طبق آمار بنیاد شهید و امور ایثارگران، در کل کشور بین ۴۰ تا ۴۵ هزار جانباز اعصاب و روان وجود دارد که بیش از ۷ هزار نفر از آنان احتیاج به مراقبتهای شدید پزشکی و مددکاری دارند. البته همانطور که در مقالات گذشته هم به آن اشاره کردیم، این آمارها احتمالا منعکس کننده اعداد واقعی نیستند زیرا بیماریهای اعصاب و روان بهدرستی تشخیص داده نمیشوند و در ضمن، از نظر فرهنگی نیز تابو محسوب میشوند. به هر حال باید توجه داشت که با گذشت زمان و ادامه ناراحتیهای مزمن بیماران اعصاب و روان و مضافا، مصرف درازمدت داروهای اعصاب، هر روز به تعداد آن دسته از جانبازانی که نیاز به بستری شدن در آسایشگاههای روانی دارند، اضافه میشود. در این میان، جانبازان اعصاب و روان با دو چالش جدی روبرو هستند: مشکل اول یک چالش قانونی است که بنیاد شهید درصد جانبازی این عزیزان را زیر ۲۵ درصد قرار میدهد. و چالش دوم مربوط به امور لجستیک و نبود بیمارستانها و مراکز مناسب برای مراقبتهای درازمدت از جانبازان اعصاب و روان است.
جانبازان اعصاب و روان از مظلومترینهای ایثارگران هستند، زیرا در اکثر موارد موفق نشدهاند جانبازی بالای ۲۵ درصد را احراز کنند و به همین علت از مزایای لازم برای بهزیستی و درمان برخوردار نیستند. متاسفانه درصد قابل توجهی از این عزیزان هم که در زمان دفاع مقدس، برای اخذ درصد جانبازی اقدام نکردند و یا مدارک معتبر نداشتند، اصلا جانباز محسوب نمیشوند و یا از درصد جانبازی بسیار پایینی برخوردارند. این در حالیاست که این روش احراز درصد جانبازی اصولا با ماهیت بیماریهای اعصاب و روان منافات دارد.
روش های کنونی بنیاد شهید برای تعیین جانبازی از لحاظ علمی ایرادات جدی دارد، زیرا اکثر جانبازان اعصاب و روان از «اختلال استرسی پس از حادثه» (پی تی اس دی) رنج میبرند که در اکثر موارد در کوتاه مدت و در زمانی که ایثارگر در جبهه بوده، خودش را نشان نمیدهد و ماهها و بلکه سالها پس از آنکه فرد از صحنه جنگ دور بوده آغاز میشود. درضمن این بیماری میتواند شکل مزمن و پیش روندهای داشته باشد و به مرور وخیمتر شود. این موضوعی است که درخصوص جانبازان شیمیایی هم وجود دارد و علائم اولیه با عوارض درازمدت همخوانی ندارد. برغم این دادهها، متاسفانه در اکثر موارد، درصد جانبازی بر اساس علائم اولیه تعیین میشود که بههیچوجه با ماهیت و روند وخامت بیماریهای اعصاب و روان همخوانی ندارد.
چند سال پیش در کمیسیون اجتماعی مجلس، طرح حداقل جانبازی برای جانبازان شیمیایی، اعصاب و روان ۲۵ درصد تعیین شد و برای تصویب به صحن علنی مجلس ارسال شد که متاسفانه بینتیجه ماند و همچنان در راهروهای مجلس و کمیسیون مربوطه خاک میخورد و تاکنون پیگیریهای این جانبازان نتیجهای نداشته. اکنون به دلیل نقص قانونی، درصد جانبازی بیشتر این عزیزان بین ۵ تا ۲۰ درصد است. به همین علت است که در گذشته، دریافت بیمه تکمیلی بسیار دشوار بود و اکنون هم مزایایی که به جانبازان اعصاب و روان و خانوادههایشان تعلق میگیرد، با میزان جانبازی همخوانی ندارد.
چند سال پیش جواد فریدی اسکوئی، مدیرعامل کانون آرامش جانبازان اعصاب و روان گفتهبود که جانبازان اعصاب و روان از خدماتی مانند بیمه تکمیلی بنیاد شهید و امور ایثارگران برخوردار هستند و میتوانند از تمام بیمارستانهای روانپزشکی کشور و ۱۰ بیمارستان روانپزشکی بنیاد که مخصوص جانبازان با ۹۵۰ تخت است و یا ۸۰ مرکز مشاوره و مددکاری تحت پوشش اداره کل مددکاری بنیاد استفاده کنند. این آمار، با اعداد و ارقام کنونی نیز همخوانی دارد ولی واقعیت این است که ۴۰ هزار جانبازان اعصاب و روانی که هر روز هم به میزان مشکلاتشان افزوده میشود، خیلی بیشتر از اینها به مراکز درمانی و خدماتی نیاز دارند.
با وخیمتر شدن وضعیت روحی و جسمی بیماران اعصاب و روان، این افراد نیازمند مراقبتهای تخصصی بیشتری میشوند که این موضوع مستلزم بستری شدن آنهاست. در ضمن بعد از چند سال، بیشتر خانواده هم دیگر قادر به مراقبت از این جانبازان نیستند و به همین علت، هر روز بیشتر و بیشتر شاهد افزایش درخواستها برای آسایشگاه و بستری شدن این عزیزان هستیم. اما متاسفانه، تعداد آسایشگاههای مناسب برای جانبازان اعصاب و روان بسیار پایین است و بودجه لازم هم به مراکز موجود تخصیص دادهنمیشود. برخی از آسایشگاههایی که پذیرای این عزیزان بودهاند در چند سال اخیر، بدلیل عدم حل مشکلات بیمه که بنیاد شهید در حل و فصل آن ناموق بوده، عذر این عزیزان را خواسته و آنها را به منازل خود بازگرداندهاند. البته متاسفانه بسیاری از خانوادهها هم دیگر توان مراقب از این عزیزان را ندارند.
بخش دیگری از مشکلات هم مربوط به ناراحتیهای فرزندان جانبازان اعصاب و روان است که قربانیان مستقیم وضعیت والدین خود هستند. طیبه محمدی، مددکار بیمارستان روانپزشکی جانبازان صدر میگوید: بسیاری از فرزندان جانبازان اعصاب و روان به دلیل کتکها و برخوردهای نامناسب پدران، دچار مشکلات روحی و روانی شده و در این بیمارستان بستری میشوند. ناراحتیهای دوران جنگ و تجربیات تلخ آن دوران، تا آخر عمر با بیمار اعصاب و روان باقی میماند و زمانی که خانوادهها، جانباز را به بیمارستان میآورند، به مددکاران میگویند که به هیچ عنوان حاضر نیستند آنان را به خانه بازگردانند و با آنها زندگی کنند. خانم محمدی میافزاید: افرادی از بیمارستان در حال ترخیص هستند که خانوادهها حاضر نیستند آنها را بپذیرند و در این خصوص با خانوادههای آنها به کرات صحبت میکنیم که در مواردی خوشبختانه موثر واقع میشود.
به هرحال درمان و کنترل ناراحتیهای اعصاب و روان با بیماریهای صرفا جسمی متفاوت است و این مراقبتها هم مستلزم بودجه بسیار بالا و همچنین همکاریهای گسترده میان پزشک، روانشناس و مددکار است. انشاءالله، با فراهم شدن شرایط قانونی برای احراز درصد جانبازیهای بالای ۲۵ درصد، دستکم یکی از سدهای پیش روی جانبازان اعصاب و روان و خانوادههای آنها برداشته شود تا شاید شاهد وضعیت بهتر درمانی و زندگی این عزیزان باشیم.