صدای مدافعان - همانطور که در مقاله طالبان و آینده نگران کننده فاطمیون عنوان کردیم، با مروری بر آخرین اخبار و تحولات منطقه، بخصوص اتفاقاتی که در هفتههای گذشته در افغانستان رخ داده است، نمیتوان در ارتباط با آینده و امنیت بچههای فاطمیون و خانوادههای آنها بیتفاوت بود و ابراز نگرانی نکرد. به نظر میرسد که با توجه به خروج نیروهای خارجی از افغانستان و قدرت گرفتن طالبان در این کشور، آینده فاطمیون بیش از پیش نامشخص شده و مدافعان حرمی که پابهپای برداران شیعه ایرانی و پاکستانی خود در سوریه و عراق برای دفاع از احرام مقدس شیعیان با داعش جنگیدند و شهید دادند، آینده نگران کنندهای دارند. اکنون مهمترین سوال اینست که با توجه به شرایط موجود در افغانستان و قدرت گرفتن دوباره طالبان، چه آیندهای در انتظار فاطمیون است و آیا ما همچنان میتوانیم روی فاطمیون حساب باز کنیم یا بار دیگر آنها قربانی معاملههای سیاسی خواهند شد؟
در همین رابطه، سایت دفاع پرس در مقالهای به چرایی رابطه ایران با طالبان پرداخته که در ادامه توجه شما را به آن جلب می کنیم:
اندیشکده راهبردی تبیین در تحلیلی کوتاه نوشت که در روزهای اخیر و همزمان با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و به دنبال آن حملات سراسری و گسترده نیروهای طالبان به بخشهای مختلف کشور که منجر به اشغال دستکم ۸۰ درصد از مساحت افغانستان شده، نگرانیهای بسیاری در بین افکارعمومی و نخبگان در ارتباط با آینده تحولات این کشور و نسبت آن با منافع ایران ایجاد شده است.
نقطهعطف این نگرانیها برای اذهان مخاطب ایرانی هم تصرف کامل مرز «اسلام قلعه» توسط نیروهای طالبان بود. با تسلط طالبان بر این منطقه عملاً طالبان در همسایگی ایران قرار گرفت. وقوع این رخداد، در کنار رفتوآمدهای متعدد هیئتهای طالبان به تهران، ابهاماتی را در رابطه با دلایل و چرایی تعامل و همراهی جمهوریاسلامی با طالبان ایجاد نموده که نیازمند پاسخگویی است.
در بیان تحلیل دلایل تعامل ایران با طالبان، مهمترین و جدیترین دلیل را میتوان رویکرد ایران بر اساس دیدگاه هزینه و فایده دانست تا به موجب آن بتواند بیشترین منافع برای کشور حاصل شود. بر اساس این دیدگاه، ایران به صورت منطقی باید با طالبان به عنوان یک واقعیت موجود در مرزهای شرقی خود تعامل کند تا بتواند ضمن حفظ امنیت مرزهای طولانی خود با افغانستان، بیشترین منافع را در این کشور کسب نماید. در این راستا منافع دیگری از جمله تامین امنیت و تحقق منافع شیعیان و قوم هزاره نیز از اولویتهای سیاست ایران در افغانستان است که میتوان از طریق تعامل با طالبان به کسب آن پرداخت.
موضوع دیگری که از دلایل تعامل ایران با طالبان است و از نقاط مشترک بین ایران و این گروه محسوب میشود، رویکرد ضدآمریکایی طالبان است. ظاهراً بخشهایی در جمهوریاسلامی مدتهاست، بر سر این زمینه مشترک با طالبان همکاری داشتهاند که نتیجه آن خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان است. این ویژگی و تعامل میتواند به عنوان یک ظرفیت در منطقه مورد استفاده ایران قرار گیرد.
نکته مهم پایانی اینکه ضروری است جمهوریاسلامی در تعامل با طالبان، همانند هر طرف دیگری نهایت هوشمندی و احتیاط را به خرج دهد و ضمن اکتفا ننمودن به وعدهها برای مواردی که ذکر شد تضمینهای محکم اخذ کند.