جایی برای نوشتن از «علم و جامعه»، از «کتاب و اندیشه»
خواجهنصیرالدین طوسی: خورشیدی در دل تاریکی

پنجم اسفندماه هر سال در ایران «روز مهندس» نام دارد و مناسبت آنهم روز بزرگداشت خواجهنصیرالدین طوسی است. دانشمندی تمامعیار و پیشانیبلند در تاریخ علم این سرزمین. در تاریخ کشورهای کهن همواره فرازوفرود و وقوع حوادث وجود داشته است. کشورهایی همچون یونان و ایران، همواره آبستن حوادث بودهاند. گاهی فاتح بودند و گاهی مغلوب. ایران، در این میان از ویژگی شگفتانگیزی برخوردار است. چه پیش از اسلام و چه بعد از اسلام، هرگاه ایرانیها فاتح بودهاند، آنچه داشتهاند به دیگر ملل آموختهاند و هرگاه مغلوب شدهاند، عاقلان ایرانی در پی بهترین راه ممکن بودهاند. در این میان تاریخ ایران همواره شاهد ظهور دانشمندان نامدار در تاریکترین دوران بوده است. همواره از ویرانهها و خاکسترهای خانهها، کتابخانهها و کتابها دانشمندانی از دل تاریکی و ویرانه برخاستهاند. خواجهنصیرالدین طوسی یکی از آن دانشمندان نامور است. سال ۶۱۵ هجری قمری، سواران مغول یکییکی شهرهای ایران را فتح میکنند. آنها در یورش و غارت، آبادیها را ویران و قناتها را کور و درختان را سوزاندند. شهرهای بخارا، سمرقند، اورگنج، بلخ، هرات، توس یا طوس، نیشابور و گرگان قدیم جملگی ویران شدند. مغولها معتبرترین مراکز علم در ایران را ویران کردند. در حمله مغولان به ایران، بخشی از مردم کشته شدند، اقلیتی به اسارت درآمده و اندکی هم موفق به کوچ شدند. در این بازه زمانی که مغولها بیرحمانه مراکز علمی ایران را ویران کردند، قرون وسطای اروپا بود و نخستین دانشگاهها در اروپا در شرف تأسیس بودند. با تمام حوادث تلخ عهد مغول در ایران، کودکی بهغایت بلند اقبال برای خودش و سرزمینش زنده ماند و بلندآوازه شد. خواجهنصیرالدین طوسی.
ابوجعفر نصیرالدین محمد بن محمد بن حسن طوسی ملقب به خواجهنصیرالدین طوسی، به سال ۵۷۹ هجری مصادف با ۱۲۰۱ میلادی در اقلیم خراسان بزرگ آن زمان و خراسان فعلی امروز، در جایی نزدیک مشهد فعلی و نیشابور، موسوم به طوس در خانوادهای صاحبکمال دیده به جهان گشود. سرزمین خراسان خاکی عالِمخیز دارد. گستردگی دانش چنان بوده که اگر در یکسوی طیف دانشمندی همچون خواجه نصیر ایستاده و دستاوردهای علمی بسیار دارد، آنسوی طیف هم فقیه عالیقدری همچون امام محمد غزالی از همین خطه از خاک ایران سر برآورده است. نیشابور هم در حوزه تمدن اسلامی در کنار چهار شهر دیگر، یکی از شهرهای برجسته علمی در دوران شکوفایی اسلامی بود. خواجهنصیرالدین ابتدا نزد پدر به علمآموزی پرداخت. سپس به نیشابور رفته و نزد کمالالدین فارسی فرزند یونس، با ریاضیات آشنا شد. با حمله مغول به خدمت اسماعیلیان درآمد و حتی به خاطر حسادت وزیری نبست به هوش و نبوغش مورد اتهام واقع شد و مدتی در قلعهای به زندان افکنده شده. اما با فاتح شدن هلاکوخان به خدمت او درآمد. با جلب نظر هلاکو توانست مرکز بزرگ علمی مراغه را بنیان گذارد. مراغه در نوع خود از بالاترین استاندارهای علمی زمان خود بهره میبرد و محل مناسبی برای رفتوآمد دانشمندان شده بود. در آنجا رصدخانه و کتابخانهای بزرگ بنا نهاد و اگر عددی که از تعداد کتب آنجا گزارششده، درست باشد، قریب به چهارصد هزار جلد کتاب داشته است. خواجهنصیرالدین طوسی زیج ایلخانی را تنظیم کرد و تا نزدیکی اواخر عمر در مراغه ماند و در کنار مدیریت آنجا به کارهای علمی دسته اولی پرداخت. اواخر عمر قصد سفری کرد و در شهر بغداد چشم از جهان فروبست. او را در جوار امام هفتم شیعیان دفن کردند. نوشتههای خواجهنصیرالدین طوسی بسیار متنوع بوده و در زمینههای ریاضیات، اخترشناسی، فیزیک، موسیقی، معدنشناسی، پزشکی، جغرافیا، منطق، کلام و فلسفه از او نوشتههایی برجایمانده است. برخی از آثار شاخص او در ریاضیات عبارتاند از:
1. کتاب کشفالقناع عن اسرار شکل القطاع، درباره مثلثات که به زبانهای فرانسوی، آلمانی و روسی بهطورکلی یا جزئی ترجمهشده است؛
2. جوامع الحساب بالتخت والتّراب، که به روسی هم ترجمهشده است؛
3. الرساله الشافیه عن الشک فی خطوط المتوازیه، که موضوع آن بحث درباره اصل پنجم اقلیدس است.
جورج سارتن در کتاب دانش پیشینیان و تأثیر آن در انقلاب علمی خلال سال ۱۶۰۰ میگوید: نصیرالدین کتابی تحت عنوان تحریر اصول اقلیدس و در آن بسیاری از مسائل و نظریات دانشمندان مسلمان پیش از خود را مورد شرح و نقد قرار داد. خواجهنصیرالدین طوسی در بسیاری از شاخههای ریاضیات ابتکارات متعددی داشت. موریس کلاین، ریاضیدان نامور در کتاب تاریخ ریاضیات از گذشته تاکنون مینویسد: نصیرالدین طوسی اعداد گنگ را بهخوبی میشناخت. همانطور که از سطور بالا پیداست خواجهنصیرالدین در علم نجوم هم از سرآمدان عصر خود بوده و تألیفات روشنگرانه بسیار دارد. شاید نقلقول سارتن در کتاب درآمدی بر تاریخ علوم بهتنهایی نشاندهنده عظمت کار خواجه باشد. سارتون مینویسد: نصیرالدین طوسی، بطلمیوس و آنچه را وی در کتاب مجسطی اظهار کرده است، مورد نقد قرار داد. این مطلب نشانه نبوغ نصیرالدین و گستردگی قدرت و توانایی او در علم فلک است. میتوان بهصراحت گفت این انتقاد او گامی مقدماتی برای اصلاحاتی بود که توسط نیکلاس کپرنیک در زمانی بیش از دویست سال پس از درگذشت نصیرالدین انجام شد.
از میراث خواجهنصیرالدین، گذشته از ۱۴۵ اثر بهجامانده علمی در زمینههای گوناگون میتوان بهاختصار به سه مورد اشاره کرد. نخست اینکه با هوشمندی تمام توانست دشمن اشغالگر وطن را رام کرده و حتی مشاور او شود. خواجه توانست از هلاکوخان مغول بهره برده و برای ایران میراثی ماندگار در مراغه مهیا سازد. دیگر اینکه توانست مراغه را تبدیل به مرکزی برای حضور ریاضیدانها، اخترشناسان و سازندگان ابزارهای نجومی نماید. در مراغه نهفقط از کشورهای همسایه، بلکه از قفقاز و مراکش حضور داشتند و نهفقط از کشورهای مسلمان که از سوریه مسیحی و حتی چین گرد آمدند. با تلاش خواجهنصیرالدین طوسی علم اخترشناسی از یک فعالیت فردی به فعالیت و پژوهش گروهی مبدل شد که در زمان خود دستاوردی بزرگ بود. در رصدخانه مراغه دانشمندان آن دوره از ملیتها و مذاهب متعدد گرد هم آمدند، کتابهای یونانی را به فارسی ترجمه کرده و حتی اشتباهات گذشتگان را تصحیح میکردند. خواجه در تربیت شاگردان زبردست و باهوش هم اهتمام تام داشت و قطبالدین شیرازی که از اخترشناسان سرشناس عصر خود بود، در مکتب نجومی پایهریزی شده توسط خواجهنصیرالدین تربیت شد. او حتی مسئولیت ساخت ابزارآلات نجومی را به محمد مویدالدین عُرضی واگذار کرد و بدین شکل پایهگذار نجوم رصدی در زمانه خودش شد. خواجهنصیرالدین البته دشمنانی و رقیبانی هم داشته که حاکی از راه سخت و دشوار وی برای ساختن بنایی علمی در ایران اشغالشده در دوره مغول است. او در بسیاری از زمینههای دانش عصر خود نوشتههایی دارد و برخی او را همچون ابنسینا صاحب دانش گسترده میدانند.

مطلبی دیگر از این نویسنده
خرمشهر چگونه آزاد شد؟
مطلبی دیگر در همین موضوع
سجل دیجیتالی
بر اساس علایق شما
یک چالش مفید: چالش #آشغال_تگ یا TrashTag برای جمع آوری زباله از طبیعت