این هفته چهل و یکمین سالگرد تاسیس سپاه پاسداران را پشت سر گذاشتیم. نهادی که به گفته امام خمینی (ره) «اگر سپاه نبود، کشور هم نبود.» پیش از سه دهه از این فرمایش بنیانگذار انقلاب اسلامی میگذرد اما اهمیت و ارزش والای سپاه برای کشور و نظام مقدس جمهوری اسلامی همچنان پابرجاست. در حالی که سپاه همچنان در عرصه نظامی در کشور حرف اول را میزند و با پیشرفت و بومی سازی تکنولوژی نظامی، دستآوردهای بسیاری را تقدیم کشور کرده است، سپاه پاسداران در عرصههای اقتصادی و غیر نظامی نیز فعال بوده. در میان این دستآوردها و موفقیتها، در سالهای اخیر انتقاداتی نیز به این نهاد نظامی-مردمی وارد شده که در بسیاری موارد از سوی مغرضان و معاندان بوده و البته در برخی موارد انتقادهای دلسوزان نظام هم متوجه نیروهای سپاه شده که مستلزم بررسی و موشکافی است. بطور خاص در دو مورد طی یک سال گذشته، خطاهایی صورت گرفته که متاسفانه به قیمت از دست رفتن وجه سپاه در میان مردم عادی تمام شده است.
یکی از اهداف اصلی از تاسیس سپاه که حضرت امام (ره) در سال ۵۷ در ذهن داشتند این بود که یک نهاد نظامی-مردمی تشکیل شود و همیشه به فرماندهان سپاه یادآوری میکردند که «جلب نظر مردم از اموری است که لازم است.» این توصیه های امام را در چهل و یک سالگی تاسیس سپاه تا چه میزانی رعایت می کنیم؟ واقعیت این است که وضعیت موجود سیاه و سفید نیست و کارنامه سپاه وجوه مختلفی داشته که در مواردی قابل افتخار و در مواردی قابل نقد است.
در حالی که چهار دهه از عمر این بازوی قدرتمند نظام می گذرد، سپاه نشان داده که در شرایط سخت و دشوار همیشه در کنار مردم بوده. چه در زمانی که سیل و سیلاب روستاها و شهرهای ما را نابود میکنند و چه این روزها که کرونا کشور را درگیر خود کرده است، سپاه به نوعی همیشه در خط مقدم مبارزه با هرگونه تهدیدی به کشور حضور فعال داشته است. حتی به گفته بسیاری از کارشناسان سیاسی، بیش از قدرت نظامی، این قدرت مردمی سپاه است که بسیاری از کشورها را از حمله به ایران بازداشته است. همین همراهی مردمی بوده که باعث تضمین دستآوردهای نظامی و خدماتی سپاه شده است.
در کنار این دستآوردهای عظیمی که ثمره چندین دهه مجاهدت بوده، تنها ظرف حدود شش ماه، شاهد دو ضربه مهلک به وجه سپاه بودیم که متاسفانه در هر دو مورد، ریشه مشکل را میتوان در تحرکاتی در داخل ردیابی کرد. ضربه اول، در پی اعتراضها و شورشهای آبان ماه سال گذشته رخ داد که البته در آن سپاه به نوعی قربانی سوءمدیریتها و بیتدبیریهای دولت و برخی در خود سپاه شد. در این مورد البته صحبت زیاد شده. در آشوبهای خیابانی که طی دو سه سال اخیر روی داد، به محض آرام شده شرایط منتقدین داخلی و عدهای از بدنه خود سپاه، نیروهای خط مقدم سپاه را در مقابل مردم قرار داده اند. باز هم تاکید میکنیم که سپاه نباید با پوشش گذاشتن بروی ناکامیها و بیتدبیریهای مسئولان خود را قربانی کند. نجابت و فداکاری سپاه نباید عاملی برای سوءاستفاده مسئولانی قرار گیرد که تنها به فکر خود و آقازادههایشان هستند.
ضربه دوم پس از سقوط هواپیمای اوکراینی به سپاه وارد شد که هم ناشی از نحوه اطلاعرسانی و هم نحوه دستگیری مسئولان اوپراتور سامانه موشکی بود. هجمه به سپاه هنگامی آغاز شد که فرماندهان سپاه در کمال صداقت به اینکه یک خطای انسانی در کار بوده اعتراف کردند و سپس با دستگیری چند نفر که در آخرین مرحله تصمیم گیری قرار داشتند، کسانی قربانی شدند که در خط مقدم بودند. قبلا هم این سوال را طرح کردیم که آیا جریانی در خارج یا داخل سپاه بوده که در آن مقطع تلاش داشتند کم کاریهای خود را با قربانی کردن اپراتورها یا حتی خود سردار حاجیزاده کمرنگ کنند؟
مطمئنا اما در کنار رویدادهایی که در بالا ذکر شد مهمترین و دردناکترین اتفاقی که در یک سال اخیر برای سپاه افتاد از دست دادن شهید سپهبد سلیمانی بود که جای خالی وی به شکلی محسوس این روزها در کشور و در منطقه حس میشود. سردار دلها در حالی به یاران شهیدش پیوست و ما را تنها گذاشت که هزاران سرباز وی آماده خدمت به کشور هستند اما در مقطع حساس کنونی و برغم خلوص و تجربه بالای سردار قاآنی، محور مقاومت نبود سردار دلها را حس میکند.
در پایان یادآور این بخش از وصیتنامه امام (ره) میشویم که خطاب به سپاه و نیروهای مسلح چنین فرمودند: «وصیت اکید من به قواى مسلح آن است که همانطور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامى در احزاب و گروهها و جبهههاست، به آن عمل نمایند و قواى مسلح مطلقا - چه نظامى و انتظامى و پاسدار و بسیج و غیر اینها - در هیچ حزب و گروهى وارد نشده و خود را از بازىهاى سیاسى دور نگه دارند.»