کار مطبوعاتی را از سال 1332 به عنوان خبرنگار پارلمانی اطلاعات آغاز کرد و گاهی کاریکاتور نمایندگان و مقامات را نیز میکشید. وی با توجه به حضور متمادی در مجلس، خاطرات جالبتوجهی از نمایندگان مجلس و نحوهٔ تصویب برخی از مصوبات دارد. او بعدها سردبیری روزنامهٔ اطلاعات جمعه را به عهده گرفت و مدتی سردبیر مجله جوانان این موسسه و زمانی نیز دبیر سرویس اجتماعی اطلاعات بود. احرار در سالهای قبل از 1357، سرمقالههای سیاسی روزنامه اطلاعات را مینوشت و همزمان در زمینه مسائل اقتصادی و تاریخی با نشریات دیگر نیز همکاری داشت. مطالب انتقادی و اجتماعی او در این روزنامه یا نشریات دیگر تهران چاپ میشد، به خاطر نثر روان و شیوا همراه با ضربالمثلهای به جا و دقت نظر وی علاقمندان و طرفداران بیشمار داشت. وی حضور نزدیکی در وقایع روزنامهنگاری دوران پهلوی داشت. از زمان سردبیری کل در روزنامهٔ «اطلاعات» و مجلۀ «اطلاعات جوانان»، در دهه ۱۳۵۰، بهعنوان یکی از جریان سازهای مطبوعاتی در حوزههایی چون آموزش روزنامهنگاری و تأسیس مدرسهٔ عالی روزنامهنگاری گرفته تا نحوهٔ تعامل با نهادهای دولتی، خصوصی، امنیتی و... علاوه بر این، احمد احرار از پرخوانندهترین کتابهای تاریخی و داستانی است که قبل و بعد از انقلاب در تیراژهای وسیع و چاپهای مکرر منتشر شده است. برخی از رمانهای تاریخی وی از جمله شیطان سبز، مردی از جنگل، کشکول ابوالفضول و توفان در ایران ابتدا به شکل پاورقی در روزنامه اطلاعات چاپ شده است. وی پس از خروج از ایران، در سال 1382 با فوت هوشنگ وزیری سردبیر کیهان لندن، مسئولیت سردبیری این نشریه را بر عهده گرفت و تا پایان فعالیت چاپی این هفتهنامه در سال 2013 در این سمت باقی ماند. آثار گذشته و آینده، گفت و گو با رضا پهلوی؛ چه شد که چنان شد؟ گفت و گو با عباس قرهباغی؛ دو قرن فراز و نشیب مطبوعات و سیاست در ایران؛ خاطرات اردشیر زاهدی، ویراستار احمد احرار؛ توفان در ایران؛ ملکه خون آشام؛ شاهین سپید؛ افسانه شجاعان؛ اژدها؛ بهار و خون و افیون؛ شیطان سبز؛ مردی از جنگل؛ شاهزاده و عیار.