بیشک در یکی دو هفته گذشته نگاههای ناظران سیاسی کشور به ثبتنام نامزدهای انتخاباتی و سپس بررسی صلاحیت آنها توسط شورای نگهبان بود. با اعلام لیست کاندیداهای احراز صلاحیت شده توسط شورای نگهبان، هجمه انتقادات به این شورا بالا گرفت و شبکههای اجتماعی پر شدند از نظرات و بحث و جدلها میان منتقدین و طرفداران نامزدهای رد صلاحیت شده با موافقان و حامیان لیست شورای نگهبان. در این میان به نظر می آید که نامزدهای نظامی که در چند ماه گذشته در موردشان زیاد نوشتیم و گفتیم، کمترین سهم را از لیست تائید صلاحیت شدهها داشتند و بجز یک عضو بازنشسته سپاه، همگی رد صلاحیت یا مجبور به انصراف شدند که همین امر سوالاتی را در ذهن مخاطبان ما که بسیاری از آنها از خانوادههای نظامیان و ایثارگران و جانبازان هستند، ایجاد کرده است. مهمترین سوال مطرح شده اینست که چطور اشخاصی که سابقه سالها خدمت نظامی به کشور را دارند و در راه حفظ امنیت کشور بارها جان خود را به خطر انداختهاند و برخی از آنها برای امنیت و استقلال امروز ما تا پای شهادت پیش رفتهاند، حتی صلاحیت ندارند نامشان در میان نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری باشد؟
بر اساس فهرستی که وزارت کشور روز سهشنبه ۴ خرداد اعلام کرد، شورای نگهبان از میان ۵۹۲ نفری که برای شرکت در انتخابات ثبتنام کردند، تنها صلاحیت این ۷ نفر را تائید کرد: ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه، محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، محسن مهرعلیزاده، رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی، سعید جلیلی، نماینده ولی فقیه در شورای عالی امنیت ملی، علیرضا زاکانی، نماینده و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی، و امیرحسین قاضیزاده هاشمی، نایب رئیس مجلس. در مقابل سردار سعید محمد، فرمانده پیشین قرارگاه خاتمالانبیاء (ص)، سردار رستم قاسمی، فرمانده سابق سپاه و وزیر سابق نفت در دولت نهم، سرتیپ محمد حسن نامی، سردار حسین دهقان، وزیر سابق دفاع، و سردار علیرضا افشار یا انصراف دادند و یا رد صلاحیت شدند.
حال سوال این است که معیارهای صلاحیت چه هستند که نظامیانی مانند سردار محمد و دیگر اعضای سابق سپاه رد صلاحیت میشوند؟ در همین ارتباط، احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان پس از اولین جلسه بررسی احراز صلاحیت کاندیداهای انتخابات از شرط «تقوا» به عنوان یکی از ملاکهای اصلی در بررسی صلاحیتها یاد کرده بود. بسیاری از قانونگذاران نیز معتقدند که در صورت احراز شرط تقوا، شروط دیگر مانند «رجال مذهبی و سیاسی»، «مدبر بودن» و «مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور» جنبه فرعی خواهد داشت اما در نظر گرفته میشوند. آیا امثال سردار محمد و دیگر نظامیانی که عمر خود را صرف دفاع از آرمانهای نظام و دفاع از مرزهای کشور کردهاند واجد شرایط ذکر شده نیستند؟ این در حالی است که با تمام احترامی که برای شورای نگهبان و ریاست جمهورهای کشور در ۲۰ سال اخیر داریم، به وضوح شاهد ضدونقیضهای معیارهای این شورا در تائید صلاحیت نامزدها بودهایم به شکلی که هم هاشمی رفسنجانی و هم احمدینژاد که دو دوره رئیس جمهور بودند در مقاطع بعدی رد صلاحیت شدند.
رد صلاحیت سپاهیان و دیگر نامزدهای سرشناس در شبکههای اجتماعی نیز با انتقادهایی روبرو بود. بسیاری از فعالین سیاسی شبکههای اجتماعی، از هر دو جناح سیاسی کشور، از شورای نگهبان تقاضای شفافیت و حتی تجدیدنظر کردهاند. به عنوان مثال وحید اشتری، عضو اسبق شورای مرکزی جنبش عدالتخواه در توییتر خود نوشت: «چطور دو نفر در مجلس تایید شدند و در ریاست جمهوری رد؟ (لاریجانی و پزشکیان) یا یک نفر در همان مجلس رد شد و در ریاست جمهوری تایید (مهر علیزاده) یا دو نفر در یک دوره رد و در یک دوره تایید شدند؟ (زاکانی و غرضی).»
در همین راستا همچنین تشکلهای بسیج دانشجویی در دانشگاههای امیرکبیر، شریف و چند دانشگاه معتبر دیگر با انتشار بیانیههایی که متاسفانه در بسیاری از خبرگزاریها به آنها پوشش داده نشد و به نوعی سانسور خبری شدند، از شورای نگهبان درخواست تجدید نظر کردند. دانشجویان بسیج دانشگاهی شریف در بخشی از نامه خود به شورای نگهبان نوشتند: «بدیهی است بیتوجهی به اینکار (تجدید نظر در لیست احراز صلاحیت شدهها) با مشارکت پایین مردم در انتخابات مواجه خواهد شد و موجب روی کار آمدن دولتی بدون پشتوانه مردمی میشود. ضمن اینکه اصلیترین پایهی مشروعیت نظام اسلامی که همان مشارکت مردم است با چالشی جدی مواجه خواهد شد.»
در پایان میخواهیم به این نکته اشاره کنیم که در ارتباط با رد صلاحیت نظامیان، همانطور که پیشتر اشاره کرده بودیم بیشک ورود نظامیان به عرصه انتخابات باعث ایجاد حاشیههایی برای نیروهای مسلح و بالاخص سپاه میشد و رد صلاحیتها نشان داد که پیشبینیهای ما درست بود. البته ما انتظار نداشتیم که این حاشیهها از سوی یکی از ارکان اصلی نظام یعنی شورای نگهبان ایجاد شود و بلکه پیشبینی می کردیم که حاشیه سازیها و دروغ پردازیها علیه سپاه از سوی رسانهها و نیروهای معاند باشد. اکنون که صلاحیت کاندیداهای نظامی رد شده و یا مجبور به انصراف شدهاند، درصد بالایی از مردم نمیتوانند درک کنند که چرا و چگونه اشخاصی که سابقه مدیریت نهادهای نظامی و حساس کشور را داشتهاند و از خادمین سپاه به شمار میآیند صلاحیتشان رد میشود اما یک استاندار سابق با تجربه کم مدیریتی، تائید صلاحیت میشود؟ آیا این به این معنی است که نظام اعتمادی به نظامیان ندارد؟