؟ دیوارها بسته می شوند زیرا من آنها را ساخته ام بنابراین اجازه ندهید که من خیلی زیاد امیدوارم اجازه ندهید که من خیلی زیاد امیدوار باشم زیرا هر وقت راهی پیدا کنم که آن را خراب کنم اجازه ندهید که من خیلی زیاد امیدوار باشم وقتی همه چیز درست است چون راهی پیدا خواهم کرد خرابش کن هر وقت خراب کنم همه چیزو دوست دارم همیشه زیباست تا وقتی که بهش فحش بدم چرا من همه چیز را که دوست دارم خراب می کنم؟ همیشه زیباست تا زمانی که آن را لعنت نکنم چرا من همه چیز را که دوست دارم خراب می کنم؟ دیوارها بسته می شوند زیرا من آنها را ساخته ام چرا خرابکاری می کنم؟
آهنگ شهرام ناظری با نام آتش در نیستان
یک شب آتش در نیستانی فتاد. سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد. شعله تا سرگرم کار خویش شد. هر نی ای شمع مزار خویش شد. نی به آتش گفت : کاین آشوب چیست؟ مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟
گفت آتش بی سبب نفروختم. دعوی بی معنی ات را سوختم. زانکه می گفتی نیم با صد نمود. همچنان در بند خود بودی که بود. مردی را دردی اگر باشد خوش است. درد بی دردی علاجش آتش است.
این نابغه قدیمی شعر، مذهب در چه حالی بوده که شعر بالا را سروده است؟ و الگوریتمی که این نابغه در حال بیان آن بوده چه چیزی بوده است؟
شاید ترکیب شعر بالا با سیستم دفاعی روانی (کار زیگموند و آنا فروید)، نکات جالبی را نشان دهند:
در پایان حدس من این هست که گویی پیام این نوابغ در زمان شناور بوده و در این روزهای تنهایی با این آشفته حالی ها راه خود را ادامه خواهند داد:
صدایم کن صدای تو یه حس ِ جاودان دارد مگیر از من که فریادی بلند