منابع انسانی واژه ای است که در روند توسعه کلمات و مفاهیمی مانند پرسنل، کارمند، کارگر و ... به وجود آمده است. با کمی تامل در محیطهای کاری مدرن حذف این واژگان کاملا مشهود خواهد بود. تغییر نوع نگرش به مضمون این واژه و کارکرد آن، زمینه ساز تغییرات پیش آمده در طول زمان شده است. امروزه واژه منابع انسانی در دو سطح خرد و کلان تعریف میشود. در مقیاس خرد، این واژه به معنی هر فرد مشغول به کار در سازمان است و از این کلمه جهت مورد خطاب قرار دادن کارمندان و کارگران استفاده میشود. در سطح کلان این واژه به یک دپارتمان اطلاق میگردد که عهده دار رسیدگی به نیازهای شاغلین در سازمان است.
امروزه نیروهای شاغل در سازمانها، ارزشمندترین دارایی سازمانها محسوب میشوند. در نتیجه واحد منابع انسانی در سازمان، تنها مسئول استخدام و نظارت بر سیستم جذب و استخدام نیرو کار نخواهد بود و وظایفی از قبیل ایجاد انگیزش و رضایت در کارمندان و کارکنان، مدیریت کارکنان، رشد و توانمندسازی کارکنان و حفظ کارکنان متخصص نیز بر عهده این واحد سازمانی خواهد بود. این بخش از سازمان در حقیقت به عنوان بازوی مدیریت در جهت رسیدن به اهداف کلان سازمان به شمار میآید.
نقش کلیدی واحد منابع انسانی در کسب موفقیت سازمان واضح است. این واحد، زمینه ساز رشد کارمندان و پرسنل شده و هم زمان پیشرفت سازمان و کارمندان را در پی خواهد داشت. این واحد با استفاده از ابزار و شیوههای مخصوصی اهداف خود را دنبال میکند که در ادامه به تشریح برخی از آنها پرداخته خواهد شد.
ارزیابی عملکرد کارکنان و کشف تواناییهای پنهان پرسنل یکی از وظایف مهم واحد منابع انسانی در سازمان است. این واحد با بررسی نتایج ارزیابی عملکردها، در صورت نیاز دورههای آموزشی برای کارکنان برگزار مینماید که علاوه بر ارتقا دانش و مهارت پرسنل، دستیابی به اهداف سازمانی را نیز تسهیل مینماید. گاهی در حین بررسی و ارزیابی عملکرد، نیاز به تغییر وظایف برخی کارکنان تشخیص داده شود، در نتیجه با اقدام به موقع و تغییر موقعیت شغلی کارمند و کارگر کارایی مجموعه افزایش خواهد یافت.
دوره های آموزشی برای کارکنانی که سطح مهارت کافی و متناسب با شغل خویش ندارند، توسط نیروهای ماهر و خبره اجرا میشود و آموزشهای درون سازمانی برای پوشش ضعفهای موجود به کار برده میشود. این امر سبب صرفه جویی اقتصادی برای سازمان شده و فضای کاری مطلوب و مثبتی را فراهم میکند.
یکی از سودمندترین وظایف واحد منابع انسانی در سازمانها، شناسایی و پیاده سازی ساختارهایی است که سبب عملکرد بهتر کارکنان شده و بهرهوری را افزایش میدهد. این بخش، با ایجاد فرصتهای آموزشی حین کار، زمینه ساز افزایش دانش پرسنل میشود. همچنین این واحد فرهنگ سازمان را به گونهای تدوین مینماید که نرخ خروج کارکنان از سازمان به حداقل رسیده و پرسنل شغل خود را ترک نکنند. در نتیجه هزینه جذب نیروی جدید و کارآمد برای سازمان نیز به کمترین حد ممکن خواهد رسید. کنترل هزینهها و جلوگیری از اتلاف منابع مالی سبب کارآمد شدن سیستم خواهد شد. کنترل و بررسی سیستمهای حقوق و دستمزد با مبنا قرار دادن عملکرد کارکنان، از کارکردهای اساسی مدیریت منابع انسانی است.
پرسنل شاغل در منابع انسانی در فواصل زمانی مشخص، اقدام به بررسی سطح رضایت کارکنان مینماید. حیطه انجام بررسیها منوط به بخش و قسمت خاصی نمیشود و میزان رضایت کارمندان و کارگران از مدیران خود و سرپرستان مربوطه، محیط شغلی، وظایف محوله و ... را شامل میشود.
مدیران منابع انسانی، دادههای جمع آوری شده را تبدیل به یک مدل قابل استناد مینمایند و برای این کار از شاخصهای در دسترس و موجود استفاده میکنند. پس از تحلیل و بررسی مدل حاصله، علل نارضایتیهای موجود و راهکارهای لازم برای برون رفت از این مشکل ارائه میگردد. در برخی موارد در پس این تحلیلها نتایج جالبی نیز حاصل میشود و مواردی از سازمان که قابلیت بهبود دارند نیز مشخص میگردند. این اقدامات زمینه ساز برقراری تعاملات تاثیر گذار در سازمان شده و در کارمندان و کارگران ایجاد انگیزه میکند.
گاهی در یک سازمان تعارضاتی بین همکاران ایجاد میشود و یا بین کارکنان و مدیران مشکل ایجاد می گردد. حتی ممکن است بروز تعارض بین فرد و شغل محوله به وی باشد. متخصصان شاغل در منابع انسانیبا برطرف نمودن هوشمندانه مشکل به وجود آمده، روابط فی مابین همکاران را اصلاح نموده و محیط کار پر انرژی و مطلوب را ایجاد میکنند.
بدیهی است تداوم بروز تعارض در هر قسمت سازمان، تاثیرات منفی انکار ناپذیری خواهد داشت و در طی گذر زمان، تمام سازمان را تحت الشعاع قرار خواهد داد. لذا لازم است در این زمینه اقدامات اساسی و به موقع صورت گیرد تا از بروز آسیبهای بعدی جلوگیری به عمل آید.
یکی از کارهایی که در هر سازمان، توسط پرسنل شاغل در بخش منابع انسانی انجام میگیرد، پیاده سازی و توسعه یک سیستم مدیریت و ارزیابی عملکرد است. با اجرای این شیوه کارکنانی که عملکرد آنان کمتر از حد قابل قبول باشد شناسایی و مشخص میشوند. این کارکنان به رشد مثبت کسب و کار و سودآوری سازمان زیان میرسانند. لازم است این افراد در اسرع وقت شناسایی شده و از ایجاد ضررهای بعدی برای سازمان پیشگیری شود.
در مقابل کارکنانی که در بالا به سطح عملکرد آنها اشاره شد، کارکنانی نیز وجود دارند که راندمان کار را به طور قابل توجهی افزایش میدهند و سبب ساز رشد و پیشرفت سازمان میشوند. مدیران منابع انسانی با در نظر گرفتن پاداشهای متناسب و شایسته از این افراد قدردانی خواهند نمود و با این شیوه علاوه بر جلوگیری از ایجاد ضررهای ناخواسته، سیستم عادلانهای برای پرداخت حقوق و دستمزد در سازمان راه اندازی میکنند.
برای مطالعه بیشتر اینجا کلیک کنید.