Risk Managementریسک عبارت است از انحراف در پیشامدهای ممکن آینده . اگر تنها یک پیشامد ممکن باشد ، انحراف و ریسک کمتر می شود .ما در دنیای مخاطرات و ریسک زندگی می کنیم . باید ریسک ها را تحلیل کنیم ، اگر با آنها بر خورد داریم باید آنها را شناسایی و در مجموع تمام ریسک ها و نتایج آنها را ارزیابی کنیم . مدیریت ریسک عبارت است از فرایند مستند سازی تصمیمات نهایی اتخاذ شده و به کار گیری معیارهایی که می توان از آنها جهت رساندن ریسک تا سطحی قابل قبول استفاده کرد .
به عبارت دیگر فرآیند شناسائی ، ارزیابی ، انجام اقدامات کنترلی و اصلاح ریسک های اتفاقی بالقوه ای که مشخصآ پیشامدهای ممکن آن خسارت با عدم تغییر در وضع موجود می باشد . مدیریت ریسک مجموعه ای را قادر می سازد که به نحو بهتری ریسک های متداول در فعالیتهای روزمره را مدیریت نموده و با خیالی آسوده از خسارات تصادفی ، بطور جامعتر و مؤثرتر فعالیتهای روزمره خود را ادامه دهد ، ضمن اینکه ما را قادر می سازد به نتایج قابل قبول با حداقل هزینه نایل گردیم .
شناخت ریسک ها مستلزم شناخت هر یک از نقاط این زنجیره است که عوامل خسارت آفرین ( حادثه ها و .... ) ، منابع خسارت پذیر ( پرسنل ، اموال ، مسئولیتها و درآمدها ) و نوع تأثیر عامل اول برعامل دوم ( انواع خسارت ها ) را بطور دقیق در بر می گیرد . مدیریت ریسک کمک به انسانها برای حفاظت مستمر از خود ، داراییها و فعالیتها یشان در برابر حادثه هایی است که در طول تاریخ زندگی انسانها ، همواره او را با مخاطره روبرو کرده است .
این علم ضابطه ها وروشهایی را بدست داده است که اشخاص ، مؤسسه ها ی اقتصادی ( صنعتی و تجاری ) و غیر انتفاعی و دولتها با استفاده از آنها می تواند وظیفه آینده نگری را در ارزیابی ، کنترل و تأمین مالی خسارتها انجام دهند . براین پایه مدیریت ریسک برخوردی نظام یافته با ریسک ها را سامان می دهد . بدین منظور همواره در کار پاسخ گفتن به دو پرسش اساسی در باره پیش آمدهای احتمالی آینده است . نخستین پرسش اینکه (( چه خواهد شد ؟ )) و دوم اینکه (( چه باید کرد ؟ )) .
مدیریت ریسک همواره در کنار برنامه ریزی برای رویارویی با رویدادهای احتمالی آینده است . بنابر ضابطه هایی که مدیریت ریسک بدست داده است ، ایمن کردن سازمانها و سرمایه گذاریها در برابر خطرها و خسارتها نیازمند شکل گیری نظامی فکری و عملی است که بوسیله آن سیاست گذاری در برابر ریسکها یکپارچه شود . چنین نظامی به شکل مستمر در کارشناسی مشکل های مؤسسه های در معرض خطر و یافتن راه حل های مناسب و مؤثر برای حل آنهاست . بر این پایه ، نظام یادشده باید مشکل های موجود را تشخیص دهد ، تعریف کند و تحلیل ساختاری از آنها بدست دهد و با گردآوردن اطلاعات مربوط و طبقه بندی شده ، مناسبترین شیوه های پیشگیری ، کنترل و تأ مین مالی ریسکها را ارائه دهد.
برداشتی که از مدیریت ریسک ارائه شد ضرورت آگاهی از ریسکها را درجامعه و مؤسسه های اقتصادی آشکار می کند . تنها در پرتو چنین آگاهی هایی می توان نظام مدیریت ریسک را در جامعه و تمامی مؤسسه های مربوط سازمان داده و به فعالیت واداشت . آشکاراست که ایفای وظایف مدیریت ریسک را می توان بر حسب اندازه و وسعت هر مؤسسه ، توسط یک واحد سازمانی و زیر نظر مدیر مربوط که مدیر ریسک نامیده می شود ، انجام داد و راهبری کرد . برای شناخت انواع ریسک هایی که هر مؤسسه در معرض آنها قراردارد ، می توان با روشهایی مشخص در میان منابع درون سازمان وبرون آن به جستجو پرداخت . از دیدگاه مدیریت ریسک منابع درون سازمان همه چیزهایی است که در هر مؤسسه موجود است و امکان بهره برداری از آنها وجود دارد .
پس از شناخت ریسک های هر مؤسسه ، باید میزان تأثیر وقوع هرخسارت را برتمامی مؤسسه بررسی کرد و این کار نیازمند آن است که مشخص شود ،اولآ هریک ازخسارت ها با چه احتمال روی دادنی روبروست وثانیآ در صورت وقوع چه مبالغی را تشکیل می دهد ، واین مبالغ چه تأثیری برساختار مالی مؤسسه خواهد گذاشت . به بیان دیگر اقدام های مرحله اول ( شناسایی ریسک ها ) مجموعه ای از داده ها ( اطلاعات خام ) را درمورد ریسک هایی که مؤسسه در معرض آنها قراردارد به دست می دهد و مرحله بعد یافته های به دست آمده ( داده های یاد شده ) ، برپایه شالوده نظام مدیریت ریسک در مؤسسه ، طبقه بندی و پردازش می شوند که به فرآوری اطلاعات سنجیده ، معتبرو اولویت بندی شده می انجامد .
گام های اصلی در فرآیند مدیریت ریسک
اگر می خواهید مباحث امنیت شبکه و تست نفوذ را به خوبی یاد بگیرید به دوره آموزش تشخیص نفوذ در این لینک مراجعه کنید.