تیاور با دو دغدغه بزرگ خلق شد، یک احیاء جنگلهای هیرکانی، دو تجارت منصفانه. خلق یک مدل خلاق که در آن محیط زیست حفظ شود، تجارتی با رعایت الگوهای منصفانه انجام شود و برکت این کسب و کار کشاورزان، ما و زمین را سرشار از نعمت کند.
پل رایس می گوید، یکلحظه فرض کنید کاپشنی که پوشیدهاید از جنس خزی است که برای تولید انبوهش میلیونها حیوان قربانی میشوند؛ یا برای مثال پیراهن تنتان به دست کارگرانی دوخته شده که در بیگارخانهها کار میکنند و روزانه کمتر از یک دلار حقوق میگیرند؛ و شکلاتی که میخورید از کاکائویی باشد که کودکان کار آن را برداشت کردهاند. این فرضها نه خیالی، که در اکثر اوقات واقعیاند. اگر چنین باشد، آنگاه مایی که خرید کردهایم آیا شریکِ جرم آن فروشنده نخواهیم بود؟ با این مسئولیت اخلاقی چه میتوان کرد؟ آنها در صنعت پرسود قهوه کار میکردند اما درآمد روزانهشان بهسختی یک دلار میشد؛ روستاهایشان برق نداشت؛ به آب آشامیدنی دسترسی نداشتند و بچههایشان هیچوقت پشت میز مدرسه ننشسته بودند. خرید زیرقیمت از کشاورز، و فروش به چندین برابر قیمت در بازارهای جهانی. در کشورهای توسعهنیافته، نقطۀ تعادل بازار ازقضا همان جایی بود که سهم کشاورز میشد نانی بخورونمیر و سهم صادرکننده سودی چندصدبرابر. مشکل اصلی کشاورزان نیکاراگوئه هم پیچیده بود و هم ساده: صادرکننده محصول را زیرقیمت از کشاورز میخرید، اما این اختلاف قیمت بیش از اندازه و حیرتانگیز بود. رایس میگفت «کشاورزان نیازی به خیریه ندارند، کافی است حق خودشان را بپردازید». رایس میگفت «کشاورزان نیازی به خیریه ندارند، کافی است حق خودشان را بپردازید». رایس الگوی تجارت منصفانه را از نیکاراگوئه به ایالاتمتحده برد و «فرترید» آمریکا را تأسیس کرد. پس از مدت کوتاهی، دیگر شرکتهای اروپایی، که با عنوان «فرترید» فعالیت میکردند، با رایس متحد شدند و سازمان فرترید اینترنشنال را راه انداختند. این سازمانها هماکنون بر فرآیند تولید برخی شرکتها نظارت میکنند و، در صورت تأیید فعالیتشان، اجازه میدهند آنها هم برچسب ضمانت فرترید را بر روی کالاهایشان بچسبانند. (می توانید داستان کامل فرترید را از اینجا بخوانید.) خریداران بهازای هر دلاری که بابت آن کالا میپردازند یک رأی مثبت به صندوق آن کارخانه یا فروشنده میاندازند و با مدل اقتصادیِ کسبوکارش موافقت میکنند. تقاضای خریدکنندگان است که به بازار میگوید چه عرضه کند و چه عرضه نکند، بنابراین قدرت تقاضا میتواند ابزاری باشد که فرایندهای غیراخلاقی تولید را تقویت یا نابود کند. این قدرت نوعی مسئولیت اخلاقی به دوش خریداران میاندازد. مصرف اخلاقی یعنی اجتناب از خرید هرگونه کالایی که در طول فرآیند تولیدش، طی روالی دائمی، آسیبی قابلملاحظه به انسانهای دیگر، حیوانات یا محیطزیست وارد شده باشد و خرید آن محصول چرخۀ ظلم را بازتولید کند و در مقابل یعنی خرید محصولاتی که در طول فرآیند تولید، عرضه و درآمد حاصل از آن، انسانهای دیگر، زمین، حیوانات و محیط زیست بهره مند شوند و خرید آن محصول موجبات بهبود کیفیت زندگی و آینده زمین و سرزمینی را فراهم آورد.
خرید از تیاور نمونه بارز مصرف اخلاقیست، که در فرآیند تهیه محصولات آن، کشاورز و زحمات او در نظر گرفته شده است تا با خرید مستقیم از آنها ارزش افزوده زحماتشان به آنها بازگردانده شود، در پروسه بسته بندی و ارسال آن تا حد امکان سعی شده است از اقلام قابل بازیافت و سازگار با محیط زیست استفاده شود و از همه مهمتر، بخش عمده ای از درآمد حاصل از این چرخه به جمع آوری بذر، کاشت و نگهداشت درختان در معرض انقراض جنگلهای هیرکانی تعلق می گیرد، و همچنین بخشی از سود ماهیانه صرف کاشت نهال می شود،
تیاور، یار و یاور زمین.